انسان در صورتی می تواند بر ابتلائات و امتحانات الهی فائق آید و پیروز و سربلند شود که حضور مستمر پروردگار را در تمام شئون زندگی یقین بداند و باور نماید و خداوند را همواره حاضر و ناظر اعمالش ببیند. دانشمندی خارجی می گوید: «امکان دارد جایی خالی از سکنه باشد، ولی جایی را نمی یابی که خالی از خداوند باشد». اگر انسان حقیقتاً آیات شریفۀ «هُوَ مَعَكُمْ اَيْنَ ما كُنْتُم‏»[1]، «وَ مَا اللهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعْمَلُونَ»[2] و «اِنَّ اللهَ عَلى‏ كُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهيدٌ»[3] را باور و یقین داشته باشد، در آن صورت دست از پـا خطـا نمی کند. انسان در صورتی می تواند عالی ترین ثروت و بالاترین سرمایه را که ایمان و عمل صالح می باشد و قابل انتقال به جهان دیگر است، برای خود تدارک ببیند و از گمرک آخرت با امنیّت عبور نماید که همواره سنگینی نظارت پروردگار بر اعمال و رفتارش را احساس کند و خداوند را شاهد و ناظر بر اعمالش بداند.

     اعضاء و جوارح انسان منافذ گناه هستند و چنانچه انسان غفلت نماید و حضور مستمر پروردگار را درک ننماید، هر کدام از اعضاء و جوارح از جمله چشم و گوش و زبان و دست و پا و قلب، منفذ گناه شده و او را به سوی گناه و معصیت سوق می دهد، اما آنچه که برای انسان در برابر گناه مصونیّت ایجاد کرده و او را پیوسته از لغزشها و بیراهه روی ها محافظت می کند، تقواست ولاغیر. اگر انسان در حد توان تقوامحور بود، در بزنگاه آزمایشات هم، تقوا به داد او می رسد و به این علّت مولی الموحّدين امیرالمؤمنین امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «فَصُونُوها وَ تَصَوَّنُوا بِها»[4] پس شما تقوا پیشه کنید، سپس به صیانت تقوا درآیید.

     جوانان عزیز شایسته است توجه نمایند که امکان دارد در فضای آموزشی و محیط درسی خود دعوتهایی از سوی شیاطین انسی و جنّی به گناه و معصیت و نافرمانی داشته باشند که هر کدام از این دعوتها و راهنمایی ها، آزمایش الهی است و خداوند نظاره گر است که بندگانش چگونه عمل می کنند «فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُون‏»[5]. ایمان حقیقی چنین ایجاب می کند که حتی اگر این دعوتها از سوی نزدیکترین اقربا از جمله خواهر و برادر صورت گیرد، انسان توجه نماید که خداوند به کدام یک راضی و از کدام یک ناخشنود است. بزرگان دینی به هر مقام رفیعه­ای که نائل شدند، در اثر روسفیدی از آزمایشات الهی بوده است. از جمله دعاهای غیرمستجاب آن است که بگوییم: خدایا مرا امتحان نکن. به جای این دعا چنین بخواهیم که: خدایا آن توفیقی را عنایت فرما که از تمام امتحانات و آزمایشات سربلند و پیروز و فائق خارج شویم. از مادون تا مافوق افراد، هیچ کس مستثنی از آزمایشات الهی نیست. وجود مقدّس حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها) تمام مقامات ایمانی را به علّت روسفیدی در آزمایشات کسب کردند، همانطور که به ما آموختند که آن بزرگوار را چنین زیارت نمائیم: «اَلسََّلامُ عَلَیْکِ یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الَّذى خَلَقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صابِرَةً»[6] سلام بر تو ای امتحان شده ای که آزمود تو را آن کسی که خلق نمود تو را، پس تو را به آنچه آزمود صابر یافت. حضرت ابراهیم خلیل(عَلَيهِ السَّلام) نيز پس از روسفیدی از آزمایشات الهی، مدال عظیم امامت را از خداوند دریافت نمودند و به آن مقام شامخ بار یافتند «اِنّی جاعِلُكَ لِلنّاسِ اِماما»[7].

     پس انسان باید به این مسئله باور و یقین داشته باشد که آزمایش، امری استثناء ناپذیر و اجتناب ناپذیر است و چنین باور و یقینی بـاعث می شود کـه او همواره در برابر آزمـایشـات الهی پیش آگهی داشته باشد و در نتیجه فریفتۀ نفس و شیطان نگردد. زندگی سراسر آزمایش است و حداقل آزمایشات برای انسان آن است که در آن لحظه ای که قرار دارد، سرمایۀ عظیم عمر را در چه راهی صرف می کند؟ به عنوان نمونه: وقتی مشغول تماشای فیلم و سریال است فراموش نکند که مقداری از گران ترین سرمایه اش را هزینه کرده و جز دیدن یک فیلم و سریال و یا برنامۀ طنز و فکاهی دریافت نکرده است! انسان شایسته است در آن لحظه به این مهم توجه داشته باشد که در مقابل هر آنچه دریافت می­کند، بهایی پرداخت می کند، و حـال این بهـا، سرمایۀ عمر اوست. عقل حکم می کند که همواره انسان هر آنچه به دست می آورد، بالاتر از آن چیزی باشد که می دهد، ولذا مبادا در اثر غفلت، عالی قدرترین و گران سنگ ترین سرمایه را که عمر است، بدهد و در مقابل، بهای ناچیز یا بدتر از آن، گناه و معصیت و نافرمانی بخرد.

 

[1]- او با شماست هر جا که باشید (مبارکه حدید/۴).

[2]- و نیست خداوند غافل از آنچه که عمل می­کنید (مبارکه بقره/۸۵).

[3]- همانا خداوند بر هر چیزی شاهد است (مبارکه حج/۱۷).

[4]- پس تقوا را حفظ کنید و به حفاظت تقوا درآييد (نهج البلاغه، فرازی از خطبه۱۹۱).

[5]- پس نظاره می­کند که چگونه عمل می­کنید (مبارکه اعراف/۱۲۹).

[6]- مفاتيح الجنان، فرازی از زيارت حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها)

[7]- همانا من قرار دهنده­ام تو را برای مردم امام (مبارکه بقره/۱۲۴).