حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) بمانند پدر بزرگوارشان حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی الله ُعَلَيْه ِوَالِه) و حضرت مولاي متّقيان امام علي(عَلَيْهِ السَّلام) و ساير اولاد طاهرينشان، آنچه برايشان اهميّت فوقالعادهاي دارد، دينشان است. آن بزرگوار در راه دين از هرچه داشتند، گذشتند. بنابراين تنها راه ارتباط بـا آن حضرت از طريـق احترام و محبّت بـه دين و جدّي گرفتن آن ميباشد و پُرواضح است که اگر ارتباط با آن بزرگوار، با جدّي گرفتن دين حاصل ميشود، پس سستي در دين، موجب سستي ارتباط با آن بزرگوار شده و موجبات ناخشنودي ايشان را فراهم ميآورد.
بنابراين بجاست که بانوان محترم براي سنخيّت و تشابه به آن حضرت و بهرهمندی از الطاف و توجّهات و همچنين شفاعت آن بزرگوار، علاوه بر الگو قرار دادن ايشان در تمام برنامههاي عملي بمانند نماز و روزه و...، در مورد حجاب نيز از آن بزرگوار تأسّي نمايند.
احترام به مسئلة حجاب، احترام به حضرت فاطمه(سَلامُ الله عَلَيْها) و احترام به آن بزرگوار، احترام به حضرت رسول خدا(صَلَّياللّهُعَلَيْهِوَالِه) و بالأخره احترام به خداوند متعال است و از آنجا که نشانة محبّت حقيقي، اطاعت ميباشد و به بيان ديگر، محبّت در اطاعت ظهور میکند، همانطور که حضرت امام صادق(عَلَيْهِ السَّلام) فرمودند: «اِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ يُحِبُّ مُطيعُ»[1]. بنابراين اهتمام به مسئلة حجاب، نشان ايمان دروني و قلبي و محبّت به خداوند و اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُ السَّلام) ميباشد و کسی که آن بزرگواران را دوست بدارد، از اهلبيت(عَلَيهِمُ السَّلام) است «مَنْ اَحَبَّنٰا فَهُوَ مِنّا اَهْلَ الْبَيْتِ»[2].
در کتاب «حجاب بيانگر شخصيّت زن» مطلبي ذکر شده که خلاصة آن بدين صورت است: «يکي از علماي بزرگ شهر مقدّس مشهد تلاش بسياري داشتند تا به ملاقات حضرت وليّعصر(عَجَلَاللّهتَعاليفَرَجَهُالشَريف) شرفياب شوند و براي وصول اين آرزوي مقدّسِ خود، توسّل و ختم و استغـاثه ميکردند تا اينکه تعريف ميکنند که در روز جمعه در يکي از مساجد مشغول خواندن زيارت عاشورا بودم که ناگاه شعاع نوري را از خانهاي در نزديکي آن مسجد مشاهده کردم. حالت معنوي عجيبي به من دست داد، از جا برخاسته و به دنبال آن نور رفتم. نزديک آن خانه که رسيدم، ديدم نور عجيبي از داخل آن خانه ميدرخشد. در زدم و با اجازه وارد شدم، در يکي از اتاقها جنازهاي را ديدم که پارچة سفيدي بر روي آن کشيده بودند، ديدم حضرت وليّعصر(عَجَلَاللّهتَعاليفَرَجَهُالشَريف) در اتاق تشريف دارند، وارد شدم و به آقا سلام کردم، آقا جواب سلام مرا دادند و فرمودند: چرا اينگونه به دنبـال من ميگردي و آنهمه رنج را تحمّل ميکني؟ مثل اين باشيد (اشاره به جنازه)، تا من به دنبال شما بيايم، سپس آن بزرگوار فرمودند: اين جنازة بانويي است که در عصر کشف حجابِ رضاخان، براي حفظ عفّت خود، هفت سال از خانه بيرون نيامد تا مبادا نامحرم او را ببيند»[3].
پوشش حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) شَمْله نام داشت و تمام بدن را از سر تا پا ميپوشاند و جنس آن از پشم بود و بلندي آن تا حدّي بود که روي زمين کشيده ميشد تا به بدن نچسبيده و شکل و حجم بدن را نشان ندهد*. اهتمام حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) به حجاب به حدّي بود که در اواخر عمر مبارکشان پيوسته نگران اين مطلب بودند که مبادا بعد از وفات ايشان برجستگيهاي بدنشان موقع تشييع ديده شود، تا اينکه بانو اسماء عرض میکند: من در حبشه تابوتهايی ديدهام که اموات را در آن حمل میکردند و طوری ساخته شده بودند که شکل بدن ميّت مشخّص نبود، حضرت زهرا(سَلامُ اللهِ عَلَيها) خوشحال شده و فرمودند: «اِصْنَعی لی مِثْلَهُ اسْتُرينی سَتَرَكِ اللهُ مِنَ النّار»[4] نظير اين تابوت را براى من بساز و بدنم را به وسيله آن بپوشان، خداوند بدن تو را از آتش محفوظ بدارد.
از مجموع مطالب مذکور در مورد حکم حجاب که از قوانين حکيمانة پروردگار میباشد، معلوم میگردد که احترام و اهتمام و تأکيد خداوند متعال به مسئلة حجاب بيانگر اهميّت فوقالعادة آن در زندگي فردي و اجتماعي و خانوادگي است و اينکه زن، هرچقدر پوشيدهتر باشد، به همان ميزان در پيشگاه الهي محبوبتر است ولذا معلوم ميشود قسمت اعظم رضايت خداي سبحان از حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) که لقب «مرضيّه» بيانگر آن است، از ناحية عفّت و عصمت ايشان و تقيّد به مسئلة حجاب بود، همانطور که بيان نوراني حضرت رسول خدا(صَلَّياللّهُعَلَيْهِوَالِه) که فرمودند: «فٰاطِمَةُ بَضْعَةُ مِنّی»[5] در رابطه با حجاب و عفّت و عصمت آن بزرگوار مطرح گشته است.
اگر به زندگي آن بزرگبانوي آسماني بطور همهجانبه و با تمام ابعاد آن توجّه گردد، حقيقت امر حجاب و حياتي بودن آن براي جوان فاطمي روشن ميگردد و اين نداي حقيقت را به گوش جان شنيده و ميپذيرد و هنگامی که زمين و زمان او را دعوت به خودنمائي ميکنند و حسّ خودنمائي از درون به او فشار ميآورد و يا وسوسة نگاه به نامحرم در قلبش ايجاد ميگردد، بخاطر محبّت خداوند و محبوبانش و جلب توجّهات خاصّة اوليائش و برای بهرهمندي کامل از نور ولايت حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) از تمام آنها چشم پوشيده و غَضِّ بَصَر نمايد، آنجاست که خداوند هم با نظر رحمت بر او مینگرد. آری وقتی انسان، خداوند را ياد کرد و از گناه چشمپوشي نمود، خداوند هم او را ياد کرده و قلبش را پر از طمأنينه و آرامش ميسازد، همانطور که اميرالمؤمنين امام علی(عَلَيْهِ السَّلام) میفرمايند: «مَنْ غَضَّ طَرْفُهُ اَراحَ قَلْبَه»[6] کسی که از نگاه به نامحرم چشم بپوشد، دلش به آرامش و سکونت میرسد.
خداي سبحـان خطـاب بـه همسران حضرت پيـامبر اسلام(صَلَّياللهُعَلَيْهِوَالِه) ميفرمايد: «يٰا نِسٰاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَاَحَدٍ مِنَ النِّسٰاءِ»[7]و اين پيام، جاودانه است و هر زن و دخترِ مسلمان شيعه در حدّ ايمانش مشمول اين خطاب قرآنی قرار میگيرد که شما منسوب به خداوند ميباشيد و پيروان حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) هستيد ولذا بايد مراقب مقام ايمانی خود باشيد و طوري رفتار نمائيد که به فاطمي بودن شناخته شويد و مورد تعرّض سودجويان و افراد فاسد قرار نگيريد و به اين سبب شايسته است از هرآنچه که موجب تحريک جنس مخالف گردد، به مانند بيرون گذاشتن گردي صورت، استعمال بوي خوش، لباس و پوششهای تحريککننده، خودآرايي و... اجتناب نمائيد.
عزيزان! آيـا حيف نيست که شما بـا مادرتـان حضرت فاطمة زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) محشور نشده و با خطاب فاطميّون وارد صحنة محشر نگرديد؟ حضرت پيامبر اکرم(صَلَّياللّهُعَلَيْهِوَالِه) میفرمايند: «فَعِنْدَ ذلِكِ يَوَدُّ الْخَلائِقُ اَنَّهُمْ كانُوا فاطِمِيّين»[8]. حال آنکه استعداد رسيدن به آنهمه مقامات به شما داده شده است، پس شما که ميتوانيد با قدری مهار نفس و ايستادگی در برابر آن و کنترل و مديريّت نگاه، از امتحان الهی فائق شده و موجبات خشنودي حضرت زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) را فراهم آوريد و از شفاعتشان بهرهمند گرديد، چرا از اينهمه برکات و فيوضات محروم شده و باعث ناخشنودی ايشان گرديد؟ با توجّه به اينکه خداوند متعال رضايت و غضب خود را در رضايت و غضب حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) قرار داده است، حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی الله ُعَلَيْه ِوَالِه) فرمودند: «اِنَّ اللهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ وَ يَرْضى لِرِضاها»[9].
پس تنها کساني ميتوانند در روز قيامت از شفاعت ايشان بهرهمند شده و مشمول لطف و رحمت ايشان قرار گيرند که در اين جهان با تأسّی و تبعيّت از آن بزرگوار، دين ايشان را ياری نمايند. وقتي از پروردگار متعال درخواست ميکنيم که: «اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيٰایَ مَحْيٰا مُحَمَّدٍ وَ ٰالِ مُحَمَّدٍ(صَلَّياللهعَلَيْهِوَالِه) وَ مَمٰـاتی مَمٰـاتَ مُحَمَّدٍ وَ ٰالِ مُحَمَّدٍ(صَلَّياللهعَلَيْهِوَالِه)»[10] معلوم میگردد که وقتی حيات و زندگي، فاطمي شود، در آن صورت ممات و حشر هم فاطمي خواهد شد.
پس خواهران محترم جوان و نوجوان! بياييد دست به دست هم دهيم و نگذاريم حجاب برتر که چادر مشکی همراه با مقنعه میباشد، شکست بخورد که اين حجابِ مادرمان حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) و حضرت زينب کبری(سَلامُ الله عَلَيْها) میباشد. بياييم با اين سنّتهاي نادرست و غيرالهي و بدعتهاي روزافزون که به صورتهاي افراطي و تجمّلاتي جلوهگر شده و رو به گسترش ميباشد، مبارزه کرده و آنها را از بين ببريم و با پايين آوردن سطح توقّعات و سـاده برگزار نمودن مراسم ازدواج، سنّت حسنة سادهزيستي و تسهيل ازدواج را در اجتماع حاکم سازيم، اميد است که مراسم و مجالس ما از زمرة مجالس معصيت خارج شده و در رديف عبادات مقبوله محسوب گردد و مورد تأييد و امضاي حضرت احديّت و اولياي کرام او قرار گيرد و ما از شيعيان حضرت زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) محسوب گشته و از شفاعت ايشان در دنيا و عُقبي بهرهمند گرديم و در روزی که هر گروه و امّتی، بـه نـام امامشـان خوانده شده و وارد صحنة محشر میشوند «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ اُناسٍ بِاِمامِهِم»[11]، ما هم به نام نامی مادرمان حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها)، صدّيقة کبری و ابيها و بعلِها و بنيها خوانده شده و محشور گرديم.
«بشنو از چـادر کـه در توصيف زن
تـار و پودش بـا تـو میگويد سخن
بهتريـن سرمـايـة زن چـادر است
زان کـه زن را زينتِ زن چـادر است
حـفـظ چـادر در سـرای اقـتـدار
دختـران را هـست تـاج افتـخـار
حفظ چادر، حفظ دين و مذهب است
شيـوة زهـرا و درس زينب اسـت
حفـظ چـادر، نـصّ قـرآن مجيـد
قفـل جنّـت را بُـوَد تنهـا کليـد
حفظ چـادر، چارهسـازِ کـارهاست
حافظ گـل از هجـوم خـارهـاست
حفظ چـادر، زخمهـا را مرهم است
دست رد بر سيـنة نـامحرم است»[12]
«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرين
صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ اَجْمَعين»
1- همانا محبّ براي کسي که دوستش دارد مطيع است (بحارالانوار، ج67، ص15).
2- کسي که دوست دارد ما را، پس او از ما اهل بيت است (بيان نوراني حضرت امام باقر(عَلَيْهِ السَّلام)؛ تفسير العياشی، ج2، ص231).
3- شيفتگان حضرت مهدی(عَجَّلَاللهُتعالیفَرَجَهُالشّريف)، ج3، ص158
*لازم به ذکر است: همانطور که در جريان فدک استفاده شد، حضرت فاطمه(سَلامُ الله عَلَيْها) که برای ايراد خطبه در مسجد حاضر شدند، علاوه بر حجابِ مذکور، ملبّس به مقنعه نيز بودند (بحارالانوار، ج29، ص218).
4- بحارالانوار، ج43، ص213
5- فاطمه پارة وجود من است (دعائمالاسلام، ج2، ص214؛ به نقل از کتاب «فاطمه(سَلامُاللهِعَلَيها) اسوة بشر»، برگرفته از آثار آيةالله جوادی آملی، ص158).
6- تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص260
7- اي زنان پيامبر، نيستيد شما مانند ساير زنان (مبارکة احزاب/32).
8- پس در آن هنگام، همة مردم آرزو میکنند که ای کاش ما نيز فاطمی بوديم (بحارالانوار، ج43، ص227).
9- همانا خداوند غضبناک میشود به غضب فاطمه(سَلامُ الله عَلَيْها) و راضی میشود به رضايت او (بحارالانوار، ج21، ص279).
10- پروردگارا! قرار بده زندگي مرا زندگي محمّد و آل محمّد(صَلَّياللهعَلَيْهِوَالِه) و مرگ مرا، مرگ محمّد و آل محمّد(صَلَّياللهعَلَيْهِوَالِه) (مفاتيحالجنان، فرازي از زيارت عاشورا).
11- روزی که خوانده میشوند همة مردم با امامشان (مبارکه اِسراء/71).
12- حسن حيات بخش