روزی وجود مقدّس حضرت پیامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) ابلیس را دیدند که نحیف و لاغر شده، علّت را سئوال کردند، شیطان گفت: يا رسول الله! امّت شما شش خصلت دارند که مرا به اين روز افکنده است* که عبارتند از:
1- وقتی به هم میرسند، سلام می گویند. ملاحظه می شود سلام چه برکتی دارد که برای شیطان قابل تحمّل نیست.
2- وقتـی همدیـگر را میبینند، مصـافحه می کنند و بـه هم دسـت می دهند. ابتدا به سلام بودن، خُلق حضرت پیامبراسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) بوده است «کانَ مِنْ خُلْقِهِ اَنْ یبْدَاَ مَنْ لَقِیَهُ بِالسَّلامِ»[1]، و با هر مسلمانی که ملاقات می فرمودند، دست می دادند «اِذا لَقِیَ مُسْلِماً بَدَاَ بِالْمُصافَحَه»[2].
3- هيچ کاری را قصد نمی کنند مگر اينکه «ان شاءَ الله» می گویند، همانطور که خداوند متعال در سورة مبارکة کهف می فرماید: «وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیءٍ اِنّی فاعِلٌ ذلِكَ غَداً﴿23﴾ اِلاّ اَنْ يَشاءَ اللهُ...﴿24﴾»[3]. در تأیید مطالب مذکور ملاحظه می شود که حضرت شعيب(عَلَيهِالسَّلام) به حضرت موسی(عَلَيهِالسَّلام) فرمودند: «سَتَجِدُنی اِنْ شاءَ اللهُ مِنَ الصّالِحينَ»[4] و حضرت اسماعیل(عَلَيهِالسَّلام) به حضرت ابراهیم(عَلَيهِالسَّلام) در برابر امر الهی و مأموریت آن حضرت به ذبح نمودن فرزند، عرض کردند: «سَتَجِدُنی اِنْ شاءَ اللهُ مِنَ الصّابِرينَ»[5].
4- وقتی عمل سوئی از آنهـا سر می زنـد، بلافـاصله توبـه و استغفـار می کنند. البتّه توبه و استغفار، لقلقة لسانی نیست، بلکه انقلاب درونی و تحوّل باطنی می باشد. توبه، قیام قوای عالیة وجود انسانی علیه قوای دانیة اوست، زمانی که انسان متوجّه شود که سراشیبی و بیراهه رفته است.
5- هر کاری را با «بسم الله الرّحمن الرّحیم» شروع می کنند. از حضرت پیامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) روایت شده است که فرمودند: «كُلُّ اَمْرٍ ذی بالٍ لَمْ يُذْكَرْ فيهِ بِسْمِ اللهِ فَهُوَ اَّبْتَر»[6] هر کار مهمی که با «بسم الله الرّحمن الرّحیم» آغاز نشود، به سرانجام نمی رسد و ابتر می ماند.
6- وقتی نام شما را می شنوند، صلوات می فرستند. تمام عبادات را خداوند متعال بر انسان ها تکلیف فرموده، ولی در مورد یک عمل می فرماید: من خودم هم همراه فرشتگان، آن را انجام میدهم و آن، صلوات بر حضرت محمد و آلمحمد(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) است «اِنَّ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً»[7]. صلوات به آن حضرت، با پاسخ عالیتر آن بزرگوار مواجه است. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) فرمودند: «هر كس بر من يك صلوات بفرستد، خداوند بر او هزار صلوات در هزار صف از ملائكه مي فرستد و هيچ تر و خشكى باقى نمي ماند مگر اينكه بر آن بنده صلوات مي فرستد، چون خداوند بر او صلوات فرستاده»[8]. صلوات هم تحلیل و هم تکبیر است. امّا همانطور که تمام عبادات ظاهری دارند و باطنی، صلوات نیز ظاهر و باطنی دارد و گرچه ظاهر صلوات نیز نور و فضیلت است، لکن توجّه به باطن آن موجب می شود که کمال بالاتری شامل حال انسان گردد.
مطلبی که در مورد صلوات قابل توجّه می باشد، این است که: قسمت آخر صلوات که آل محمد(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) را شامل می شود، اگر کسی در مسیر توحیـد و اطـاعت الهی قرار گیـرد، او نیـز مشمـول آل محمد(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) می گردد. صلوات، تشکّر از پروردگار در برابر هدیة ارزشمند وجود مقدّس حضرت پیامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) میباشد.
مطلب مهمی که در مورد سلام دادن و پاسخ سلام، لازم به یادآوری می باشد، این است که همان طور که سابقاً نیز استفاده شده، در تمام خیرها و احسان ها، خانواده در اولویّت قرار دارد، ولذا در سلام دادن نیز خانواده اولویّت دارد و شایسته است که افرادِ خانواده در سلام دادن بر همدیگر پیشی بگیرند و پدر و مادر با سلام دادن به فرزندان، ادب اجتماعی را به ایشان بیاموزند. نیکی کردن در محیط خانواده و پاسخ نیکی را دادن، اجر بالاتری دارد. از وجود مقدّس حضرت پیامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ)، روایت شده است که فرمودند: «همانا در بهشت غرفه هایی است که ظاهر آنها از باطنشان و باطن آنها از ظاهرشان دیده می شود، از امّت من کسانی در آنها سکونت دارند کـه پـاک و نيکو سخن می گویند، گرسنگـان را اطعـام نموده، سلام را افشاء می کنند و در شب نماز می خوانند درحالی که مردم خوابيده اند، امام علی(عَلَيهِالسَّلام) پرسیدند: يا رسول الله! چه کسانی از امّت شما توانايی انجام اين کار را دارند؟ آن بزرگوار ضمن توضيح هر يک از اين موارد، در توضيح افشای سلام فرمودند: مراد از افشای سلام اين است که انسان از سلام کردن بر هيچ يک از مسلمانان بخل نورزد»[9].
*به نقل از «سنن النّبی» و تفسير «الکشّاف» زمخشری
[1]- مهجة البيضاء، ج4، ص130
[2]- سنن النّبی، علامه طباطبايی، ص62
[3]- و نگوييد برای کاری همانا من انجام دهنده ام آن را فردا﴿23﴾ مگر اينکه بخواهد خداوند﴿24﴾ (مبارکه کهف/23و24).
[4]- به زودی خواهی يافت مرا به خواست خداوند از نيکوکاران (مبارکه قصص/27).
[5]- به زودی خواهی يافت مرا به خواست خداوند از صبرکنندگان (مبارکه صافات/102).
[6]- بحار الانوار، ج73، ص305
[7]- همانا خداوند و فرشتگان صلوات می فرستند بر پيامبر، ای کسانی که ايمان آورده ايد، صلوات فرستيد بر او و سلام کنيد سلام کردنی (مبارکه احزاب/56).
[8]- بخش امامت، ترجمه جلد هفتم بحارالانوار، ج5، ص210
[9]- اِنَّ فِي الْجَنَّةِ غُرَفاً يُرَى ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا يَسْكُنُهَا مِنْ اُمَّتِي مَنْ اَطَابَ الْكَلَامَ وَ اَطْعَمَ الطَّعَامَ وَ اَفْشَى السَّلَامَ وَ صَلَّى بِاللَّيْلِ وَ النَّاسُ نِيَام فَقَال عَلِيٌّ(عَلَيهِالسَّلام) يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ يُطِيقُ هَذَا مِنْ اُمَّتِك ... وَ اِفْشَاءُ السَّلَامِ اَنْ لَا يَبْخَلَ بِالسَّلَامِ عَلَى اَحَدٍ مِنَ الْمُسْلِمِين (امالی صدوق، ص328).