آیۀ شریفۀ سابق پیرامون مسئلۀ نجوا و سخن سرّی و رازگویی و جلسات مخفیانه و پنهانی علیه حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) بود که نجوای مذموم و ناپسند بود و در ادامۀ بحث استفاده شد که نجوا به دو صورت است: نجوای پسندیده و حلال و نجوای مذموم و حرام. چند مطلب در مورد آیه شریفۀ سابق لازم به توضیح میباشد که عبارتند از:
مطلب اوّل: بر این اساس که دین اسلام، دین دوستی و صلح و آشتی و محبّت و رحمت و دین اتّحاد و اتّفاق است و نجوا کاملاً برعکس عمل میکند و محبّت و صمیمیّت و اتّحاد و اتّفاق را از بین میبرد و عامل اختلاف و دشمنی و کینه و سوء ظن و رنجش میان مؤمنین میگردد، لذا خدای سبحان مسلمانان را با یک بیان مبارک تربیتی و اخلاقی، از نجوای بین عموم مردم نهی می فرماید. البته نجوا استثنائاتی دارد و تنها در امور خیر، حلال است. نجوای خیر از استثنائات قرآن است، چراکه اکثر نجواها غیرحق و باطل است. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) در مورد اتّحاد و اتّفاق مردم، بیست و سه سال رنج بردند و تلاش کردند، ولی نجوای مذمومِ دشمنان باعث دشمنی و نفاق میگردید.
مطلب دوّم: نجوا یا در اصلاح بین النّاس و یا در صدقه و انفاق، حلال است و در صورتی ارزش پیدا می کند که با «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ» همراه باشد و نجوا کننده، تنها یک قصد و نیّت و هدف داشته باشد و آن، جلب رضایت و خشنودی پروردگار باشد و در این صورت، چون به خاطر خداوند و به قصد و نیّت الهی انجام داده، لذا این امر ارزش و عظمت پیدا میکند و طیّب میشود و به سوی عظیم محض و مطلق صعود مینماید، چراکه تـا کـاری برای خدای سبحان نباشد، بالا نمیرود «اِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ يَرْفَعُه»[1]. تا عملی برای خداوند نباشد، طیّب نیست. عمل انسان زمانی قیمت مییابد و صعود میکند که طیّب باشد و خالصانه صورت گیرد و در این صورت فضل خاص الهی شامل حال او میگردد و این امر مبارک، او را به بهشت میکشاند. عمل وقتی خیر است که برای خیر مطلق انجام گیـرد و در این صورت مورد احترام و محبّت خدای سبحـان قرار میگیرد.
مطلب سوّم: وقتی کار و صدقهای بخاطر خداوند صورت گیرد و از مال حلال تهیه شود، قبل از اینکه به دست فقیر برسد، به دست خدای سبحان رسیده و با دست خداوند تماس پیدا کرده و متبرّک شده است و این دست، بوسیدنی است. حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) در بيانی نورانی فرمودند: «وقتى به فقيرى چيزى مىدهيد، كسى كه داده، دست خود را به طرف لباس خويش برده آن را ببوسد، چون قبل از اينكه صدقه در دست سائل قرار گيرد، خداوند متعال آن را تحويل مىگيرد كه او تحويلگيرندۀ صدقات است»[2]. استاد جوادی آملی فرمودند: همانطور هم، وقتی دستی بـه سوی خداوند بلنـد میشود و دعا میکند، آن دست هم مبارک شده و متبرّک میگردد، ولذا خودِ این دست بوسیدنی است. به فرمودۀ استاد جوادی آملی، امکان ندارد دستی به سوی خداوند بلند شود و خالی برگردد. اگر صلاح است، خودِ خواسته را اجابت میفرماید و اگر مصلحت نباشد، گناهی از گناهان او را میبخشد و یا حسنهای به حسنات او میافزاید و درجات معنوی او را افزایش میدهد و یا خواستۀ او را بـا تأخیر میدهد. خلاصه بر اساس آیۀ شریفۀ «اُدْعُونی اَسْتَجِبْ لَكُم»[3]، خداوند متعال حتماً دعای بنده را اجابت میکند، لکن اجابت تنها به معنای دادنِ عین خواسته و دعا نیست، بلکه خداوند هرطور صلاح باشد، آن را قبول میفرماید و هر طور صلاح باشد، میدهد. از اینرو در دعا کردن نباید نیّت فقط برآورده شدن حاجت باشد، بلکه توجه کنیم به هنگام دعا، یکی از عالیترین عبادات را انجام میدهیم و به یقین بدانیم که خداوند حتماً میشنود و اجابت و عنایت میفرماید و اگر عین خواسته نشد، در شأن خود عنایت میفرماید.
[1]- بسوی او بالا میرود سخن پاکیزه و کردار شایسته بالا میبرد او را (مبارکة فاطر/10).
[2]- اِذا ناوَلْتُمُ السّائِلَ فَلْيَرُدَّ الَّذی يُناوِلُهُ يَدَهُ اِلى فيهِ فَيُقَبِّلْها فَاِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَاْخُذُها قَبْلَ اَنْ تَقَعَ فی يَدِ السّائِلِ فَاِنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَاْخُذُ الصَّدَقاتِ (عدة الداعي و نجاح الساعي، ص68).
[3]- بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را (مبارکة غافر/60).