در مورد حضرت فاطمه(سَلامُاللهِعَلَيها) و سایر حضرات ائمّۀ هدی(عَلَيهمالسَّلام) استفاده شد که وظیفۀ شیعه و پیروان آن بزرگواران در ولادت و شهادت ایشان، سِیر در شخصیت آن بزرگواران است. اینکه حضرت فاطمه زهرا(سَلامُاللهِعَلَيها) چه کردند که به این مقامات نائل شدند و محبوبۀ پروردگار و رسول اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) گشتند.
در جلسات سابق مطالبی در مورد آنچه که موجب رفعت آن بزرگوار شد، استفاده گردیده است و در این جلسه مطالبی پیرامون صبر آن بزرگوار استفاده می کنیم که از مهمترین عوامل رفعت مقامشان است؛ آن صبری که حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) را گریانید. در روايتی آمده است: «رسول خدا(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) فاطمه(سَلامُاللهِعَلَيها) را درحالى ديدند كه عبايى از پوست شتر پوشيده و با يك دست مشغول آسياب كردن و به كمك دست ديگر مشغول شير دادن به فرزندشان مىباشند. چشمان رسول خدا(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) از مشاهدۀ اين امر پر از اشك شد و به فاطمه(سَلامُاللهِعَلَيها) فرمودند: دخترم! سختيها و تلخيهاى دنيا را در مقابل حلاوت و شيرينى آخرت قرار بده. فاطمه(سَلامُاللهِعَلَيها) گفتند: «يا رَسُولَ اللهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى نَعْمائِهِ وَ الشُّكْرُ لِلَّهِ عَلى آلائِهِ» اى رسول خدا! خداوند را سپاس مىگويم به سبب نعمتهاى فراوانى كه به من عطا فرموده، و او را در مقابل محبّتهايش شكر مىگزارم»[1]. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) می فرمایند: «اَوَّلُ مَنْ يُدْعٰى اِلَى الْجَنَّةِ الْحَمّادُونَ الَّذينَ يَحْمَدُونَ اللهَ فِی السَّرّاءِ وَ الضَّرّاء»[2] اولين كسانى كه به بهشت خوانده می شوند، كسانى هستند كه خداوند را بسيار حمد مىكنند و او را در خوشی و ناخوشی سپاس می گويند. هیچ مسئله ای مانند صبر بر مصیبت، انسان را به معبودش نزدیک نمی سازد.
«حضرت فاطمه(سَلامُاللهِعَلَيها)، وارد محفلی شدند کـه همسران پيامبر(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) در آنجا حضور داشتند و رسول اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) نيز در آنجا بودند و در کنار حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) نشستند. حضرت سر در گوش حضرت فاطمه(سَلامُاللهِعَلَيها) نهادند و مطلبی فرمودند که آن بزرگوار بشدت گریستند «فَبَكَتْ بُكَاءً شَدِيدا». بعد مطلبی فرمودند که آن حضرت خوشحال شدند. حضرت فاطمه(سَلامُاللهِعَلَيها) بعد از شهادت حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) فرمودند که حضرت در آن مجلس به ایشان چه فرموده بودند. آن بزرگوار در گوش حضرت فاطمه(سَلامُاللهِعَلَيها) فرمودند: جبرئیل امسال دو بار بر من نازل شد، و خبر آورد که آخرین سال عمر من است «فَاتَّقِی الله وَ اصْبِری» و مطلب ديگر حادثۀ بعد از مرگ من است که مستلزمِ آن «اِصْبِری» است. حضرت فاطمه(سَلامُاللهِعَلَيها) در اینجا به گریه افتادند، لکن پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) دوباره سر در گوش ایشـان نهـاده و فرمودنـد: فاطمه جـان آیـا نمی خواهی سیدة النساء اهل بهشت باشی؟ و این مطلب موجب شادمانی حضرت شد»[3]. حضرت پیـامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) در این جمله نه تنهـا برای حضرت فاطمه زهرا(سَلامُاللهِعَلَيها)، بلکه برای تمـام بشریّت الی یوم القیامه، پیام جاویدان می دهند و آن اینکه: باید در این دنیا آمادۀ ابتلائات و امتحانات و آزمایشات الهی بود. آری آن بزرگوار بر اساس بیان نورانی «اَنَا وَ عَلِیٌّ اَبَوا هذِهِ الْاُمَّةِ»[4] پدران همۀ ما هستند، ولذا وقتی به فرزندشان می فرمایند: «اصْبِری»یعنی به تمام دختران و فرزندانشان این پیام را می رسانند که بر ناملایمات و حوادث روزگار صبر کنید. اگر بخواهیم در بهشت به جایگاهی برسیم، باید در دنیا بر مشکلات و مصائب صابر باشیم. خداوند تبارک و تعالی صبر بر سختی ها را بر پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) توصیه می فرماید: «وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ»[5] پیامبرم برای پروردگارت صبر کن. اگر کسی به جایگاه معنوی و ایمان بالاتر رسید، در پرتو روسفیدی از آزمایشات الهی است. امکان ندارد کسی بتواند بدون امتحان و روسفیدی در آن به جایی برسد، چراکه یکی از اهداف خلقت و آفرینش انسان امتحانات و ابتلائات الهی است «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُم»[6]، لذا از جمله دعاهای غیرمستجاب این است که انسان بگوید: خدایا مرا آزمایش نکن. بجای این جمله بايد بگوید: خدایا به من آن قدرت ایمان و تقوا و صبری عنایت فرما تا از آزمایشات به عالی ترین صورت، سرافراز و سربلند خارج شوم و تو را روسفید ملاقات نمایم و لایق حضور شوم.
حضرت فاطمه زهرا(سَلامُاللهِعَلَيها) به این جهان آمدند تا به ما درس عبودیّت و بندگی و درس صبر بدهند و ما را لایق حضور سازند. همۀ ما به ملاقات ربّ می رویم، ولذا خداوند آنهایی را که لایق حضور پروردگار هستند، برای سایر بندگانش الگو قرار داده تا آنان را هم لایق حضور کنند و دستشان را بگیرند و بالا بکشند و راه برند و به دست خداوند برسانند.
پس، از مهمترین عواملی که باعث شد حضرت فاطمه زهرا(سَلامُاللهِعَلَيها) به آن مقام عالیه باریابند، صبر آن بزرگوار بود که الی یوم القیامه درس و پیام می دهد.
لازم به توضیح است که: صبر بر شدائد و امتحانات و ابتلائات الهی با این همه اجر و منزلتی که دارد، نازلترین مرتبۀ صبر است و مراتب بالاتری از صبر وجود دارد که همانا صبر بر عبادات و ترک گناهان است. در روايتی از حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) آمده است: «هنگامى كه قيامت برپا شود، منادى فرياد مىكند: صابران كجا هستند؟ در اينجا گروهى از ميان مردم حركت مىكنند و خود را معرفى مىنمايند. بار ديگر منادى صدا مىزند كه: مُتَصَبِّران كجا مىباشند، در اينجا نيز گروهى برمىخيزند و خود را معرفى مىكنند، راوى گويد: عرض كردم قربانت شوم صابران كيانند و متصبّران كدام افراد هستند؟ امام فرمودند: «الصّابِرُونَ عَلى اَداءِ الْفَرائِضِ وَ الْمُتَصَبِّرُونَ عَلَى اجْتِنابِ الْمَحارِم» صابران كسانى مىباشند كه واجبات را انجام مىدهند و متصبّران آنها هستند كه از حرام دست باز داشتند و دنبال كارهاى زشت نرفتند»[7]. صابران کسانی هستند که در هر حالی بر انجام واجبات صبر می کنند. ایمان ایشان در سختی و آسانی، در خوشی و ناخوشی، در رفاه و مشکلات، فرقی نمی کند. همانطور که در ابتدا گفتند: «رَبُّنَا الله»[8]، تا قیام قیامت بر آن ایستادگی می کنند «ثُمَّ اسْتَقامُوا»[9]. نه فراوانی نعمتها ایشان را گرفتار تزلزل ایمان می نماید، و نه شدت مصائب ایمانشان را سست می کند. آری اگر انسان بر ایمانش استقامت داشته باشد، آیۀ شریفۀ «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ اَلاّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی كُنْتُمْ تُوعَدُون»[10] شامل حالش خواهد شد و فرشتگان او را در دنیا و عقبی یاری خواهند کرد. از اینرو صبر بر شدائد، نازلترین درجۀ صبر است، و پس از آن استقامت و مداومت بر واجبات است که، در درجۀ بالاتر صبر قرار دارد و بالاتر از آن نیز صبر بر ترک محارم الله است. همانگونه که حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) نیز فرمودند که: «متصبّران همان کسانی هستند که محارم الهی را ترک می کنند». آری صبر حقیقی آن است که انسان تا پایان عمر از لحاظ اعتقاد و عمل بر منهاج توحید و خط و روش حضرت رسول اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) و اهل بیت ایشان استوار بماند.
پس صبر بر ترک محارم الله و استقامت بر آن، مرتبۀ عالی تر صبر است. جـوانی کـه حس خودنمـایی از درون بر او فشـار می آورد و می خواهد زیبائیهایش را در معرض دید نامحرمان قرار دهد، ولی بخاطر خداوند صبر می کند، در حقیقت در دینش استقامت می نماید. آری، صبّار شدن هزینه دارد و هزینۀ آن ترک معصیت است. برخلاف تصوّر عدّ ه ای که گمان می کنند حجاب مسئله ای شخصی است، به فرمودۀ استاد جوادی آملی همانطور که نماز و روزه حق خداوند است، حجاب نیز حق خداوند است. خدای سبحان همانطور که اجازه نمی دهد، مرد به زن نامحرم نگاه کند، به زن نیز اجازه نمی دهد که زیبائیهایش را در معرض دید نامحرم قرار دهد. اگر انسان بخواهد به سعادت جاویدان برسد و از مصیبت خانۀ دنیا برهد، باید در این زندگی محدود دنیا صبر کند. سعادت این دنیا محدود است و در قبال سعادت جاویدان، بسیار ناچیز و بی ارزش می باشد.
یکی دیگر از مصادیق صبر بر انجام واجبات و اجتناب از گناهان، ادای نماز صبح می باشد. خواب هنگام صبح بسیار شیرین و سنگین است. ولی به هنگام اذان صبح، خداوند نگاه می کند که آیا بنده اش او را ترجیح می دهد و یا شیرینی خواب بر او غلبه می کند؟ اگر انسان بخواهد صبّار باشد، باید ترک معصیت کند، و یکی از مهمترین ترک معصیتها ترک قضاء شدن نماز صبح است. نماز در پيشگاه الهی دارای احترام خاصی است، بخصوص نماز صبح که بندگان خداوند با آن در زمان پيش از طلوع خورشيد آزموده می شوند.
[1]- رَاَى النَّبِیُّ(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) فاطِمَةَ وَ عَلَيْها كِساءٌ مِنْ اَجِلَّةِ الْاِبِلِ وَ هِیَ تَطْحَنُ بِيَدَيْها وَ تُرْضِعُ وُلْدَها فَدَمَعَتْ عَيْنا رَسُولِ اللَّهِ(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) فَقالَ يا بِنْتاهْ تَعَجَّلی مَرارَةَ الدُّنْيا بِحَلاوَةِ الْآخِرَةِ فَقالَتْ يا رَسُولَ اللَّهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى نَعْمائِهِ وَ الشُّكْرُ لِلَّهِ عَلى آلائِهِ (بحارالانوار، ج43، ص86).
[2]- مکارم الاخلاق، ص307
[3]- خلاصه ای از کتاب «حلقۀ وصل رسالت و امامت»، آية الله وحيد خراسانی، ص38؛ فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج3، ص138
[4]- من و علی دو پدرِ اين امّت هستيم (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ)؛ بحارالانوار، ج23، ص259).
[5]- و برای پروردگارت صبر کن (مبارکه مدثر/۷).
[6]- خلق کرد مرگ و زندگی را تا شما را امتحان کند (مبارکه ملک/۲).
[7]- بحارالانوار، ج68، ص83
[8]- پروردگار ما خداوند است (مبارکه فصلت/30).
[9]- سپس استقامت ورزيدند (مبارک فصلت/30).
[10]- فرود میآیند بر ایشان فرشتگان، اینکه نترسید و محزون نشوید و شادمان شوید به بهشتی که وعده داده شدید (مبارکه فصلت/30).