علّت اينکه عيد نوروز منسوخ نگشته، اين است که ضمانت اجرايی فصلی دارد و فصل بهار سرشار از درسهای توحيد و بندگی است. تحوّل طبيعت و شکوفايی گلها و گياهان، بيدار شدن خفته ها، شکوفا و سرزنده شدن پژمرده ها، نو شدن کهنه هـا، به خروش آمدن خاموشهـا پيـام میدهد که اطاعت و تسليم و انقياد چنين ثمراتی دارد. خداوند متعال در سورة مبارکة حضرت مريم(سَلامُ اللهِ عَلَيها) میفرمايد: «إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً»[1] همة موجودات در حال عبوديّت به پيشگاه خداوند میآيند. اگر انسان بالقوّه، اشرف موجودات است، با انقياد و تسليم و بندگی به فعليّت میرسد و گل سرسبد آفرينش میگردد. تحوّل طبيعت، پيام میدهد که باطن انسان نيز بايد متحوّل شود. چندين جلسه است که در مورد گناهان کبيره و صغيره استفاده میشود. وقتی طبيعت در حال تحوّل است، ما هم با بازبينی بر پروندة اعمالمان توجّه کنيم که در هر مورد که مبتلا به گناه کبيره بمانند تضييع حقوق والدين، مسخره، غيبت، دروغ و ... بوده ايم، آنها را ترک و جبران و اصلاح نماييم تا انشاء الله تعالی به مقام عبوديّت و بندگی باريابيم. هر کسی در طول عمر خود چندين بهار ديده است که همة آنها درس تحوّل و عوض شدن و نو شدن میدهد. وقتی از خداوند متعال طلب میکنيم که خدايا حال ما را به بهترين حال تغيير ده «حَوِّلْ حالَنا اِلیٰ اَحْسَنِ الْحال»[2]، رسيدن به احسن الحال رايگان نيست و وقتی انسان تا مرز اختيار در فراهم آوردن احسن الحال تلاشی، کوشش کند، خدای سبحان او را به احسن الحال پاداشی میرساند. اگر قدرت شکوفايی و رسيدن به مقامات عالیه در وجود انسان نبود، خدای سبحان شکوفایی بذرها و گیاهان را هر سال در تابلوی بهار به او نشان نمیداد. وقتی درختان و گلها و گیاهان این چنین شکوفا میگردند، اعمال انسان نیز که به منزلة بذرهایی است که در دنیا میکارد، در روز قیامت شکوفا میشود «يَوْمَ حَصادِهِ»[3]. یکی از درسهای فصل بهار، درس معادباوری است و به این سبب فرمودند: «اِذٰا رَاَیْتُمُ الرَّبیعَ فَاَکْثِرُوا ذِکْرَ النُّشُورِ»[4]. خداوند در تابلوی بهار به انسان نشان میدهد که انسان هم بعد از مردن، روزی محشور میشود و بذرهایی را که کاشته، برداشت میکند. خداوند متعال در سورة مبارکة قاف و سایر سوره ها وقتی شکفتن گلها را مثال میزند، در پايان آية شريفه میفرمايد: «كَذلِكَ النُّشُور»[5]، «كَذلِكَ الْخُرُوجُ»[6]. آری وقتی بذرهايی را که باغبان کاشته، گل میدهند و شکوفا میشوند، بذرهايی را هم که انسان در دنيا میکارد، در روز قيامت برداشت میکند «لِكُلِّ زَارِعٍ مَا زَرَع»[7]. انسان امروز میکارد و فردا درو میکند.
پس خداوند متعال طول عمر انسان را در تابلوی فصول نشان میدهد تا از آن عبرت گيرد. فصل بهار، جوانی و شکوفایی زندگی است. آنگاه تابستان عمر فرا رسيده و بعد از آن خزان عمر فرا میرسد و سپس زمستان عمر آمده و عمر انسان تمام گشته و درو میشود و همانطور که گیاهان در فصل بهار دوباره زنده میشوند، انسان نیز بعد از مردن در روز قیامت زنده میگردد.
بنابراین خدای سبحان در فصل بهار، عالیترین درسهای عبودیّت و بندگی را بـه انسان می آموزد و تعلیم میدهد و او را متوجّه این آیـه میسازد که: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاِنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُون»[8]. به فرمودة آیتالله بهجت(رَحمَةُاللهِ عَلَيه)، وقتی خداوند میفرماید «إِلاّ لِيَعْبُدُون» یعنی هر چه هست در عبودیّت و بندگی میباشد و هدف از خلقت، عبودیّت و بندگی است و رسالت انسان در دنیا، عبد شدن است و در این بازار، تنها عبد میخرند. خدای سبحان انسان را آفریده و به او ابزار و استعداد داده و انسانهای کامل را که بندگان واقعی هستند، الگو و اسوه و مقتدا مقرّر فرموده تا به عبودیّت و بندگی نائل شود. وقتی برای هر کاری اعم از علمی، هنری و ... الگو لازم است، چگونه امکان دارد که بدون الگو و اسوه، بتوان به مقام عبودیّت و بندگی نائل شد؟ هیچ سیادت و شرافت و توفیقی بمانند بندگی نیست. اگر آن بزرگواران به آن مقام رفیعه و عزّت بار یافتند و خداوند متعال به آنان ارزش و بها و قیمت داد، در اثر عبودیّت و بندگی است. وقتی انسان به مقام عبوديّت نائل شد، او را بالا میبرند. اگر خدای سبحان، حضرت رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) را به معراج برد، به اين سبب است که مقام عبوديّت آن حضرت بالاترين درجة عبوديّت است «سُبْحانَ الَّذي اَسْرٰى بِعَبْدِهِ»[9]. هر انسانی بـه ميزان تسليم و عبوديّت و بندگی عروج میکند.
بنابراين با درس گرفتن و بکار بردن پيامهای بهار در زندگی میتوان فصل بهار را کاربردی نمود. بهار و عيد و شکوفايی طبيعت تماماً برای عبرت گرفتن انسان است.
1- نيست هيچ موجودی در آسمانها و زمين، جز آنکه آينده است به سوی خدای بخشنده، در حال عبوديّت و بندگی (مبارکه حضرت مريم(سَلامُ اللهِ علیها /93).
2- مفاتيح الجنان، دعای هنگام تحويل سال
3- روزی که درو میکنند آن را (مبارکة انعام/141).
4- زمانی که دیدید بهار را پس زیاد یاد کنید برانگيخته شدن را (تفسیر سورآبادی، ج3، ص1898).
5- اينچنين است محشور شدن (مبارکه فاطر/9).
6- اينچنين است خارج شدن (مبارکه ق/11).
7- برای هر زارعی است، آنچه را زراعت نمود (بيان نورانی امام حسن عسکری(عَلَیْهِ السَّلام)؛ بحارالانوار، ج 75، ص 373).
8- و خلق نکردم جنّ و انس را مگر اینکه عبادت کنند مرا (مبارکة ذاریات/56).
9- پاک و منزه است خدايی که شبانه بُرد بندهاش را (مبارکه اِسراء/1).