ولادت باسعادت نهمين امام و يازدهمين معصوم، حضرت امام جوادالائمّه(عَلَيهِ السَّلام) به پيشگاه اقدس حضرت پیامبر اکرم(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ الِه) و آلطاهرينشان و حضرت امام زمان(عَجَّلَاللهتَعاليفَرَجَهُالشَّريف) و تمام پيروان حقيقی و منتظران واقعی، بـالأخص جوانـان عزيز تبريک و تهنيت عرض میشود. «خداوند به مقرّبين درگاهش همة ما را با آن بزرگواران محشور بفرمايد و از شفاعت کبرايشان در دنيا و عقبی بهرهمند بفرمايد».
همچنين پيشاپيش ولادت باسعادت حضرت سيّدالوصيين و امامالمتّقين و مولیالموحّدين، اميرالمؤمنين علی(عَلَيهِ السَّلام) به پيشگاه مقدّس رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ الِه) و آل طاهرينشان تبريک و تهنيت عرض میشود. «خداوند به مقرّبين درگاهش توفيق شيعهگری حقيقی به همة ما مرحمت بفرمايد».
وجود مقدّس حضرت امامجواد(عَلَيهِ السَّلام) و پيامهای جاويدان آن حضرت:
جوانان عزيز از محضر مقدّس حضرت امام جواد(عَلَيهِ السَّلام) بهرهها میتوانند ببرند. هرچند که همة آن بزرگواران، يک نور در چهارده چراغ هستند و مصابيح الدّجی يا چراغهايی در تاريکی میباشند، لکن جوانان عزيز میتوانند طريقة جوانی کردن را از جوانترين امام بياموزند. از اينرو تيمّناً و تبرّکاً در آغاز جلسه چند بيان نورانی از آن حضرت استفاده میشود. آن بزرگوار راه موفقيّت را برای همه، بالأخص جوانان و همچنين موانع موفقيّت را در دو حديث نورانی بيان فرمودند که پيام جاويدان دارد. آن حضرت میفرمايند: «فَسادُ الْاَخْلاقِ بِمُعاشَرَةِ السُّفَهاءِ وَ صَلاحُ الْاَخْلاقِ بِمُنافَسَةِ الْعُقَلاء»[1]. يکی از بزرگترين راههای گمراهی و انحراف، معاشرت و دوستی و همنشينی با دوستان گمراه و فاسد و منحرف است. اين مطلب به اندازهای مهم است که خدای تبارک و تعالی در سورة مبارکة فرقان يکی از راههای سقوط و هلاکت معنوی را از زبان دوزخيان اين چنين بيان میفرمايد که: «يا وَيْلَتى لَيْتَنی لَمْ اَتَّخِذْ فُلاناً خَليلا»[2]. مجرمان در روز قيامت همين که میبينند از جمله عوامل انحرافشان، دوست منحرف بوده، میگويند: ای وای بر من، ای کاش فلانی را برای خودم دوست اتّخاذ نمیکردم. همانطور که دوست صالح نقش اساسی در سعادت انسان دارد، همانگونه نيز دوست منحرف موجب شقاوت انسان میگردد و کسی نمیتواند منکر اين مطلب باشد. اگر چنين نبود، اين همه خداوند متعال انسان را از دوستی با منحرفان نهی نمیفرمود.
به همين ترتيب راه رستگاری و سعادت انسان و آنچه که موجب اصلاح او میشود، همنشينی و همصحبتی و يار و ياور شدن با عُقلا است و به اين سبب توصية فراوانی شده که در مجالس و محافل عُلما حاضر شده و از معاشرت با دوستانِ هدايتيافته و خردمند و عالم و صالح و اهل تقوا بهرهمند گرديد.
دوست منحرف، به حدّی در انحراف انسان مؤثّر است که خداوند متعال در چندين مورد، از دوستی بـا منحرفان و اهلکتاب نهی میفرمايد. در موردی فرمود: «لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى اَوْلِياءَ»[3] از دوستی با يهود و نصاری اجتناب کنيد. در مورد ديگری میفرمايد: «لا تَتَّخِذُوا عَدُوّی وَ عَدُوَّكُمْ اَوْلِياءَ»[4]، «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرينَ اَوْلِياءَ»[5].
1- فساد اخلاق به سبب معاشرت با نادانان و اصلاح اخلاق (تهذيب و تزکيه) به سبب همنشينی و اُنس با عاقلان است (بحارالانوار، ج75، ص82).
2- ای وای بر من، کاش اتخاذ نمیکردم فلانی را به عنوان دوست (مبارکه فرقان/28).
3- اتّخاذ نکنيد يهوديان و نصاری را به عنوان دوستان (مبارکه مائده/51).
4- اتخاذ نکنيد دشمن من و دشمن خودتان را دوستان (مبارکه ممتحنه/1).
5- نبايد اتّخاذ کنند مؤمنان، کافران را (به عنوان) دوستان (مبارکه آلعمران/28).