طبع بلند و تعالي و رشد و کمال­ خواهي در نهاد انسان فطري است و به اين علّت پيوسته کمال برتر و مقام بالاتر را طلب مي­نمايد و به کم و قليل قانع نمي­شود. بنابراين چون انسان از درون، اينگونه سرشته شده، و از بيرون نيز توسّط حضرات انبياء عظام(عَلَيهِمُ السَّلام) به آن دعوت شده است «وَ اِذٰا قيلَ لَهُمْ تَعٰالَوْا اِلٰی مٰا اَنْزَلَ اللهُ وَ اِلَی الرَّسُولِ...»[1]، به اين علّت تمام قوانين الهی و دستورات دينی، ابزار رسانيدن انسان به مقامات عاليه و رفيعه می­باشند که از آن جمله مي­توان به مسئلة حجابِ برتر اشاره نمود که رسانندة انسان به مقام برتر و مقصد عالي­تر است.

     بـا توجّه به مطالب فوق، پُرواضح است که اگر انسان مقامِ انسانهاي به­مقصد رسيده را طلب می­نمايد، لازم است که راه آنها را هم اتّخاذ کند که يکي از آن انسانهاي برتر و به­­مقصد رسيده، «بانو نصرت­السّادات امين(رَحْمَة­الله­عَلَيْهٰا)»، دانشمند و مجتهدة اصفهاني بودند که چندين مرجع تقليد به ايشان حکم اجتهاد داده بودند. وقتي در شرح حال و شخصيّت عظيم و عُلُوِّ مقامِ ايشان تحقيق و مطالعه مي­شود، اين واقعيّت روشن مي­گردد که از جملة صفات و خصوصيّات بارز ايشان که نقش اساسي در رسانيدن به آن مقامات عاليه را داشته، تقيّد شديد ايشان به مسئلة «حجاب» در کنار تمام شئونات اسلامي بود.

     بزرگان به هر مکانتي که نائل شدند، از طريق تقوا و تسليم و احترام به قوانين الهي بوده است. بانو نصرت السّادات امين(رَحْمَة­الله­ عَلَيْهٰا) که به آن مَکانَتِ رفيعه نائل شدند، از جمله افرادي بودند که موفقيّتهاي معنوي خود را مديون احترام به قوانين پروردگار، بالأخص حجابشان هستند. به نظر ايشان، حجابِ زن، جهاد اوست، چون رعايت حجاب، پا گذاشتن روي نفس و حفظ شئونات اسلامي است. بانو امين، حجاب کامل را چادر معرّفي فرمودند ولذا شايسته است جوانان عزيز، با انتخاب حجاب برتر، به تقوا و عفاف و فاطمي بودن شناخته شوند «ذٰلِکَ اَدْنٰی اَنْ يُعْرَفْنَ»[2]. در کتاب «کوکب دُرّي» که شرح حال اين بانوی فرزانه می­باشد، آمده است: [سفارش هميشگي خانم امين به بانوان، رعايت حجاب چادر و پرهيز از نامحرم بوده است. در نظر ايشان، حجاب کامل، چادر حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ­الله­عَلَيْها) است و چادر را وسيله­اي مي­دانستند براي پوشاندنِ کامل بدن، چنانکه حضرت فاطمه(سَلامُ­الله­ عَلَيْها) پوشش بلندي از جنس پشم داشتند که از صورت و سر تا پايين پاهاي مبارک ايشان را مي­پوشاند و دنبالة آن کمي روي زمين کشيده مي­شد. علّت پشمينه بودن چادر حضرت زهرا(سَلامُ­الله ­عَلَيْها)، فاصله­داريِ آن از بدن بود تا حجم بدن را نشان ندهد. ايشان چادر مناسب را به رنگ تيره و ساده و ضخيم مي­دانستند و از هر نوع عاملي که باعث جلب توجّه نامحرم شود، پرهيز نموده و آن را به ديگران سفارش مي­نمودند. در نظر ايشان در برخورد با نامحرم، زن بايد روي خود را بپوشاند و خودشان تا هنگام رحلت، از پوشاندنِ محکمِ روي خود کوتاهي نمي­کردند.

     در نظر بانو امين، زنِ محترم مسلمان، زن محجّب عفيف است. حتّي دربارة دختران کوچک، سفارش رعايت حجاب را مي­نمودند، چراکه معتقد بودند اين کودکان به زمان فراگيري مطالب رسيده­اند، پس بايد به ايشان آموزش حجاب داده شود. چنانکه به يکي از بستگان خود فرمودند: «اگر بتواني دختر خود را باحجاب بار بياوري، آن­ وقت مي­تواني مطمئن شوي که ان­شاء الله آمرزيده مي­شوي. حجـاب براي زن بسيـار مهم است». ايشـان مي­فرمودند: «جهاد زن، رعايت حجابش است و رعايت حجاب، پا روي نفس گذاشتن است».

     حضرت آيت الله حائري شيرازي مي­فرمايند: «ايشان در هنگام صحبت با بنده اصلاً نگاه مستقيم نمي­نمودند و سير نگاهشان رو به سمت زمين بود».

     وجوه اخلاقي که بانو امين دربارة حجاب به آن قائل بودند، عبارتند از:

     اوّل: رعايت حجاب اسلامي واجب است.

     دوّم: حجاب کامل، چادر است.

     سوّم: چادر براي زنان جوان و دختران (در مقابل نامحرمان) بايد ساده و تيره­رنگ باشد.

     چهارّم: در کنار چادر، رعايت عفّت و حجاب در رفتار و گفتار واجب است.

     پنجم: اختلاط زنان با مردان، حتّي در وجوه بسيار سادة آن به هيچ وجه جايز نيست، مگر با استفاده از حدّ فاصل ميان اين دو و با رعايت موارد چهارگانة فوق.

      ششم: در برخورد با مرد بيگانه، مستقيماً نبايد به ايشان نگريست.

     يکي از شاگردان خانم امين دربارة هم­سفره شدن با نامحرمان، از ايشان سئوال نمودند و ايشان در جواب فرمودند: «نبـايد بـا نامحرم هم­سفره بشويد».

     ايشان اجازه نمي­دادند کسي از ايشان عکس بگيرد. هيچ يک از دوستان و شاگردان، عکس ايشان را نداشت. از پخش کردن صدای خود هم پرهيز مي­کردند، فقط در سالهاي آخر عمر با رعايت اصول اخلاقي، اجازة تهيّة يکي دو نوار را دادند، به شرط آنکه بين افراد جامعه نچرخد و از دسترس نامحرم حفظ شود.

     بانوي فاضلة عالمه، به پيروي از پيشوايان ديني، در وَرَع و تقواي بسيار مي­زيستند. مجموعه صفات ايشان همگي حاکي از پرهيز شديد ايشان از هرگونه دنياطلبي، گناه و پيروي از هواي نفس است. ايشان به شدّت از برخورد و همنشيني با نامحرم پرهيز مي­کردند.

     ايشان خَرْق حجاب را در حکم خَرْق و پاره کردن اوراق قرآن مجيد و حکم حجاب را، دستور قرآن دانسته و خلاف آن عمل کردن را، خلاف حکم خداوند و پيغمبر مي­دانستند. ايشان لازمة مسلماني را، معتقد بودن و عمل کردن به دستورات قرآن و سعادت زنان را در رعايت اين دستورات مي­دانستند.

     به عقيدة بانو امين، حفظ حجاب، پرهيز از تيري است که توسّط زن پرتـاب شده و بـه قلب نـامحرم برخورد مي­نمايد و او را متوجّه خود مي­سازد. ايشان معتقد بودند که چون زن داراي حالت جلوه­گري و خودنمائي است و همين باعث مشغول شدن او به دنيا شده و از رشد کمالات نفساني غافل و محروم مي­ماند، لذا بايد رعايت حجاب نمود تا اين حالت جلوه­گري محفوظ بماند و کنترل شود.

     عارفة کاملة دوران، صفات رذيله­اي را که در زنان بسيار فعّال بوده، صفات جلوه­گري و خودنمائي، تنوّع­طلبي، پرداختن به زر و زيور، تجديد مُدهاي مختلف، نحوة لباس پوشيدن، مکر و حسد و مواردي اينچنين مي­دانند. بنابراين بر زنان واجب است ابتدا به مبارزه با نفس، خودخواهي­ها و خواهش­هاي دل بپردازند و سپس صفات فضيله را به جاي اين صفات جايگزين سازند.

     عالمة عامله، بـانوان و دوشيزگـان را اين چنين بـه دين سفارش مي­کنند: «هيچ خوشبختي به قدر آرامش دل نيست و سعادت حقيقي روي فضيلت بنا شده است». و آيا فضيلت و آرامش روح را به جز با تمسّک به حبل­المتين الهي مي­توان به دست آورد؟ آيا مي­توان از سرچشمة معرفتِ ديني به دور بود و به دنبال معرفت الهي در لابه­لاي اوراق و کُتُب و ميان صحبتها و سخنراني­ها گشت؟ تمام سلوک انساني به سوي هدف نهايي خلقت، در آيات قرآن جمع است. دستورالعمل زندگي، کيفيّت اکتساب معنويّات و سعادت دنيا و آخرت، در اين مصحف شريف جمع­آوري شده است. اين کتاب مجموعه­اي است از معارف و مشعل هدايت تمام عالميان به سوي خير و صلاح نهايي بشر می­باشد.

     اين بزرگوار در ادامة مطالب خود مي­فرمايند: «فضيلت و آرامش روح را چه وقت مي­توان به دست آورد؟ البتّه زماني چنين سعادتي نصيب انسان مي­گردد که در اين درياي بي­پايان زندگاني دنيا، دست به ريسمان محکم توحيد آويزد. سعادت واقعي در اثر ايمان و يکتاپرستي و تقوي پديد خواهد آمد و اگر شما خواهانِ سعادت دنيا و دنياي ابدي ديگر که به نام آخرت خوانده شده هستيد، پيرو قرآن گرديد و قدم به قدم به سوي حق پا گذاريد، آنگاه خوشبختي را احساس خواهيد کرد»[3].

 

1- و زماني که گفته شد براي ايشان بيائيد به سوي آنچه نازل کرده خداوند و به سوي پيامبر... (مبارکة نساء/61).

1- آن نزديکتر است به آن که شناخته شوند (به عفّت) (مبارکة احزاب/59).

1- تلخيصی از کتاب «کوکب درّی»، تأليف م. عمو خليلی، صفحات71، 87 و93