اوّلین وصیِّ حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)، حضرت سیّدالوصیّین مولی الموحّدین علی(عَلَيهِ السَّلام) است که آیت کبرای الهی و فضل عظیم پروردگار و ولی الله الاعظم میباشند که سیزدهم ماه شریف رجب مصادف با ولادت باسعادت آن بزرگوار میباشد. قرار گرفتن ولادت و شهادت آن بزرگوار در دو ماه نزول تدریجی و دفعی قرآن کریم، یعنی ماه شریف رجب و ماه مبارک رمضان، بیانگر این حقیقت است که قرآن مُنزَل باید در کنار قرآن ناطق قرار گیرد تا دینِ مرضیّ پروردگار را فراهم آورد و انسان را به مقصد اعلیٰ برساند. قرآن ناطق و قرآن مکتوب، یک حقیقت هستند. از صدر اسلام تاکنون پیامبری بدون پدر (حضرت عیسی(عَلَيهِ السَّلام)) و یا بدون پدر و مادر (حضرت آدم(عَلَيهِ السَّلام)) ارسال شده، لکن هرگز کتاب آسمانی بدون پیامبر ارسال نشده است و همواره در کنار کتاب مُنزَل، یک کتاب ناطق به عنوان تعلیم دهنده ارسال گشته است.
با تقریر ولایت، دین، کامل و نعمت، تمام و دین، مرضی پروردگار گشت «اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْاِسْلامَ ديناً»[1] قرار گرفتن ولادت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) در بطن کعبه، بیانگر این است که روح دین، ولایت و امامت است، باطن اسلام و جان توحید، ولایتِ حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام) است و توحیدِ باولایت، توحید حقیقی و تربیت کننده و بـه مقصدرساننده است. دینِ منهـای ولایت، روح و جـان ندارد و همان داستان هفتاد و دو فرقه است. در دین حضرت موسی(عَلَيهِ السَّلام)، مردم هفتاد و یک فرقه شدند که فقط یک فرقه اهل نجات گشتند، در دین حضرت عیسی(عَلَيهِ السَّلام) هفتاد و دو فرقه شدند که باز یک فرقه نجات یافتند و در دین اسلام که دین حضرت پیامبراسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) است، مردم هفتاد و سه فرقه شدند، ولی تنها یک فرقه اهل نجات است و آن فرقة امامیّة اثنی عشری است. گروهی هفت امامی هستند که اسماعیلیّه میباشند، گروهی چهار امامی که زیدیه میباشند و ... امّا امامیّه که دوازده امامی یا اثنی عشری هستند، اهل نجات و مورد قبول حقّ تعالی میباشند.
«جنگ هفتاد و دو ملّت همه را عذر بِنِه
چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند»[2]
آری، دینِ نجاتبخش، دین اسلام و دینِ باولایت است که طلیعة آن با نام حضرت مولی الموحّدین علی(عَلَيهِ السَّلام) مزیّن گشته و خاتم آن، حضرت خاتم الوصیّن حضرت ولیّعصر(عجِّل اللهُ تعالی فَرَجَهُ الشَّريف) هستند. دینی که امامیّه و با ولایتِ تامّه مزیّن است، میتواند انسان را به سرچشمة توحید و حیات طیّبه و صراط مستقیم برساند. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) به حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اَنْتَ الصِّراطُ الْمُسْتَقیم»[3] تو صراط مستقیم هستی. در بیان نورانی دیگری آمده است «لِكُلِّ شَيْءٍ اَساسٌ وَ اَساسُ الْاِسْلامِ حُبُّنا اَهْلَ الْبَيْتِ»[4] برای هر چیزی اساسی است و اساس اسلام، حبّ ما اهلبیت است. دینِ همراه با ولایت، انسان را در جادّة توحید مستقر میسازد و به حیات طیّبه نائل میکند و او را به جایی میرساند که بتواند مدارج عالی کمال را، یکی پس از دیگری طی کند و به قلة کمال برسد و به مقامی نائل گردد که فرشتگان با آن مقامشان، به آن راه نیافته اند. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) میفرمایند: «اِنَّ الْمَلائِكَةَ لَخُدّامُنا وَ خُدّامُ مُحِبّينا»[5] همانا ملائکه خادمان ما و خادمان دوستداران ما هستند. تمام این مقامات، محصول دینی است که با ولایت مزیّن باشد. همان دینی که امانت رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) است و دو پایة مستحکم قرآن و عترت آن را تشکیل داده است و آن اسلام ناب محمّد و آل محمّدی(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) است. آری، این است مقام شامخ امامت، و وجود مقدّس حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام) که طلیعه دار پرچم امامت هستند. اگر شیعه قدر مقام خود را بداند و پیرو حقیقی آن بزرگوار باشد، به وادی توحید راه مییابد.
1- امروز دینتان را برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و پسندیدم برای شما اسلام را به عنوان دين (مبارکه مائده/3).
2- حافظ(عَلَيهِ الرَّحمَة)
3- بحارالانوار، ج36، ص4
4- الکافی، ج2، ص46
5- بحارالانوار، ج26، ص336