مطلبی که در مورد عفو و استغفار لازم به يادآوری میباشد، اين است که: عفو بـا استغفار تفاوت دارد. آنـان که حضرت رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) را آزار دادند، اوّل بايد به حضور حضرت برسند و در برابر آزاری که به آن حضرت رسانيدند، از خود آن بزرگوار طلب مغفرت و عذرخواهی نمايند و رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) آنان را ببخشند و سپس استغفار نمايند و به اين علّت خداوند متعال خطاب به حضرت پيامبر اسلام(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) میفرمايد: «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُم»[1] پيغمبرم اوّل اينان را که آنهمه تو را آزار و اذيّت داده و شکنجة روحی و جسمی کردند، ببخش و عفو کن و آنگاه استغفار کن برايشان. به عبارت ديگر، خداوند متعال با جملة شريفة «فَاعْفُ عَنْهُمْ» رسول گراميش را به عفو توصيه میفرمايد و با جملة «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُم» از آن بزرگوار میخواهد که برای آن گناهکاران شفاعت کنند. پروردگار عالم، خدای رحمت و حضرت پيامبر اسلام(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه)، پيامبر رحمت هستند «رَحْمَةً لِلْعالَمين»[2] و مبنا و علّت خلقت خداوند رحمت است «وَ لِذلِكَ خَلَقَهُم»[3]. خداوند متعال چون صاحب رحمت است، رحمت بیمنتهای او، ايجاب میکند که انسان و جهان را خلق فرمايد و وقتی مبدأ و مبنای خلقت رحمت است، فلذا پُرواضح است که تمام برنامههای جهان هستی اعمّ از ارسال رسل، انزال کتب آسمانی، وضع تکاليف و عبادات و... همه بر مبنای رحمت هستند.
آية شريفة «لَوَجَدُوا اللهَ تَوّاباً رَحيماً» علاوه بر مفهوم آشکار خود، پيام ديگری هم دارد. خداوند متعال درواقع در اين آية شريفه، خود را معرّفی میفرمايد. خداوند با صفاتش معرفی میشود، همانطور که دعای جوشنکبیر هم که هزار و یک اسم از اسمای حسنای الهی است، معرفی پروردگار میباشد. خداوند در عین حال که خود را معرّفی میفرماید، انتظارات خویش را از بندگانش بیان میفرماید، چراکه این اوصاف در وجود همة آنها بصورت بالقوّه قرار داده شده است. وقتی خداوند میفرماید: آنهایی که معذرتخواهی کرده و توبه و استغفار کردند، خداوند را توّاب و رحيم مییابند، یعنی ای بندة من! تو نمیتوانی به خدای توّاب و رحیم نزدیک شوی و با او ارتباط برقرار کنی، مگر از طریق توّاب بودنِ خودت؛ فلذا توجه نماییم که چقدر توبهپذیر هستیم و عذرخواهی افراد را چگونه قبول میکنیم؟ هر چقدر عذرپذیری در انسان بیشتر باشد، به همان میزان به خداوند توّاب نزدیک میشود. افرادی کـه از این صفت بیبهرهاند، از خداوند دور هستند. رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) میفرمایند: «مَنْ لَمْ یَقْبَلِ الْعُذْرَ مِنْ مُتَنَصِّلٍ صادِقاً کانَ اَوْ کاذِباً لَمْ یَنَلْ شَفاعَتی»[4] کسی که قبول نکند عذر عذرخواهی کنندهای را، چه صادق باشد يا کاذب، شفاعت من به او نمیرسد. افرادی که خیلی راحت و به سهولت میبخشند، درحالی کـه ظلمها و سختیهای بسیـاری دیدهاند، آرامش مطلوبی دارند و اوّلین بهره را خودشان از عفو و بخشش میبرند. هیچکس به اندازة شخص کثیرالعفو و ارحم، از آرامش برخوردار نیست و در زندگی دنیوی، بالاترین سعادت و خوشبختی، آرامش است. انسان با اعمالی که انجام میدهد، عامل آرامش یا ناآرامی خویشتن میباشد.
لازم به یادآوری است: توّاب و کثیرالعفو بودن در مورد همة افراد موجب تقرّب به خداوند و آرامش درون میگردد، لکن در محیط خانواده و در ارتباط با همسر و فرزندان یا پدر و مادر از اهمیّت بالاتری برخوردار است.
پس انتظاری که خداوند از بندگانش دارد، این است که اوصاف الهی از جمله صفت توّاب را که در وجود ایشان به ودیعه نهاده است، به منصّة ظهور برسانند. تمام اوصاف خداوند، مظهر میطلبند و انسان هر صفتی را که به منصّة ظهور میرساند و خود را مزّین و ملبّس به آن میسازد، مظهر آن صفت خداوند میشود. اگر حضرات معصومین(عَلَيهِمُ السَّلام) مظهر اتّم و اکمل صفات خداوند هستند، تمام اسمای حسنای الهی را در وجود خود شکوفا کرده و به منصّة ظهور رساندهاند.
یکی دیگر از صفات خداوند رحمت است «تَوّاباً رَحيماً». بنده نمیتواند به خدای رحمت تقرّب یابد، مگر اینکه رحیم باشد و نسبت به بندگان خداوند، رأفت و رحمت داشته باشد. انسان به میزان رحیم بودنش، از رحمت خداوند بهرهمند است.
از دیگر اوصاف الهی، «سَتّارُ العُیُوب» میباشد و انسان در صورتی میتواند به خدای ستارالعیوب تقرّب یابد که عیوب بندگان خداوند را بپوشاند و اسرار و عیوب آنان را مخفی دارد.
پس خداوند متعال رسول مکرّم خود را موظّف به عفو و بخشش فرمود و هر حکمی که رسول خدا(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) موظّف به آن هستند، عترت طاهره(عَلَيهِمُ السَّلام) هم آن را عهده دارند. حضرت پیامبر(صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَالِه) به حضرت علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اِنَّکَ تَسْمَعُ ما اَسْمَعُ وَ تَری ما اَری اِلاّ اَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ»[5] (یا علی!) همانـا تو میشنوی آنچه را که من میشنوم و میبينی هر آنچه را من میبينم، مگر اينکه پيامبری بعد از من نخواهد بود.
1- پس عفو کن از ايشان و استغفار کن برايشان (مبارکه آلعمران/159).
2- ماية رحمت برای جهانيان (مبارکه انبياء(عَلَيهِمُ السَّلام)/107).
3- و برای آن خلق کرد ايشان را (مبارکه هود(عَلَيهِ السَّلام)/119).
4- بحارالانوار، ج74، ص63
5- نهجالبلاغه، فرازی از خطبة192