بـا توجه بـه مطالب مذکور در بخش سابق، چند مطلب روشن می­شود. اول اینکه: دنیـا محل زراعت و تجـارت است. دوم اینکه: عدّ ه­ ای در دنیا تجارت مبارک و رابحه ­ای دارند و عدّ ه­ ای تجارت بائره و زیانبار. کسانی که با خداوند وارد معامله شده­ اند، معاملۀ رابحه ­ای انجـام داده ­اند و سودی که خداوند در برابر تلاش چنین کسـانی می­دهد، هیچ کس نمی­دهد. از اینرو عقل الهی ایجاب می­کند که وقتی انسان وارد معامله می­شود، با کسی معامله کند که ماندگارترین سودها را می­دهد و آن، فقط حضرت احدیّت است «تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»[1]. همان­طور که در سورۀ مبارکۀ صف می­فرماید: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا هَلْ اَدُلُّكُمْ عَلى‏ تِجارَةٍ تُنْجيكُمْ مِنْ عَذابٍ اَليمٍ﴿10﴾ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فی سَبيلِ اللهِ بِاَمْوالِكُمْ وَ اَنْفُسِكُمْ... ﴿11﴾»[2] ای کسانی که ايمان آورديد، آیا شما را به تجارتی دلالت کنم که شما را از عذاب دردناک نجات ­دهد؟ به خداوند و روز قیامت ایمان آوريد و با مال­ها و جانهایتان در راه خداوند جهاد ­کنيد. اگر به ما توصيه فرمودند که طبع بلند داشته باشيم، به این سبب است که کسی که فردوس را طلب می­کند، در شأن آن کار می­کند. وقتی انسان طبع بلندی داشت و جایگاه اولیای الهی را طلب نمود، باید اعمال اولیاء را نيز فراهم آورد. دنیا محل کار و تلاش و بافتن و کاشتن و تجارت کردن است و آخرت، محل برداشت است. قدرِ محرومیت های دنیا را بدانیم، این محرومیت ها، وسایل رفاهی زندگی آخرت را برای ما فراهم می­کنند. از اینرو کسانی که در دنیا در برابر مشکلات و سختی­ها و شدائد، اعم از بیماری خود یا عزیزان، مرگ عزیزان، ناسازگاری همسر یا فرزندان و... بخاطر رضای خداوند صبر می­کنند، یقیناً با خداوند معامله می نمـایند و به این وسیله اسباب بهره­ مندی در سرای باقی را فراهم می ­آورند. دنیا محل گذر و عبور است، نه محل قرار و استقرار «اَلدُّنْيا دارُ مَمَرٍّ لا دارُ مَقَرٍّ»[3].

     سوم اینکه: انسان از این دنیا رفتنی است نه ماندنی و دنیا محل توشه­برداری و کار و تلاش است، به همین علت خداوند می­فرماید: برای خود توشه فراهم کنید «تَزَوَّدُوا»[4]. این دنیا وطن نیست، بلکه فقط محل تحصیل زاد و توشه است. به عبارتی انسان باید در این جهان توشه­ بردارد و برای وطن حقیقی و سرای باقی خود تدارک ببیند و به همین علت در مبارکۀ قیامت  فرمود: «يُنَبَّؤُا الْاِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ اَخَّر»[5]. آری، وقتی انسان باور کرد و یقین حاصل نمود که رفتنی است، برای وطن حقیـقی خود تلاش می کنـد. چنین کسی می داند که از این دنیا رفتنی است، ولی نابودشدنی نیست و حیات ابدی در جهان پهناورتر و وسیع­تری در انتظار اوست که لاجرم با همین توشه­ هایی که از دنیا برداشته است، به زندگی ابدی­اش در آخرت ادامه می­دهد. بنابراین چنین انسانی دید معرفتی نسبت به دنیا دارد و از این سرا، جز به اندازۀ مسافرخانه بهره نمی­برد. البته دین مبین اسلام به رهبانیّت و تارک دنیا بودن دعوت نمی­کند، بلکه نگرش و دید مؤمن را چنان وسیع می­سازد که او در دنیا فقط به مایحتاج ضروری اکتفا کند و در دام ابلیس گرفتار نشود و آنچنان شیفته و فریفتۀ زخارف دنیا نشود که از سعادت ابدی محروم بماند. آری صاحبان نگاه آخرتی، از دنیا عبور کردند و از هدف قرار دادن آن و شیفته شدن  به دنیا رستند.

«مرغان بـاغ جنت، در کشتزار دنیـا

                                                 دیدند دام پنهان، از دانه دل بریدند»

     طالبان آخرت، در حد مشروع از دنیا بهره می­برند و اصل را فدای فرع نمی­کنند، امّا غیرمؤمنین و دنیا­طلبان، چون دنیا را هدف قرار دادند و دنیا آمال و آرزوی آنها قرار گرفت، لذا هم دنیا و هم آخرت را باختند.

 

[1]- تجارتی که هرگز تباه نگردد (مبارکة فاطر/29).

[2]- مبارکه صف/10و11

[3]- بيان نورانی حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام)؛ نهج البلاغه، حکمت133

[4]- توشه برداری کنيد (مبارکه بقره/197).

[5]- خبر داده خواهد شد در آن روز انسان به آنچه پیش فرستاده و پس فرستاده است (مبارکة قیامت/13).