اوّلین آیه ای که در اوّلین هفتۀ بهار استفاده شده، مربوط به تَوَفّی فرشتگان و عالم برزخ است. خدای سبحان با آیات معاد و قیامت به انسان درسِ یادِ معاد و مرگ اندیشی و معادباوری میدهد. همچنین است وجود مقدّس حضرات معصومین(عَلَيهِمالسَّلام) که برای انسان درس مرگ باوری و معادانديشی میدهند. انسان هر شب با خواب، برزخ را تمرین میکند که آیۀ شریفۀ موردبحث بیانگر همین مطلب است و درواقع عالم برزخ را برای انسان سمعی و بصری میفرماید. عالم برزخ فاصلۀ میان دنیا و آخرت است. فاصلۀ انسان از مرگ تا روز قیامت عالمی است به نام برزخ که این عالم نه تجرّد کامل است و نه عالم مادّ ه، بلکه عالمی مثالی است که نه مجرّدِ مجرّد می باشد و نه مادّۀ مادّ ه و انسان در آنجا با یک جسمِ سبک و قالب مثالی زندگی میکند و به حیات برزخی خود تا روز قیامت ادامه میدهد و در آنجا علیالحساب پاداش و یا کیفر میبیند. وقتی انسان توسط فرشتگانِ قابض ارواح، قبض روح شد و به عالم برزخ منتقل گرديد، توسط فرشتگان مورد سئوال قرار میگیرد که از اعتقادات و اعمالش سئوال میکنند. همانطور که انسان باید یقین به عالم قیامت داشته باشد، همانگونه هم باید به عالم برزخ باور و یقین داشته باشد. وجود مقدّس حضرت امام صادق(عَلَيهِالسَّلام) میفرمایند: «مَنْ اَنْكَرَ ثَلاثَةَ اَشْياءَ فَلَيْسَ مِنْ شيعَتِنَا الْمِعْراجَ وَ الْمَسْاَلَةَ فِی الْقَبْرِ وَ الشَّفاعَة»[1] کسی که سه مطلب را انکار کند، از شیعيان ما نیست، معراج پيامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ)، سئوال در قبر و شفاعت. «شخصی می گويد: شنيدم حضرت امام صادق(عَلَيهِالسَّلام) مىفرمود: موقعى كه آخرين نفس، در سينه حبس شود، بندۀ مؤمن مىبيند، من گفتم: قربانت شوم، چه مىبيند؟ فرمودند: رسول خدا(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) را مىبيند كه به او مىگويد: «منم رسول خدا. مژده باد كه رستگار گشتى»، على بن ابى طالب(عَلَيهِالسَّلام) را مىبيند كه مىگويد: «منم على بن ابى طالب كه دوستار او بودى، مىخواهى كه امروز، پشت و پناهت باشم؟» من گفتم: آيا ممكن است كه انسان به اين مقام برسد و مجدداً به دنيا بازگردد.؟ حضرت فرمودند: نه، اگر به اين مقام برسد، ديگر جز حركت به سوى آخرت راهى ندارد. آن بزرگوار در ادامه فرمودند: بيان اين مطلب در قرآن است، آنجا كه مىگويد: «اَلَّذينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُون﴿63﴾ لَهُمُ الْبُشْرٰى فِی الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِی الْآخِرَة﴿64﴾»[2] آنان كه ايمان دارند و پرهيزکار بودهاند، مژدۀ بشارت را در زندگی دنيا و زندگى آخرت دريافت مىكنند و سخن خداوند، دگرگون نخواهد شد»[3]. یعنی آنان که در خوشی و سرور، و مصیبت و سختی تقوای خود را حفظ کردند و استقامت ورزيدند، برای آنان در دنیا و آخرت بشارتی عظيم است. بشارت دنیوی مؤمن آن است که در آخرین لحظاتِ عمر خود، آن دو بزرگوار را ملاقات می کند. اگر در مورد مرگ مؤمن از سوی خدای سبحان و حضرات معصومین(عَلَيهِمالسَّلام) چنین بشاراتی آمده است، برای غیرمؤمن هم انذار و هشدارهای فراوانی وجود دارد. رسول مکرّم اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) می فرمایند: «سوگند به آن کسی که جان محمد در دست او است، اگر شما موقعیّت مرده را بنگرید و گفتارش را بشنوید، از تفکّر دربارۀ او غافل می شوید و دربارۀ وضع خودتان گریه می کنید، تا آن وقت که جنازۀ میّت را برمی دارند و حمل می کنند، روح او بالای تابوتش قرار می گیرد و چنين فرياد می زند: ای بستگان من! ای فرزندان من! دنیا با شما بازی نکند همانگونه که با من بازی کرد، اموال دنیا را از راه مشروع و غيرمشروع جمع کردم و سپس همۀ آنها را برای شما گذاردم، پس عیش و لذتِ آن مال، برای دیگران است و مکافات حساب و بازخواست و پيامدهای آن برای من می باشد، پس بترسید و مراقبت کنید از مثل آنچه بر من وارد شده است»[4]. از وجود مقدّس حضرت امام حسن مجتبی(عَلَيهِالسَّلام) نیز در مورد مرگ سؤال می کنند و آن بزرگوار می فرمایند: «اَعْظَمُ سُرُورٍ يَرِدُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ اِذْ نُقِلُوا عَنْ دارِ النَّكَدِ اِلى نَعيمِ الْاَبَدِ وَ اَعْظَمُ ثُبُورٍ يَرِدُ عَلَى الْكافِرينَ اِذْ نُقِلُوا عَنْ جَنَّتِهِمْ اِلى نارٍ لا تَبيدُ وَ لا تَنْفَد»[5] بزرگترين شادی است كه بر مؤمنان وارد مىشود وقتى كه حركت داده می شوند از دار تَعَب و سختی به عيش ابدی، و عظيم ترين مهلكهاى كه وارد مىشود بر كافران، چون برده می شوند از بهشتشـان كه دنيـا است بـه سوى آتشى كـه نه تمام می شود و نه فانى می گردد.
همچنین از حضرت امام محمّدباقر(عَلَيهِالسَّلام) روایت شده است که جناب لقمان(رَحمَةُ اللهِ عَلَيهِ) در یکی از پندهايشان به فرزندشان می فرمایند: «ای پسرم، اگر دربارۀ مرگ شک داری، خواب را از خود دفع کن و نخواب، و هرگز اين را نتوانی، و اگر در مورد رستاخیز شک داری، وقتی خوابیدی، بیدار نشو و هرگز اين را نتوانی، پس اگر در این رابطه فکر کنی، خواهی دانست که جانت در دست غیر توست و خواب به منزلۀ مرگ است و بیداریِ بعد از خواب به منزلۀ رستاخیز بعد از مرگ می باشد»[6]. جناب لقمان(رَحمَةُ اللهِ عَلَيهِ) از جمله شخصیّت هایی است که پندها و نصایح ایشان در قرآن کریم ذکر شده است. خدای سبحان، این شخصیّت غیرمعصوم را برای انسان مثال می زند تا این حقیقت را روشن سازد که رسیدن به مقصد اعلی و لقاءالله، ویژۀ حضرات معصومین(عَلَيهِمالسَّلام) نیست. انسان می تواند معصوم نباشد، ولی به درجه ای نائل شود که خداوند متعال مثالِ او را در قرآن بیاورد.
خدای سبحان در سورۀ مبارکۀ زمر، این حقیقت را که خواب به منزلۀ مرگ است، بطور مشروح بیان می فرماید: «اَللهُ يَتَوَفَّى الْاَنْفُسَ حينَ مَوْتِها وَ الَّتی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتی قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْاُخْرى اِلى اَجَلٍ مُسَمًّى اِنَّ فی ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»[7] خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مىكند، و ارواحى را كه نمردهاند نيز به هنگام خواب مىگيرد؛ سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مىدارد و ارواح ديگرى را (كه بايد زنده بمانند) بازمىگرداند تا سرآمدى معيّن؛ همانا در اين امر نشانههاى روشنى است براى كسانى كه انديشه مىكنند! پس خواب، نوعی مرگ است، ولیکن تفاوتی که خواب با مرگ دارد، این است که کسی که خوابیده، بیدار می شود ولی کسی که مرگ به سراغش آمده، در این جهان بیدار نمی شود.
استاد جوادی آملی در این مورد مطالبی فرموده اند که مفهوم فرمایشات ایشان چنین است: انسان به وسيلۀ خواب، هر شب میهمان پروردگار می شود و جانش را به جان آفرین می سپارد، لذا او می تواند روحش را خوشبو سازد و به خداوند بسپارد و یا آن را بدبو و متعفّن نماید و به خداوند بدهد، ولذا بهتر است هر شب با وضو و رو به قبله بخوابد، چراکه جانش را به الله می سپارد. البته در روایات وارده از اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهِمالسَّلام) نیز آمده است که انسان سعی کند با طهارت *و دور از گناه و با معدۀ سبک و دعاگویان و ذکرگویان* بخوابد.
*مطـالب تفسيـري از تفسير تسنيم مبـاركة نسـاء استـاد جوادي آملي و از تفـاسير الميزان، مجمع البيان، تفسير نمونه و تفسير نور اقتباس گرديده است.
[1]- بحارالانوار، ج6، ص223
[2]- مبارکه يونس(عَلَيهِالسَّلام)/63و64
[3]- گزيده کافی، ج2، ص129
[4]- فَوَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَوْ يَرَوْنَ مَكَانَهُ وَ يَسْمَعُونَ كَلَامَهُ لَذَهَلُوا عَنْ مَيِّتِهِمْ وَ ليبكوا [لَبَكَوْا] عَلَى نُفُوسِهِمْ حَتَّى حُمِلَ الْمَيِّتُ عَلَى نَعْشِهِ وَ تُرَفْرِفُ رُوحُهُ فَوْقَ النَّعْشِ وَ هُوَ يُنَادِي يَا أَهْلِي وَ يَا وُلْدِي لَا تَلْعَبَنَّ بِكُمُ الدُّنْيَا كَمَا لَعِبَتْ بِي جَمَعْتُ الْمَالَ مِنْ حِلِّهِ وَ غَيْرِ حِلِّهِ ثُمَّ خَلَّفْتُهُ لِغَيْرِي فَالْمَهْنَأُ لَهُمْ وَ التَّبِعَةُ عَلَيَّ فَاحْذَرُوا مِثْلَ مَا حَلَّ بِي (بحارالانوار، ج6، ص161).
[5]- معانی الاخبار، ص288
[6]- يا بني ان تك فی شك من الموت فادفع من نفسك النوم و لن تستطيع ذلك و ان كنت فی شك من البعث فادفع عن نفسك الانتباه و لن تستطيع ذلك فانك اذا فكرت فی هذا علمت ان نفسك بيد غيرك و انما النوم بمنزلة الموت و انما اليقظة بعد النوم بمنزلة البعث بعد الموت (بحار، ج13، ص417).
[7]- مبارکه زمر/42
*حضرت پيامبر اکرم(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) می فرمايند: هر کس با وضو و طهارت بخوابد، مثل اين است که سراسر شب را به عبادت و بيداری گذرانده است (بحارالانوار، ج74، ص150).
*حضرت پيامبر اکرم(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) می فرمايند: هرگاه بنده ای هنگام خوابش «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيم» بگويد، خداوند به فرشتگان می گويد: به تعداد نفس هايش تا صبح حسنه بنويسيد (جامع الاخبار، ص42).