خدای سبحان در آیۀ شریفۀ مورد بحث شرایط پذیرش توبه را این چنین بیان می فرماید «اِلاَّ الَّذينَ تابُوا وَ اَصْلَحُوا وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَ اَخْلَصُوا دينَهُمْ لِلَّهِ...». با توبۀ لفظی و ظاهری و لسانی، حق مطلب اداء نمی شود و انسان مورد بخشش و آمرزش قرار نمی گیرد و در این قسمت آیۀ شریفه، شرایط قبولیِ توبه بیان شده است. گرچه توبه از هر کسی قابل قبول است، ولی توبۀ واقعی که هر نوع گناه با هر نوع کمیّت و کیفیّت را مورد عفو و آمرزش قرار می دهد، سه شرط دارد که عبارتند از:

     1- اصلاح عمل «اَصْلَحُوا»: شخص توبه کار، بـاید تبهکاری ها و فسادکاری ها و بیراهه روی های گذشته را اصلاح کند و قصورهایی را که در مورد حقّ الله و حقّ النّاس داشته و بطور کلّی فسادِ قبل از توبه را جبران و اصلاح نماید؛ به عنوان نمونه: اگر نماز نمی خواند، توبه کند و نمازها را قضاء نماید. همچنین اگر حقّ النّاس به گردن دارد، با عذرخواهی و حلیّت طلبی و تسویه حساب ها و ادای حقّ طرف، گناهش را جبران کند تا خدای عادل هم او را ببخشد، چراکه تا کسی از حقّ خود نگذرد، خداوند او را نمی بخشد. از اساتید معظّم سئوال شده بود: کسی که در رادیو، برنامه های اضلالی اجراء می کرد، توبه کرده و حالا هر شب دعای کمیل می خواند، استاد فرمودند: گناهِ او دعای کمیل نخواندن نبود که با خواندن دعای کمیل، آن را جبران کند، گناه او اضلال مردم بود، ولذا باید از همان راه وارد شود. آنقدر باید برنامه های هدایتی و ارشادی اجراء کند تا بتواند برنامه های اضلالی اش را اصلاح نمايد. خلاصه، راه توبه و جبران گناهانِ مربوط به ناس از طریق جبران حقوق ناس می باشد. در عظمت حقّ النّاس همین بس که «رسول اكرم(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) مردم را مخاطب ساخته و فرمودند: مى‏‌دانيد مفلس كيست؟ گفتند: مفلس نزد ما كسى است كه نه پول نقدى دارد و نه متاعی. حضرت فرمودند: مفلس امّت من كسى است كه با داشتنِ نماز و روزه و زکات به عرصۀ محشر مى‌‏آيد، اما كسانى را مورد تعدّى و ستم قرار داده است، و به جان و مال و عِرضشان (آبرويشان) تجاوز نموده است... براى جبران گناهانش از حسنات وى به اين و آن مى‏‌دهند، اگر حسناتش تمام شود پيش از آن كه برى‏ء الذّمه گردد، از گناهان صاحبان حق مى‏‌گيرند و به حساب وى مى‏‌گذارند و سپس در آتشش مى‏‌افكنند»[1]. پس توبه در دنیا بسیار باصرفه تر است از اینکه در روز قیامت مفلس شود و چند نماز و روزه ای که داشت، بدهد و گناهان طرف را بگیرد!

     2- اعتصام به لطف و رحمت الهی «وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ»: برای پذیرش توبه لازم است که توبه کننده پشتوانۀ مستحکمی داشته باشد و بـه یک دستـاویز محکم تمسّک جویـد کـه آن، همـان عروة الوثقای ناگسستنی دین است «فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لَا انْفِصامَ لَها»[2]. وجود مقدّس حضرت پیامبراسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ)تمسک به عروة  الوثقای دین را با این بیان مبارک معرفی می فرمایند: «اِنّی تارِكٌ فيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی اَهْلَ بَيْتی... ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا»[3] همانا من در میان شما دو امانت گرانبها به ودیعه می گذارم، کتاب خداوند و عترتم اهل بیتم را... مادام که به این دو تمسّک جویید، هرگز گمراه نمی شوید. چنگ زدن بر قرآن و عترت(عَلَيهِمُ ­السَّلام)، چنگ زدن بر دامان لطف الهی و رفتن به آغوش پرمهر خداوند است، چراکه حبّ و اطاعت رسول خدا(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ)، حبّ و اطاعت خداوند است «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ اَطاعَ الله‏»[4].

     3- اخلاص «وَ اَخْلَصُوا دينَهُمْ لِلَّهِ»: وجود مقدّس حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) اخلاص را این چنین معرّفی می فرمایند: «مَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُخْلِصاً دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ اِخْلاصُهُ اَنْ تَحْجُزَهُ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ عَمّا حَرَّمَ اللهُ عَزَّ وَ جَلّ‏‏»[5] هر كه «لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ» بگويد از روى اخلاص، داخل بهشت شود، و اخلاصش آن است كه «لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ» او را بازدارد از آنچه خداى عزّ و جلّ حرام گردانيده‏ است. اگر به دنبال «لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ» گفتن، پرهیز از معصیت نباشد، حقیقت «لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ» در وجود انسان تحقّق نیافته است و نجات بخش نخواهد بود.

     پس آیۀ شریفۀ مورد بحث نیز در بیان این حقیقت است که اگر انسان دست به دامان پاکان بزند و تبعیّت و پیروی از فرامین قرآن کریم و تعالیم اهل بیت(عَلَيهِمُ ­السَّلام) داشته باشد، در این صورت دینش را خالص کرده است.

     بیان نورانی مذکور از حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ)، حقیقت و معنـای بیـان نورانی دیگری از آن حضرت را روشن می سـازد کـه می فرمایند: «مَنْ اَخْلَصَ لِلَّهِ اَرْبَعينَ يَوْماً فَجَّرَ اللهُ يَنابيعَ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِه‏»[6] کسی که چهل روز برای خداوند اخلاص ورزد، خداوند چشمه های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می سازد. بیان نورانی «اَنْ تَحْجُزَهُ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ عَمّا حَرَّمَ اللهُ عَزَّ وَ جَلّ‏‏» از حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) روشن می سازد که اگر انسان چهل روز بنده و عبد باشد و چهل روز گناه نکند و از خطاکاری ها به دور باشد، خداوند نیز کمکش می کند و آرام آرام گناه نکردن برای او نهادینه می شود و آبرودارِ درگاه الهی می گردد.

     پس معلوم می شود در بازار دین، جز صدق و اخلاص نمی خرند و متاع و کالای این بازار صدق و اخلاص است و لاغیر «اَلا لِلَّهِ الدّينُ الْخالِص‏»[7].

 

[1]- بحارالانوار، ج69، ص6

[2]- پس به تحقیق تمسّک جسته به ریسمان محکم که نیست پارگی برای آن (مبارکۀ بقره/256).

[3]- مستدرک الوسایل، ج11، ص372

[4]- کسی که اطاعت کند رسول را، پس به تحقیق اطاعت کرده است خداوند را (مبارکۀ نساء/80).

[5]- التوحيد للصدوق، ص28

[6]- بحارالانوار، ج67، ص249

[7]- آگاه باشید که برای خداوند است دین خالص (مبارکۀ زمر/3).