مطلبی که در مورد انفاق، شایسته است مورد توجه قرار گیرد، این است که: کودکان را با روحیّۀ انفاق و احساس مسئولیّت در برابر نیازمندان پرورش دهیم و پُرواضح است که این امر امکان پذیر نیست، مگر اینکه کودکان وارد صحنه شوند و از نزدیک، کوی فقرا را مشاهده کنند و انفاق­ها در حضور ایشان یا به وسیلۀ ایشان انجام یابد. هزاران هزار نعمت، سراسرِ زندگیمان را احاطه کرده است که از جملۀ آنها، نعمت پدر و مادر، نعمت سلامتی، فرزند صالح، همسر خوب و شایسته، نعمت اعضاء و جوارح، هوش، حافظه و... است که اگر توجه کنیم، درمی­یابیم که هرگز توان سپاس گزاری از این همه نعمت را نداریم «وَ اِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لا تُحْصُوها»[1]. تازه تمام این نعمت­ها، مربوط به نعمت­های ظاهری و محدود است و با توجه به اینکه اصالت انسان از آنِ روح است، لذا نعمت­های باطنی اعم از دین، ایمان و عمل صالح بمانند نماز و روزه، هدایت، توفیقات الهی، خداشناسی، نعمت نبوت، ولایت و... به مراتب بالاتر می باشد. زمانیکه خداوند نعمت ولایت را یادآور می­شود، آن را مایۀ اکمال دین و اتمام نعمت بیان می­فرماید «اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْاِسْلامَ ديناً»[2]. چقدر باید خدای سبحان را سپاس گزار باشیم که نه تنها در ایّام جهالت به دنیا نیامده ­ایم، بلکه در زمان انبیاء گذشته هم نبوده­ ایم، و از امّت پیامبر آخرالزّمان و از شیعیان اثنی­عشری هستیم و خداوند ما را به نعمت امامت و ولایت مفتخر فرموده است. در عظمت نعمت امامت، حضرت امام رضا(عَلَیهِ­السَّلام) فرمودند: «اَلْاِمامُ السَّحابُ الْماطِرُ»[3] امام(عَلَیهِ­ السَّلام) ابر بارنده است. اگر انسان خود را در معرض این ابر بارنده و ماء معین و بارش آن قرار دهد، آن بهار حقیقی و بهار ناب که بالقوّ ه در وجودش قرار دارد، شکوفا می­شود و سرزمین حاصلخیز وجودش، توسط بارش ابر بارنده، سرسبز و بهاری می­گردد.

«گل همین پنج روز و شش بـاشد

                                                    وین گلستان همیشه خوش باشد»[4]

     همان­طور که آب و خورشید ظاهری باعث شکوفایی گلها و گیاهان و ایجاد بهار ظاهری می­شود، همانگونه برای به فعلیّت رسانیدن آن بهار مکنون و باطنی که در وجود انسان قرار دارد، ابر و باران و خورشید دیگری لازم است که آن، همان امام(عَلَیهِ­السَّلام) است که ماء مَعین و خورشید تابان می­باشند. اگر خود را در معرض بارش این باران و تابش این خورشید قرار دهیم، بهـار وجود ما نیز شکوفـا می­گردد. حقیقت بهار خود آن بزرگواران هستند، همانطور که در  زيارت حضرت امام زمان(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف)، آن بزرگوار را اينگونه مورد خطاب قرار می دهيم: «اَلسَّلامُ عَلى رَبيعِ الْاَنامِ وَ نَضْرَةِ الْاَيّامِ»[5]. خدای سبحان، آن بزرگواران را که بهار واقعی هستند، برای ما اُسوه و الگو قرار نداده، مگر برای اینکه توسط الگوگیری و تبعیّت، مانند و شبیه آنان گردیم و روح و جان ما هم بهاری گردد و سرزمین وجودمان حاصلخیزتر شود و ودایع باطنی­مان به فعلیّت برسند.

 

[1]- و اگر به شماره درآورید نعمت­هـای خداوند را، نمی­توانید حساب کنید آنها را (مبارکه نحل/18).

[2]- امروز کامل کردم برای شما دینتان را و تمام کردم بر شما نعمتم را و پسندیدم برای شما اسلام را به عنوان دین (مبارکة مائده/3).

[3]- الکافی، ج1، ص200

[4]- گلستان سعدی(رَحمَةُ­اللهِ­عَلَیه)

[5]- سلام بر بهار مردمان، و شادابى و سرسبزی ايام