با توجّه به حکم خداوند متعال در سورة مبارکة نور و احزاب در مورد مسئله حجاب که میفرمايد: « وَ لٰا يَضْرِبْنَ بِاَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مٰا يُخْفينَ مِن زينَتِهِنَّ»[1]، «فَلٰا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ»[2] زنان لحن گفتار خود را (به هنگام سخن گفتن با نامحرم) نرم و ملايم نسازند (غيرجدّي سخن نگويند) تا کسي که مريضالقلب است در او طمع نکند، اين سؤال مطرح میگردد که وقتي صداي به هم خوردنِ چند فلز در مچِ پاي زن که آن هم آشکار نبوده و در زير حجابش مخفي است و همچنين صداي ظريف زنانه باعث تحريک نيروي جنسي و حالات شهواني در مرد ميگردد، چگونه زن ميتواند آنطور که دلش ميخواهد با هر نوع بدحجابي و با هر نوع لباس و آرايش در اجتماع ظاهر گشته و خود را در معرض نگاههای تشنه و حريص و آلودة مردانِ ناپاک قرار دهد و باعث طغيان احساسات جنسي او شده و جامعه را به فساد و تباهي بکشاند؟ بنابراين وقتي صداي خَلخال در پاي زن سبب جلب توجّه مرد و به دنبالش باعث تحريک نيروي جنسي او ميگردد، مُسلماً هر چيزي که به نحوي از انحاء باعث جلب توجّه در جنس مخالف گردد، بمانند دستبند و النگوي زن و ساير زينتآلات و يا صدای آن، همين حکم را خواهد داشت و به علّت تأثير سوء و منشأ فساد بودن، ممنوع و غیرمجاز خواهد بود. در نامهاي که سالها قبل از طرف جوانان به يکي از خانمهاي محترم مبلّغ در تهران نوشته شده بود، اين چنين اظهار کرده بودند که: «ما از صداي پاشنة پاي زنان در خيابان تحريک ميشويم» که اين خود گوياي اهميّت و شدّت مسئله ميباشد. در اينجا روشن میگردد که چرا حجاب به رنگ سياه براي زنان نه تنها از مکروهات نيست، بلکه به علّت خاصيّت دفع توجّه، از مستحبّات میباشد. استفاده از رنگهاي شاد و زننده در مقابل نامحرم، خود از عوامل مهمّ جلب توجّه جنس مخالف ميباشد، ولذا خداوند متعال خطاب به زنان فرمود: «لٰا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجٰاهِليَّةِ»[3].
«تَبَرُّج» از کلمة بُرج است که به علّت بلند بودنش آشکار ميباشد، و سپس به هر وسيله و عامل خودنمايي و جلب توجّه، تبرّج گفته شده است.
1- زنان پاهاي خود را به زمين نزنند تا معلوم گردد آنچه که پنهان داشتهاند از زينتهايشان (مبارکة نور/31).
2- مبارکة احزاب/32
3- آشکار نسازيد (خودنمايي و جلب توجّه نکنيد) مانند آشکار ساختن اهل جاهليّت (مبارکة احزاب/33).