بعد از اینکه استفاده شد کسی که به معرفت امام رسید، به نورِ امام رسیده، و چنین کسی به خودِ امام میرسد، حال سه اصل اساسی برای رسیدن به معرفت امام ذيلاً استفاده میشود:
اصل اوّل؛ تسلیم: یعنی انسان تمام اعضاء و جوارح، ظاهر و باطنِ خود، فکر و نیّت و اندیشه و قلب و روح و جان خود را به خداوند و امام بسپارد و پُرواضح است، هرچه تسلیم و فرمانبری بالاتر باشد، میزان بهرهمندی از وجود و نور امام بالاتر خواهد بود. اینکه استفاده شده که در روز قیامت تمام شهداء به مقام حضرت ابوالفضل العباس(عَلَيهِ السَّلام) غبطه میخورند، به این علّت است که آن روز میبینند که چطور میتوانستد در سایۀ تسلیمِ بالاتر، از وجود امام بیشتر بهرهمند شوند و مقام بالاتری یابند.
اصل دوّم؛ تطهیر: برای رسیدن به معرفت امام باید قلب انسان شستشو شود و اغیار کنار روند. قلب سلیم، قلبی است که کاملاً از غیر خالی شده و فقط خداوند در آن ساکن باشد. آلودگیها و ناپاکیهای قلبِ انسان به شرط تسليم و اطاعت پاک میشوند «وَ سَلِّمُوا تَسْلِيما».
اصل سوّم؛ تنویر (نورانی کردن): انسان در این مرحله وارد وادی نور و محبّت امام میشود. نور خداوند از طریق امام میرسد. نور رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) و اهلبیت(عَلَيهِم السَّلام) به کلّ کائنات همواره در حال تابش است، چراکه خداوند متعال با نورِ آن بزرگواران عالم را خلق فرموده و نورانی کرده است. بهشت و ملائک و زمین و آسمانها و هرچه در آن است، همه طُفیل وجود آن بزرگواران هستند، ولذا انسانی که میخواهد نورانی شود، باید از نور آن بزرگواران بر او بتابد و برای تحقّق این امر، انسان باید به آنان روی نماید و از آنان رویگردان نشود.
همانطور که اگر در حال تابش خورشید، پردههای پنجره آویزان باشد، نور آفتاب به خانه نمیتابد، همانگونه هم اگر پردهها و حائلها بر قلب و روح انسان قرار گیرد، نور آن بزرگواران که همواره در حال تابش است، بر قلب و جان انسان نمیتابد. باید پنجرۀ قلب انسان باز باشد و حجابها زدوده شود تا پرتوی از نور و رحمت امام بر آن تابش یابد و روح و قلب نورانی شود.