خدای سبحان محبّت انسان را که موهبت الهی و ودیعة ربّانی است، جهت میدهد تا به کسانی محبّت داشته باشد که او را به مقصد اعلی برسـانند. علّت اینکـه اینهمه توصیـه بـه محبّت اهلبیت(عَلَيهِمالسَّلام) شده، این است کـه انسـان از کسانی حالت نصیحتپذیری دارد که آنان را دوست دارد و به این علّت فرمودند: پاکان را دوست بدارید تا پاک شوید و نیکان را دوست بدارید تا نیک شوید. خداوند متعال بندگانش را توصیه میفرماید که محبوبان الهی را دوست داشته باشید تا شما را به سعادت و رستگاری جاویدان برسانند. این همراهی و همسفر بودن با انبیاء(عَلَيهِمالسَّلام) و صدّیقین و شهداء و صالحان، فضل بزرگ و موهبت عظیمی است. فضل یعنی نعمتی که فزون بر استحقاق است. آن پاداشی که در برابر عمل و کردههای انسان نباشد، فضل است و تمام فضلها به دست خدای سبحان میباشد «اِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ الله»[1]، همانطور که تمام خیرها، به دست خداوند است «بِيَدِكَ الْخَيْرُ»[2]، «اَلْخَيْرُ كُلُّهُ بِيَدِ الله»[3]. استاد جوادی آملی برای قابل فهم نمودن این مطلب که تمام نعمتهای پروردگار، فضل الهی است، مثالی ذکر کردهاند که عبارت است از اینکه: انسان در یک خودسنجی، گناهان خود را در کنار طاعات و عباداتش قرار دهد و توجّه کند که کدام یک بر دیگری غلبه دارد؟ در خودسنجی بعدی توجّه کند که آیا نعمتهای پروردگار برایش بالاتر است یا اطاعت او از خداوند بیشتر است؟ هرچند که توفیق اطاعت از پروردگار، خود فضل الهی است. انسان موجودی است که از گِل بدبو آفریده شده و آنگاه خلقت او از نطفة بدبو ادامه یافته است و سپس خدای سبحان برای تکامل او، تکالیف و وظایفی مقرّر فرموده است که این تکالیف، برای رشد و تعالی و تکامل اوست و خداوند متعال از آنها سود و بهرهای نمیبرد و تماماً تفضّل الهی است تا انسان را به مقصد اعلی برساند. وقتی انسان در این خودسنجیها قرار گرفت، متوجّه میشود که از خدای سبحان طلبکار نیست، بلکه همیشه بدهکار است، بخصوص که نعمت عظیم همنشینی با انبیاء(عَلَيهِمالسَّلام) و صدّیقین و شهداء و صالحین، فضل عظیم و فزون بر استحقاق است. اگر این فضل عظیم الهی بر بندگان نبود، هرگز انسان توفیق درک حضور محبوبان الهی را نمییافت و خدای سبحان، این نعمت عظیم را تفضّلاً مرحمت فرموده است. البته بطور کلّی آنگونه که از آیات قرآن کریم و تعالیم اهل بیت(عَلَيهِمالسَّلام) استفاده میشود، معاملة پروردگار با مؤمنین، معامله با فضل است و معامله با گنهکاران و مجرمین، معامله با عدل میباشد؛ به این صورت که عدل الهی ایجاب میکند که مجرم و گنـاهکار، بیشتر از گنـاهش کیفر نبیند، ولی فضل الهی ایجاب میکند که مؤمن بیشتر از اعمال خیرش پاداش ببیند.
گرچه نعمتهای الهی فزون بر استحقاق بنده است، لکن توفیق الهی بر اساس شایستگیهایی که بنده با اطاعت و تسلیم و انقیاد کسب کرده، عنایت میشود و به میزان شایستگیهای اکتسابی بالاتر، از فضل و احسان بالاتر بهرهمند میشود «يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيم»[4] تا میرسد به وجود مقدس حضرت پیامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) که خدای سبحان در قرآن کريم خطاب به آن بزرگوار میفرماید: «اِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبيراً»[5]. فضل و احسان پروردگار به میزان بندگی و عبودیّت انسان توزیع میگردد. هر قدر انسان، در حوزة فرایض و واجبات و پرهیز از محرّمات، شایستگی به دست آورد، استحقاق دریافت فضل بالاتر الهی را خواهد داشت.
1- همانا فضل به دست خداوند است (مبارکه آلعمران/73).
2- به دست توست خير (مبارکه آلعمران/26).
3- خیر همگی آن به دست خداوند است (دعای حضرات خضر و الیاس(عَلَيهِماالسَّلام) در مراسم حج؛ مهج الدعوات و منهج العبادات، ص310).
4- اختصاص میدهد رحمتش را برای کسی که بخواهد، و خداوند صاحب فضل بزرگ است (مبارکه آلعمران/74).
5- همانا فضل او بر تو بزرگ میباشد (مبارکه اِسراء/87).