معاصي بر سه قسم هستند: 1- حقالله 2- حقالنّاس 3- حقالنّفس
در گناهان مربوط به حقالنّاس، افراد علاوه بر مسئوليّت در برابر «الله» در برابر خلق هم مسئـول ميبـاشند، يعني علاوه بـر حقالله، حقالنّاس هم در ميان است و گناهاني که به نحوي از انحاء با خلق در ارتباط هستند، دارای مسئوليّت عظيمي میباشند. همانطور که اميرالمؤمنين امام علي(عَلَيْهِ السَّلام) فرمودند: «اَلٰا وَ اِنَّ الظُّلْمَ ثَلٰاثَةٌ: فَظُلْمٌ لٰا يُغْفَرُ وَ ظُلْمٌ لٰا يُتْرَکُ وَ ظُلْمٌ مَغْفُورٌ لا يُطْلَبُ ... وَ اَمَّا الظُّلْمُ الَّذی لٰا يُتْرَکُ فَظُلْمُ الْعِبٰادِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً...»[1] «آگاه باشيد در حقيقت ظلم (گناه) بر سه قسم ميباشد: ظلمي که بخشوده نميشود، آن، عبارت از شرک ميباشد، (البتّه چنانچه قبل از مرگ، توبه نمايد، مشمول عفو و آمرزش الهی خواهد بود) و ظلمي که رها کرده نميشود و ظلمي که بخشوده ميشود و بازخواست نميگردد... امّا ظلمي که رها کرده نميشود، پس ظلمِ بندگان نسبت به يکديگر است» که در اين بيان نوراني منظور از ظلم به يکديگر، حقالنّاس ميباشد و آن، عبارت است از گناهانی از قبيل غيبت، تهمت، مسخره کردن و گمراه نمودن افراد و هرگونه تجاوز به حقوق ديگران؛ که تا صاحبان حق از حقّشان نگذرند، خداوند شخص گناهکار را نميآمرزد.
مسئلة حجاب، علاوه بر حقّالله بودن که بفرمودة استاد جوادي آملي حجاب مانند ساير قوانين و تکاليف الهی، حق خداوند است، و اگر کسي بگويد من هرطور و با هر آرايشي که دلم بخواهد، بيرون ميروم، حق خداوند را ضايع نموده و به محاربه با خداوند برخاسته است «فَاْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ»[2]، به دليل آثار سوء و مخرّبِ عدم رعايتِ آن در فرد و خانواده و جامعه، حقّالنّاس نيز محسوب میگردد.
اين است علّت قاطعيّت اسلام در امر پوشش و حجابِ زنان و پُرواضح است جواني که از لحاظ غريزة جنسي در وضعيّت بحراني قرار دارد و از درون تحت فشار میباشد، مشاهدة چهرههای جنس مخالف، عامل تشديدکننده و آسيبزا و موجب بیبند و باریهای اخلاقی و جنسی میگردد که در اين صورت دارای مسئوليّت بزرگ و عواقب سوء دنيوی و اُخروی بوده و علاوه بر ثبت در پروندة آن مرد جوان، در پروندة زن يا دختر بیحجاب يا بدحجاب نيز نوشته میشود. پس ضعف يا عدم رعايت حجاب از طرف زنـان و دختران اعم از پوشيدن لباسهاي تحريککننده از قبيل مانتوها و شلوارهاي تنگ و کوتاه يا روسريهاي رنگي و ... يا ظاهر شدن در اجتماع با پاي برهنه و يا جوراب نازک، چه آتشي به جان جوانان ميزند و چگونه باعث طغيان غرايز شده و چه تبعات شوم و فاجعهبـاری در فکر و ذهن ايشـان برجـای ميگذارد و ای بسـا اين قانونشکنی نسلها ادامه يابد که خيانت بزرگ و حقّالنّاس عظيمی است و به اين دلیل است که شرع مقدّس اسلام، با وجود اينکه حفظ پوشش و حجاب را برای زنان سالمندي که در مورد آنان اميد ازدواج و نکـاح نميرود، ضروری ندانسته، ولی باز هم اجازة خودآرايي و خودنمائي به آنان نميدهد «غَيْرَ مُتَبَرِّجٰاتٍ بِزينَةٍ»[3] و در ادامة آية شريفه میفرمايد: «وَ اَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ» و اگر (زنان سالمند هم) عفّت ورزند، بهتر است برای آنها.
البتّه در برخي موارد چنين مطرح ميشود که شوهر، مانع حجاب زن است و او ميخواهد که زنش بدون حجاب يا با صورت آرايش کرده در ميان مردم ظاهر گردد، پاسخ اين است که همانطور که حجاب حق زن نيست تا هرطور که بخواهد از خانه خارج شود، همانگونه حق شوهر هم نميباشد، بلکه امانت الهي و حق پروردگار است و در اين مورد به زن اجازة اطاعت از شوهر داده نمیشود؛ همانطورکه مولاي متّقيان حضرت امام علي(عَلَيْهِ السَّلام) فرمودند: «لٰا طٰاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فی مَعْصِيَةِ الْخٰالِق»[4]، ولذا بر زن فرض و واجب است اطاعت از قانون الهی و به هيچ صورت و تحت هيچ شرايطی حق نقض حجاب را که حکم الهی و واجب دينی است، ندارد و در صورت نقض و ترک آن در پيشگاه الهی مسئوليّت عظيمی خواهد داشت، هرچند که مسئوليّت همسر هم در اين مورد سنگين خواهد بود، همانطور که حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی الله ُعَلَيْه ِوَالِه) فرمودند: «اَلْمَرْاَةُ اِذٰا خَرَجَتْ مِنْ بٰابِ دٰارِهٰا مُتَزَيَِّنَةً مُتَعَطِّرَةً وَ الزَّوْجُ بِذٰلِکَ رٰاضٍ يُبْنٰی لِزَوْجِهٰا بِکُلِّ قَدَمٍ بَيْتٌ فِی النّارِ»[5] زني که خود را معطّر کرده و آرايش کند و از خانه خارج شود و همسرش به آن راضي بـاشد، به هر گامي که زن برميدارد، خانهاي در دوزخ براي همسرش ساخته ميشود.
پس اطاعت از شوهر لازم است، لکن در امور واجب، اطاعت تنها از آنِ خالق متعال است و حق خداوند بايد ادا شود و اطاعت از همسر، نبايد مانع اطاعت امر الهي گردد. همان خدايي که به زنان دستور اطاعت از همسر را فرموده، آنها را به انجام فرائض و واجبات هم که جز برای سعادت جاويدان انسان وضع نشده، مکلّف فرموده است.
1- نهجالبلاغه فيضالاسلام، خطبة175
1- پس اعلام کنيد جنگي را با خداوند (مبارکة بقره/279).
1- غير خودنمائيکنندگان به زينت (مبارکة نور/60).
1- سزاوار نيست اطاعت مخلوق در معصيت خالق (نهجالبلاغة فيضالاسلام، کلمات قصار، حکمت165).
1- بحارالانوار، ج100، ص249