در اينکه چرا انسان خودستايی میکند و به اين صفت ناهنجار روی می آورد، لازم است به اين نکته توجّه گردد که: ميل به محبوب شدن و محترم گشتن، از خواسته های فطری و مشروع انسان است. انسان بذاته دوست دارد که مورد محبّت و احترام ديگران واقع گردد و دوست ندارد که ذليل و خوار شود و آن را خدای سبحان در وجود انسان تعبيه فرموده است. وقتی خداوند اين حسّ فطری و مقدّس را در وجود انسان قرار داده، راه های رسيدن به محبوبيّت و محترم شدن را نيز به او آموخته و تعليم میدهد. به عبارت ديگر، وقتی خداوند اين ميل را در درون انسان به وديعه نهاده، آن را جهت میدهد که چگونه اين محبوبيّت را طلب نموده و کسب نمايد. خدای سبحان در آيات مختلف قرآن کريم به بندگانش می آموزد که با خودستايی کردن و گفتن اين جمله که «نَحْنُ اَبْناءُ اللهِ وَ اَحِبّاؤُهُ»[1] نمیتوان محبوب پروردگار شد. محبوبيّت و کرامت در پرتو ايمان و تقوا و اطاعت الهی و تسليم و انقياد است. از راه های انحرافی و کاذب نمیتوان محبوب الهی شد. خداوند متعال میفرمايد: «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ اَتْقاكُم»[2] همانا باکرامتترين شما در پيشگاه الهی، باتقواترين شماست. در موارد ديگری از قرآن کريم آمده است: «اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَّقين»[3]، «اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنين»[4]، «اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطين»[5]، «اِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرين»[6]، «وَ اللهُ يُحِبُّ الصّابِرين»[7] و «اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلين»[8]. پس راه کسب و تحصيل محبّت پروردگار، ايمان و تقوا، احسان، عدالت، توبه، صبر و توکل و رسیدن به مقام تسليم و رضا در برابر احکام الهی است. علاوه بر آن، خدای سبحان در قرآن کريم، بعد از يازده بار سوگند میفرمايد: «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَكّاها»[9] راه کمال و نزديک شدن به محبّت پروردگار تزکيه و طهارت است نه خودستايی، لکن وقتی انسان از راه هايی که خدای سبحان مقرّر فرموده، فاصله میگيرد و بيراهه میرود، گرفتار خودستايی میشود.
کسی که گرفتار صفت زشت خودستايی میشود، علاوه بر اينکه در پيشگاه الهی مطرود و مذموم است، بايد توجّه کند که چه کسانی او را میستايند؟ آيا مورد مدح و تجليل دانايان و علما قرار میگيرد يا نادانان؟ به گفتة دانشمندان «ستودة دانايان باش». کاری کن که محبوب بزرگان شوی. هنر اين است که انسان کاری کند که محبوب پروردگار و محبوبان الهی شود، نه اينکه محبوبيّت کاذب پيدا کند و راه آن، جز تسليم و رضا و ايمان و اطاعت الهی نيست. همانطور که خداوند متعال در قرآن کريم، پيامبرانش را مورد تجليل قرار میدهـد؛ بـه عنوان نمـونه: در مـورد حضرت موسی(عَلَيهِ السَّلام) می فرمايد: «قَرَّبْناهُ نَجِيّاً»[10] نجواکنان او را به خودمان نزديک کرديم. خداوند متعال در سورة مبارکة آل عمران میفرمايد: «قُلْ اِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونی يُحْبِبْكُمُ اللهُ»[11] (پيامبرم) بگو: اگر خداوند را حقيقتاً دوست داريد، از منِ پيامبر اطاعت کنيد تا محبوب خداوند شويد.
همانطور که خداوند متعال، اهل صبر و تقوا را می ستايد، کسانی را که خودستايی کرده و از راه کاذب می خواهند محبوبيّتی پيدا کنند، در قرآن کريم مذمّت میفرمايد. نمونهای از آن، يهود و نصارای متخلّف است که در چندين آية شريفه مورد مذمّت قرار گرفتند که از آن جمله آیة شریفة مورد بحث است که خداوند، آنها را ملعون میخواند «اُولئِكَ الَّذينَ لَعَنَهُمُ اللهُ ...». افرادی که گفتند: «نَحْنُ اَبْناءُ اللهِ وَ اَحِبّاؤُهُ»[12]، نه تنها با خداوند متعال دوست نيستند، بلکه دشمن او هستند. نه تنها صاحب امتيازی نيستند، بلکه مملوّ از رذايل و بدیها و زشتیها هستند، همان طور که در آية شريفة مورد بحث، يکی از رذايل آنها را که خيانت به مسلمانان و مؤمنان و حتی کتاب آسمانی خودشان است، بيان میفرمايد. خداوند که «عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ»[13] و «يَعْلَمُ السِّرَّ وَ اَخْفٰى»[14] است، يهود را اينچنين معرّفی میفرمايد که: با وجود اينکه کتاب آسمانی داشتند، از سر عناد و لجاج و تعصّب با مسلمانان و مخالفت با تورات که کتاب آسمانيشان بود و زير پا گذاشتن قوانين الهی در آن کتابی که توحيد را حق و شرک و کفر را باطل میداند، برای خوشايند مشرکـان، بتهايشـان را قبول و بتپرستـان را تـأييد کردند و بتپرستان را بر مسلمانان که اساس دينشان توحيد است، ترجيح دادند و سجده بر بتها را تأييد نمودند، حتّی برای بتهای آنها سجده کردند و گفتند: بت پرستی از آئين اسلام برتر است. درواقع آنچه از حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) و عظمت اسلام يقين داشتند، همه را زير پا نهادند و آيين خرافی شرک را تأييد و تصديق کردند و به جِبت و طاغوت، اظهار ايمان نموده و گفتند: شما به هدايت نزديکتر از مسلمانان هستيد «هٰؤُلاءِ اَهْدٰى مِنَ الَّذينَ آمَنُوا سَبيلاً». آنها بخاطر سازش کاری و ترجيح بتها بر اسلام، به لعنت الهی گرفتار آمدند «اُولئِكَ الَّذينَ لَعَنَهُمُ اللهُ» و کسی که از رحمت الهی دور شد و به لعن پروردگار گرفتار آمد، از سوی خداوند هيچ يار و ياوری نخواهد داشت «وَ مَنْ يَلْعَنِ اللهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصيراً». ولذا نه تنها خداوند اهل کتابِ حَربی را ياری نمی فرمايد، بلکه مهر ذلّت بر آنها میزند «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَة»[15]، کسی کـه از نصرت الهی بی بهره شد، مبتلا به ذلّت میشود و کسی نمیتواند او را ياری کند.
نظام آفرينش، جنود و ستاد پروردگار است، اگر اراده به نصرت کسی نمايد، همة موجودات در مسير ياری او حرکت میکنند و همچنين وقتی نصرت را از او گرفت، همة موجودات بـه او پشت می کنند و در خُذلان و هدم او میکوشند. اين معرّفی يهودِ معاند از سوی خدای تعالی است و ملاحظه میشود که امروزه در فرزندان آنها اين روش و روحيّه همچنان باقی است و برای رسيدن به مقاصد و اهداف خود از هيچگونـه سـازشکـاری تحت هيچ شرايـطی روی گردان نيستند و برای مبارزه با اسلام، حتّی از عقايد توحيدی خود دست میکشند، ولی بايد بدانند که دشمنی عليه حق و مبارزه شان با دين هرگز به مقصدرسيدنی نيست و سودی برايشان نخواهد داشت و مورد لعن خدای سبحان قرار میگيرند «اُولئِكَ الَّذينَ لَعَنَهُمُ اللهُ وَ مَنْ يَلْعَنِ اللهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصيراً».
قابل توجه است: این چنین نیست که کسانی که از آیات الهی روی برمی گردانند، در این دنیا اهل سعادت هستند. خداوند متعال میفرماید: «اَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[16] «دل آرام گیرد به یاد خدای»، امکان ندارد ذکرالله نباشد و کسی به اطمینان قلب برسد. بهشت حقیقی بهشت آرامش است و کسی که از سکینت دل و آرامش قلب بهره ای داشت، دنیای او هم بهشت خواهد بود و در مقابل، کسی که از ذکر و یاد الهی اعراض نمود، علاوه بر آخرت در این دنیا هم دچار سختی میگردد، همانطور که خداوند متعال فرمود: «وَ مَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِكْری فَاِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ اَعْمٰى»[17] و کسی که از ذکر و یاد من روی گردان شد، پس همانا معیشت و زندگی دنیوی او (قبل از آخرت) تلخ خواهد بود و او را در روز قيامت کور و نابينا محشور می کنيم. آری چنين کسی هرگز لذّت آرامش حقیقی را نخواهد چشید.
1- ماييم پسران خداوند و دوستان او (مبارکه مائده/18).
2- مبارکه حجرات/13
3- در حقيقت خداوند دوست دارد باتقوايان را (مبارکه توبه/4).
4- در حقيقت خداوند دوست دارد نيکوکاران را (مبارکه بقره/195).
5- در حقيقت خداوند دوست دارد عدالت پيشگان را (مبارکه ممتحنه/8).
6- در حقيقت خداوند دوست دارد توبه کنندگان را و دوست دارد پاکيزگان را (مبارکه بقره/222).
7- و خداوند دوست دارد صبرکنندگان را (مبارکه آل عمران/146).
8- در حقيقت خداوند دوست دارد توکل کنندگان را (مبارکه آل عمران/159).
9- البتّه به تحقيق رستگار شد کسی که تزکيه نمود آن را (مبارکه شمس/9).
10- مبارکه مريم(سَلامُ اللهِ عَلَيها)/52
11- مبارکه آل عمران/31
12- ماييم پسران خداوند و دوستان او (مبارکه مائده/18).
13- دانای پنهان و آشکار (مبارکه انعام/73).
14- میداند اسرار و پنهانها را (مبارکه طه/7).
15- زده شد بر ايشان (مُهر) ذلّت و خواری (مبارکه بقره/61).
16- آگاه باشید با یاد خداوند آرام میشود قلبها (مبارکه رعد/28).
17- مبارکه طه/124