اگر کسی جنب باشد يا برخی از موجبات ابطال وضو برايش پيش آمده باشد «اَوْ جاءَ اَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ» و نياز به آب برای غسل يا وضو داشته باشد، ولی مسافر باشد و آب يافت نشود يا آب برايش ضرر داشته باشد، بايد به جای غسل و وضو، تيمّم کند و تيمّم بايد با خاک پاک و تميز باشد «فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّباً»، چراکه تيمّم آثار فقهی و بهداشتی و معنوی دارد. غسل، وضو و تيمّم، هر سه شستشوی خود و طهارت و صلاحيّت بخشيدن به خويشتن است. حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اَلصَّعيدُ الْمَوْضِعُ الْمُرْتَفِعُ وَ الطَّيِّبُ الْمَوْضِعُ الَّذی يَنْحَدِرُ عَنْهُ الْماء»[1].
وقتی انسان میخواهد به حضور خداوند شرفياب شود و دعوت رسمی دارد، بايد طاهر باشد. اين بنده نوازی پروردگار است که از ميان تمام موجودات، به انسان اجازه فرموده که روزانه پنج نوبت بطور رسمی به حضورش شرفياب شود، ولذا بايد آن طهارت خاصّی را که خودِ باری تعالی مقرّر فرموده، فراهم آورد که همان غسل و وضو و تیمّم است. ملاحظه میشود که با نيّت غسل، با يک کاسه آب، طهارت حاصل میشود، لکن بدون نيّت، فرو رفتن در دريا نيز آن طهارت الهی را فراهم نمی آورد. به همين ترتيب، وضو با يک ليوان آب صحيح است، لکن شستشوی دستها و پاها بدون نيّتِ وضو، صلاحيّت و طهارت لازم برای حضور در پيشگاه الهی را فراهم نمیآورد. بر این اساس که هر آنچه مهم است، مقدّمه اش هم اهميّت دارد، لذا نماز که از غير خداوند شستن و بزرگترين طهارت دهنده است، مقدمه اش نیز که وضو میباشد، مهم است. ظاهر وضو طهارت ظاهری ايجاد میکند و روحِ وضو موجب طهـارت باطنی و روحی میشود. باطن وضو، تطهير قلب و شستن اعضا و جوارح از غير پروردگار است تا لايق حضور الهی شود. امّا تيمّم که خاک مالی است، چگونه موجب طهارت میشود؟ روح عبادات، تکبّرزدايی و فروتنی است و انسان بايد قلب و وجود خود را از منيّتها و تکبّرها شستشو دهد، ولذا اگر معذورِ از غسل و وضو میباشد، تيمّمِ بدل از غسل و وضو مطرح میشود که خا ک مالی است و منيّت و علوّ و برتری جويی انسان را میشکند و درواقع به اين ترتيب میگويد: «خدايا، خاکسارم» و با خاک، منيّت و تکبّر را هر چه هست، پشت سر میگذارد. جايگاه نماز، حضور در پيشگاه الهی است و آن، برای متکبّـران جايز نيست. خداوند متعـال در سورة مبـارکة قصص میفرمايد: «تِلْكَ الدّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدُونَ عُلُوّاً فِی الْاَرْضِ»[2] خانة آخرت از آنِ کسی است که در دنیا هیچ علوّ و برتری جویی نداشته باشد. جایگاه نماز، مکان ربوبی و جایگاه متواضعان و اهل خضوع و خشوع است. متکبّران در پیشگاه الهی جایگاهی ندارند.
خداوند متعال در قسمت آخر آیة مورد بحث میفرماید: «اِنَّ اللهَ كانَ عَفُوّاً غَفُوراً» در حقیقت خداوند صاحب غفران و آمرزش است. اگر در انجام وظایف در گذشته، کوتـاهی داشتید و وظـایفی در ذمّه تان مانده، در این صورت خداوند گذشته ها را به شرط توبه و جبران میبخشد.
استاد جوادی آملی فرمودند: «مست شدن، جنابت معنوی است که گریبان گیر روح میشود. انسان مست، روحش جنب است». به هر حال کسی که میخواهد نماز بخواند یا به مسجد برود، باید روح و بدنی پاک داشته باشد و مست و جنُب، حق ندارد به مسجد وارد شود و با پدید آمدن قذارت روحی و بدنی نمیتواند نماز بخواند یا به مسجد وارد شود، مگر اینکه با غسل، طهارت حاصل شود.
مطلبی که در مورد تيمّم لازم به توضيح میباشد، اين است که: به فرمودة استاد جوادی آملی، «رجوع نکردن به مبيّنِ راستين و مفسّرِ اصيل قرآن کريم يعنی عترت اطهار(عَلَيهِمُ السَّلام) سبب شده که حدود دست را در تيمّم، برخی به کف، برخی به مِرفق و بعضی به نصف زِراع اکتفا کنند». افرادی که مزيّن به ولايت نشده اند، چون دسترسی به امام(عَلَيهِ السَّلام) نداشتند، هر کدام راهی رفتند و قسمتی را انتخاب کردند، لکن به برکت وجود اهل بيت(عَلَيهِمُ السَّلام) شيعه، راه صحيح تيمّم را آموخته است.
در مورد وضو هم کسانی که به خدمت اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُ السَّلام) نرسيدند، هر کدام به نوعی وضو میگرفتند. در سورة مبارکة مائده، دستور وضو تشريح شده و مواضع و حدود شستشوی دست و صورت معيّن شده است. اين سوره در اواخر عمر مبارک حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) نازل شده و عدّه ای که حضرت را در حال وضو ديدند، مشاهده کردند که حضرت دستها را از بالا به پـايين میشويند. امّا به اين سبب که عدّه ای بـه محضر اهل بيت(عَلَيهِمُ السَّلام) نرسيدند، به ظاهر آيه اکتفا نمودند که میفرمايد: «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ اَيْدِيَكُمْ اِلَى الْمَرافِق»[3] و آب را از نوک انگشتان به طرف آرنج میريختند. آری، عدّه ای که اهل بيت(عَلَيهِمُ السَّلام) را کنار گذاشتند، در طی گذشت سالها، گرفتار وساوس شيطانی شده و هرکدام بـه راهی رفتند. علّـامه مجلسی(رَحمَةُاللهِ عَلَيه) میفرمايند: «روشنترين آيه در قرآن کريم، آية وضوست، ولی آن را پانصد نوع معنا کرده اند و اين امر، نشانگر اين است که حضور امام(عَلَيهِ السَّلام) برای تبيين احکام ضرورت دارد». انسان از برکت وجود مقدس اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُ السَّلام)، هم حيات ظاهری می يابد و هم حيات معنوی. بزرگترين موهبت و نعمتی که خدای سبحان برای شيعه عنايت فرموده، نعمت وجود مقدّس اهل بيت(عَلَيهِمُ السَّلام) است «لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيم»[4].
1- «صعيد» جاى بلند است و «طيّب» جايى است كه آب از آنجا سرازير مىشود (بحارالانوار، ج72، ص466).
2- مبارکه قصص/83
3- پس بشوييد صورتهايتان و دستهايتان را تا آرنج (مبارکه مائده/6).
4- البتّه البتّه سئوال کرده میشويد امروز از نعمتها (مبارکه تکاثر/8).