در جلسة سابق در مورد قسمت اوّل آیة شریفة مورد بحث مطالبی از بیانات نورانی اهلبیت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُالسَّلام) و مفسّران عظام استفاده شد و در اینجا نیز، مطالبی در مورد قسمت دوّم آیة شریفه از محضرشان استفاده میشود و آنگاه دوباره مطالبی پیرامون قسمت اوّل آیة شریفه که نیاز به توضیح بیشتری است، استفاده میگردد. در آیات شریفة سابق استفاده شد که وقتی موفقیّتی برای مسلمانان پیش میآمد، ضعیفالایمانها و منافقین میگفتند: ای کاش ما هم با آنها بودیم «يا لَيْتَنی كُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظيما»[1] و هر زمان که حادثة ناگواری پیش میآمد و مؤمنان و مسلمانان شکست میخوردند، میگفتند: چه خوب شد که ما با آنان وارد جنگ نشدیم «وَ اِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ فَاِنْ اَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قالَ قَدْ اَنْعَمَ اللهُ عَلَیَّ اِذْ لَمْ اَكُنْ مَعَهُمْ شَهيداً»[2]. آیة شریفة مورد بحث نیز در بیان این مطلب است که وقتی حادثة خوبی برای سستایمانها يا منافقین رخ میداد، آن را از جانب خداوند میدانستند «وَ اِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللهِ» و چنـانچه حادثة بدی رخ ميداد، از بدقدمی حضرت پیامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) و سوءمدیریت و ضعف رهبری آن حضرت میدانستند «وَ اِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ». البته این مطلب، در زمان انبیای گذشته هم رواج داشت، به عنوان نمونه: قوم بنیاسرائیل هر زمان که به آنان خیر و برکت روی میآورد، آن را از جانب خود میدانستند و هر زمان وقـایع سوء پیش میآمد، آن را بـه حضرت موسی(عَلَيهِالسَّلام) نسبت میدادند و از شومی حضرت موسی(عَلَيهِالسَّلام) میدانستند «فَاِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِهِ وَ اِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ»[3]. قرآن کریم، این پندارهای بـاطل را رد میکند و خداوند متعـال میفرماید: «قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللهِ» تمام اینها مقدّرات الهی است. پیروزی و شکست، مرگ و زندگی و شیرینی و تلخی، همه از مقدّرات حکیمانة الهی است. اگر انسان در برابر نعمتهای الهی سپاسگزار باشد و قدردانی نماید و نعمتها را در راه خدمت به پروردگار به کار گیرد، بر اساس آیة شریفة «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَاَزیدَنَّکمْ»[4] بر نعمتهایش افزوده میشود، ولی اگر ناسپاسی کرد، نعمتها سلب شده و گرفتار عذاب الهی میشود «اِنَّ عَذابی لَشَديدٌ»[5]. هیچ گناهی بمانند ناسپاسی، سریعالعقوبه نیست «اَسْرَعُ الذُّنُوبِ عُقُوبَةً كُفْرانُ النِّعْمَة»[6]. درست است که این عذابها در نتیجة سوءاختیار خود انسان است، ولی خداوند متعال چنین مقدّر فرموده که در برابر سپاسگزاری انسان، نعمت افزاید و در برابر ناسپاسی، نعمتها را بگیرد. پس خداوند، نعمتها را سلب نمیفرماید، مگر اینکه از ناحیة خود انسان سوءاختیاری صورت گیرد «اِنَّ اللهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّرُوا ما بِاَنْفُسِهِم»[7].
بطور کلّی تمام گناهانی که انسان انجام میدهد، با استفاده از ابزار و نعمتهای خدادادی صورت میگیرد؛ به عنوان نمونه: با چشمی که خداوند داده، خیانت میکند، با زبانی که خداوند داده، دروغ میگوید یا مرتکب گناه دیگری میشود. گاهی انسان با زبانی که خداوند بخشیده باعث هدایت جمع کثیری میگردد، و گاهی همین زبان در گناه و معصیت بکار گرفته میشود. از اینرو استفاده از اعضاء و جوارح در راه خیر، سپاسگزاری از نعمتها بوده و باعث افزایش نعمت میگردد و بکار گرفتن نعمت در گناه و معصیت، ناسپاسی از نعمت بوده و موجب گرفته شدن و سلب نعمت میشود. سنّت پروردگـار متعال اين است که ابتدا با رحمت با مردم رفتار میکند «يا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه»[8]، و هرگاه مردم ناسپاسی کردند و حق نعمتهای الهی را ادا نکردند، اوّل به آنها مهلت میدهد تا شاید از کفران نعمت دست بردارند و آنگاه راه توبه را میگشاید که برگردند و چنانچه مستحق عفو باشند، آنها را میبخشاید، ولی اگر از هیچکدام استفاده نکردند، خداوند متعال نعمتهایش را سلب فرموده و آنها را گرفتار مینماید. از اینرو معلوم میشود که فال بد و تطیّر، خرافات است و دلیل عقلی و نقلی ندارد و همة امور بر اساس نظام احسن و تدبیر الهی است. فاصله گرفتن از عقل و نقل که دو چراغ فروزان شرع هستند، انسان را به دام خرافات میاندازد.
*مطالب تفسيري از تفسير تسنيم مباركة نساء استاد جوادي آملي و از تفاسير الميزان، مجمعالبيان، تفسير نمونه و تفسير نور اقتباس گرديده است.
1- ای کاش بودم همراه ايشان، پس پيروز میشدم پيروزی بزرگی (مبارکة نساء/73).
2- و همانا از شما البتّه البتّه کسی است که سستی میکند، پس اگر برسد شما را مصيبتی، گويد: در حقيقت خداوند بر من انعام کرد هنگامی که همراه آنان حاضر نبودم (مبارکة نساء/72).
3- پس هر زمان آمد ايشان را حسنهای، گويند: از ماست اين، و اگر برسد بدی، به شومی موسی نسبت میدادند و کسی که همراه او بود (مبارکة اعراف/131).
4- اگر شکر کنيد، البتّه البتّه میافزاييم شما را (مبارکة ابراهیم(عَلَيهِالسَّلام)/7).
5- همانا عذاب من البتّه شديد است (مبارکة ابراهیم(عَلَيهِالسَّلام)/7).
6- سريعترينِ گناهان از لحاظ عقوبت، کفران نعمت است (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ)؛ بحارالانوار، ج66، ص70).
7- همانا خداوند تغيير نمیدهد هيچ قومی را تا اينکه تغيير دهند آنچه را در جانهايشان است (مبارکة رعد/11).
8- ای کسی که سبقت گرفته رحمتش بر غضبش (مفاتیحالجنان، فرازی از دعای جوشن کبیر).