در جلسۀ سابق مطالبی پیرامون حقیقت اعتکاف استفاده شد. در همین راستا نکته ای که معتکفان عزیز شایسته است به آن توجه داشته باشند، این است که به کلاسهای تربیتیِ اعتکاف فقط به چشم ثواب نگاه نکنند، بلکه اعتکاف، کلاس تمرین بندگی و یک دورۀ فشردۀ عبودیّت و آمادگی برای شرکت در ضیافت ماه مبارک رمضان و در محضر دوست بودن است. شخص معتکف این سه روز را در محضر ربوبی قرار می گیرد تا این حقیقت در وجودش نهادینه گردد که همواره در حضور ربّ العالمین قرار دارد و کاری کند که در وطن حقیقی خود مستقر شود و از آن خارج نگردد. توحید، وطن حقیقی انسان است، محضر خداوند وطن اوست. این سه روز اعتکاف برای این است که انسان را به ضیافت مبعث و اعیاد شعبانیه و سپس به ضیافت نیمۀ شعبان و بالأخره به ضیافت حق سبحان در ماه مبارک رمضان آمـاده و لایق سـازد. اگر انسـان بیراهـه می رود و خـود را ارزان می فروشد، به این علّت است که به شأن و مقام خود واقف نیست، وگرنه اگر بداند که خداوند تا چه حدّ برای او ارزش قائل است و حضرات ائمّۀ اطهار(عَلَيهِم السَّلام) و فرشتگان چه چيزهايی برای او تدارک دیده اند، هرگز اینچنین ظالمانه با خود برخورد نمی کند. علّت اینکه اولیای الهی نه تنها گناه نمی کنند، بلکه از فکر گناه هم وحشت دارند، این است که مقام و منزلت خود را در پیشگاه الهی دریافته اند. حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) می فرمایند: «ما هَلَكَ امْرُؤٌ عَرَفَ قَدْرَه»[1] هلاک نشود کسی که قدر و منزلت خود را بشناسد. اگر انسان قدر و منزلت خود را بشناسد، به سمت گناه و معصیت روانه نمی شود و عیار خود را پایین نمی آورد. افرادی که بطور جهشی، مقاماتی به آنان داده شده است، افرادی بودند که وقتی بدون حائل در برابر گناه قرار گرفتند، بخاطر خداوند از گناه چشم پوشی کردند.
در دو ماه شریف رجب و شعبان، عالی ترین شرایط زمانی برای عروج و صعود فراهم است و در صورت حفظ خود از گنـاهـان و محارم الله می توان به مقامات رفیعه ای نائل شد و از راه میان بُر به مقصد رسید. مقامات ظاهری را به هر صورت حق و باطل، و با پول و پارتی و... می توان بدست آورد، ولی بقول استاد حسن زادۀ آملی، «مقامات باطنی بسیار خوش نشین هستند» و لیـاقت و شایستگی می خواهند.
[1]- امالی صدوق، ص447