:

     در مورد شخصیّت آسمـانی وجـود مقدّس حضـرت فاطمۀ زهرا(سَلامُ­اللهِ­عَلَيها) مطالب بسیاری نوشته اند، لکن هر کس به وُسع وجودی و توانایی علمی خود مطالبی پیرامون مقام معنوی آن بزرگوار نوشته و نسبت به ظرف وجودی خود، آن بزرگوار را توصیف کرده است و مهم­ترین مطلب در این راستا آن است که وقتی رسول خدا(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ)، اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيهِم­السَّلام) را عِدل و همتای قرآن کریم توصیف و معرّفی می­فرمایند، معلوم می­گردد که دینِ به مقصد رساننده و نجات بخش، دینی است که دارای دو شاخۀ عظیم قرآن کریم و عترت طاهره(عَلَيهِم­السَّلام) باشد و آن، دین مبین اسلام است. همانطور که خداوند تبارک و تعالی در آیه به آیۀ قرآن کریم انسانها را تربیت می­فرماید و به عبارتی با آیه به آیۀ قرآن درس داده و انسان پرورش می­دهد، همانگونه هم حضرات معصومین(عَلَيهِم­السَّلام) که همتا و عِدل قرآن هستند، انسان تربیت می­کنند. استاد جوادی آملی در این مورد می­فرمایند: «عترت طاهرین(عَلَيهِم­السَّلام) معادل قرآن ­کریم هستند و هر کدام از آنان به منزلۀ سُوَر و آیات آسمانی اند که کلام ویژۀ خداوند است».

     پس وقتی آيات قرآنِ نازله، هدایت­گرِ انسان است، عترت طاهرین(عَلَيهِم­السَّلام) هم که همتا و عِدل قرآن کریم و به عبارت روشن­تر قرآن ناطق اند، اعمال و رفتار و سکنات و القاب و اسمای آن بزرگواران نیز انسان پرورش می­دهد و تربیت می­کند.

     زیبـاترین مطلبی که در مورد وجود مقدّس حضرت فاطمۀ زهرا(سَلامُ­اللهِ­عَلَيها) می­توان بیان کرد، این است که چون دینِ ما کوثر است، قرآن و عترت(عَلَيهِم­السَّلام) هم کـه دو پـایـۀ وثیـق دین هستند، کوثر می­باشند. عرب به چشمۀ جوشان کوثر می­گوید. قرآن، کوثر است و عترت طاهرین(عَلَيهِم­السَّلام) نیز کوثرند، یعنی هر کدام از حضرات معصومین(عَلَيهِم­السَّلام) مصداقی از کوثرند و وجود مقدّس حضرت فاطمۀ زهرا(سَلامُ­اللهِ­عَلَيها) علاوه بر اينکه يکی از مصادیق اعظم کوثر می­باشند، مادر يازده کوثر جوشان نيز می باشند که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم خطاب به حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) می­فرماید: «اِنّا اَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ»[1]. پس اگر دین و قرآن، کوثر و چشمۀ جوشان هستند، حضرت فاطمۀ زهرا(سَلامُ­اللهِ­عَلَيها) هم که عِدل قرآن کريم هستند، کوثر و چشمۀ ­جوشان می­باشند، ولذا وظیفۀ انسانها این است که پیامهای کوثر بودن را همانند قرآن کریم از وجود مقدّس آن بزرگوار دریافت نمایند و مسیر انسانیّت و کوثر ­شدن را با تأسّی از آن بزرگوار بپیمایند. پیامِ کوثر ­بودنِ دین و قرآن ­کریم و اهل بیت(عَلَيهِم­السَّلام) آن است که انسان به این دنیا وارد نشده، مگر اینکه کوثر شود. خداوند، کوثر شدن را در وجود انسان بالقوّ ه قرار داده است و ارسال عترت طاهرین(عَلَيهِم­السَّلام) و وجود مقدّس حضرت فاطمۀ زهرا(سَلامُ­اللهِ­عَلَيها) از سوی خداوند متعال، دلیل بر کوثرِ نهفتۀ وجود آدمی است، ولذا انسان با عمل به دین و قرآن نازل و با الگوگیری و اُسوه پذيری از قرآن ­ناطق، می­تواند کوثرِ بالقوّۀ وجود خویش را به فعلیّت درآورده و آن را به منصّۀ ظهور برساند و هر مقدار که تعالیم دین و قرآن در وجود او تحقّق يابد و تأسّی و پیروی عملی از حضرات اهل بیت(عَلَيهِم­السَّلام) داشته باشد، به همان میزان کوثر در وجود او محقّق می­گردد. ولذا معلوم می­شود که کوثر­ بودن هم نسبی است، همانطور که انسان بالقوّ ه احـسن ­الحـال دارد و بـالقـوّ ه خلیـفة­ ­الله است و هر چقـدر بـه اهل­بیت(عَلَيهِم­السَّلام) نزدیک گردد، بالقوّ ه ها فعلیّت یافته و به احسن­الحال رسیده و خلیفة­ ­الله می­گردد.

 

[1]- همانا ما تو را (چشمة) کوثر دادیم (مبارکة کوثر/1).