حلول ماه مبارک رمضان، عیدالله الاکبر، عید اولیاءالله، شهرالله الاعظم و بهار قرآن، به پیشگاه مقدس حضرت امام زمان(عجِّل اللهُ تعالی فَرَجَهُ الشَّريف) و پیروان واقعی و منتظران حقیقی آن حضرت، علی الخصوص خواهران محترم تبریک و تهنیت عرض میشود. «خداوند به مقرّبین درگاهش توفیق درک فیوضات این ماه را به همة ما مرحمت بفرماید و همانطور که ما را در جسم و ظاهر ماه مبارک رمضان داخل فرمود، به بطن و باطن و حقیقت آن هم داخل فرماید و از فیوضات و برکات خاصّة آن بهره مند بفرماید».
اولیای الهی، مقرّبان درگاه حق و روزه شناسان واقعی که به عظمت این ماه مبارک، واقف هستند، برای آمدنش روزشماری کرده و آن را با شور و شوق تمام استقبال میکنند و بخاطر فرا رسیدن آن، خدای تعالی را شکر و حمد و سپاس میگویند و با سوز و گداز آن را بدرقه مینمایند. این ماه عظیم، ماهی است کـه خداوند متعال و حضرات انبیاء و اوصیا(عَلَيهِم السَّلام) آن را به ما می شناسانند. این ماه، سفرة عظمت و خوان کرامت، ضیافت رحمت، دعوتِ عنایت و میهمانی محبتِ خداوند سبحان است. اگر ما هم حقیقتاً ارزش آن را بدانیم، در برابر این موهبت عظیم، بسی خداوند را شاکر و سپاسگزار میباشیم، لکن بفرمودة قرآن کریم، اندکی شکرگزار و شاکر هستند «وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ»[1]. حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) فرمودند: «خداوند متعال سفرهای دارد که بر آن نعمتی است که نه چشمی آن را ديده و نه گوشی آن را شنيده و نه در فکری خطور نموده است و در اين سفره قرار نمیگيرند مگر صائمين و روزه داران حقيقی»[2]. اگر انسان عظمت این ماه را دریابد و بداند که روزه با جان و روح او چه میکند، آرزو میکند که یک سال روزه باشد، همانطور که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «لَوْ يَعْلَمُ الْعَبْدُ ما في رَمَضانَ لَوَدُّ اَنْ يَکُونَ رَمَضانُ السَّنَةُ»[3].
اوصاف خداوند سبحان و بذرهای توحید و انسانیت در وجود انسان، بطور مکنون و بصورت استعدادهای نهفته قرار دارد و به عبارتی تمام اسمای حسنای الهی و صفات جلال و جمال پروردگار، بالقوّه در وجود انسان وجود دارد و رسالت انسان در این جهان، این است که آن بذرهای توحیدی و دانه های مکنون انسانیّت را شکوفا کند و آنها را استخراج نماید. وقتی که این اوصاف جمال و جلال الهی، شکوفا شد، انسان به مقام مظهریّت میرسد. یعنی اسمای حسنای الهی و صفات جمال و جلال پروردگار در وجود او ظهور می یابد و انسانِ کامل، کسی است که تمام اوصاف پروردگار در وجود او ظهور و بروز دارد و مظهر اتمّ و اکمل اوصاف الهی است.
اگر خداوند متعال بذرهای توحید و انسانیت را در وجود آدمی به ودیعه نهاد و او را به شکوفا نمودن آنها دعوت فرمود، ابزار استخراج و شکوفایی آنها را هم معرفی فرمود. اعمال توحیدی، ابزار استخراج آن ودایع مکنون میباشد و بخش عظیمی از شکوفایی بذرهای توحیدی را روزه، عهده دار است، همانطور کـه بخش عظیمتری را نمـاز عهده دار میباشد. تمام احکام الهی دست به دست هم داده اند تا انسان را به مقام مظهریّت برسانند و او را موحّد کنند و در این میان روزه نقش عظیمی را ایفا میکند.
همچنین اگر قرآن شفاست، به این علت است که حامل نسخه های شفابخش، از جمله نماز و روزه است. نماز به تنهایی شفاست و روزه هم به تنهایی شفاست. قسمت اعظم بیماریهای روحی و روانی انسان را روزه درمان میکند، هرچند که برای بیماریهای جسمی هم درمان است «صُومُوا تَصِحُّوا»[4]. نماز و روزه وسیلة شفای انسان هستند و او را به مقام عافیت میرسانند. و این است رمز و راز اینکه انسان در شب قدر، آن شب سلام و سلامتی، از خداوند متعال درخواست عافیت مینماید. از وجود مقدس حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) سئوال کردند: «اگر شب قدر را درک کرديم از خداوند چه بخواهيم؟ فرمودند: عافیت (که منظور عافیت دنیا و آخرت است)»[5]. آری روزة حقیقی، انسان را به شفای قلبی میرساند و منهای احکام و فروع دین، جان انسان بیمار است.
به همین ترتیب قرآن کریم، ذکر است، نماز و روزه ذکر است، نبوت و امامت ذکر است و انسان با روزة حقیقی میتواند به حلاوت ذکر و یاد الهی نائل شود.
حال سئوالی که در مورد مطالب مذکور مطرح میشود، این است که: آن روزه ای که انسان را به قرب الهی و مقام توحید میرساند و «لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ» را در وجود او محقّق کرده و او را مؤمن و موحّد و عبـد و بنـده میگرداند و او را به حلاوت ذکر میرساند و برای جان و روح او شفابخش میباشد، کدامین روزه است؟ در پاسخ، به مکتب اهلبیت(عَلَيهِم السَّلام) رجوع میکنیم، حضرت فاطمه زهرا(سَلامُ اللهِ عَلَيها) می فرمایند: «ما يَصْنَعُ الصّائِمُ بِصِيامِهِ اِذا لَمْ يَصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ»[6] روزه دار، از روزه اش چه بهره ای میبرد، اگر زبان و گوش و چشم و اعضای خود را از گناهان حفظ نکند؟ از اینرو معلوم میشود که عظمت روزه و نزول برکات خاصّة آن، در صورتی است که اعضا و جوارح انسان بسیج شوند و همگی از حرام الهی، روزه باشند و موحّد گردند. اگر انسان تنها ظاهراً روزه دار است و به باطن آن راه نیافته، در حقیقت فقط شکم او روزه دار است. حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «كَمْ مِنْ صائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيامِهِ اِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَاُ»[7] چه بسیار روزه دارانی که بهره شان از روزه نبوده، مگر گرسنگی و تشنگی. «رسول خدا(صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَآله) شنيدند كه زنى در حال روزه، جارية خود را دشنام داد. حضرت فرمودند: طعامى بياوريد و به آن زن فرمودند: از اين طعام بخور. زن گفت: من روزه ام، حضرت فرمودند: چگونه روزه اى، درحالیكه جارية خود را دشنام دادى؟ روزه فقط همین نخوردن و نیاشاميدن تنها نيست. همانا حق تعالى روزه را حجابى گردانيده است از ساير کـارهای زشت و چه بسيار كمند روزه داران و چه بسيارند گرسنگى كشندگان»[8]. یعنی روزه داری کـه از گناه و معصیت خودداری نمیکند و زبان و اعضا و جوارحش را محافظت نمی نماید، درواقع تنها شکم او روزه است.
حضرت مولی الموحدین امام علی(عَلَيهِ السَّلام) روزة حقیقی را این چنین معرفی میفرمایند که: «وَ الصِّيامُ اِجْتِنابُ الْمَحارِمِ كَما يَمْتَنِعُ الرَّجُلُ مِنَ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ»[9] روزة واقعی، پرهیز از گناهان است، همانطور که انسان از غذا و نوشيدنی پرهیز میکند.آری، روزه دار حقیقی همواره خود را از گناهان و معاصی محافظت میکند. همانطور که در بخش اول بحث استفاده شد، مادامی که انسان در بخش عمل، اهل عمل به واجبات و پرهیز از محرمات نباشد، موحّد محسوب نمیشود، همانگونه نیز، اگر روزه دار، به ظاهرِ روزه مقیّد است، لکن اهل پرهیز از گناه و معصیت نیست، به حقیقت روزه نائل نشده و روزة او روزة کمال بخشی نخواهد بود.
خداوند متعال، ماه مبارک رمضان را با نظم و زیبایی خاصی مقرر فرموده و بندگانش را به روزة آن امر فرموده تا آنها را به زیبایی حقیقی برسـاند. خداوند متعال قـانون گذاری میفرمـاید و عبد بـه عنوان قانون پذیر، عمل مینماید و آن را به اجرا درمی آورد و اولین قدم برای رسیدن به زیبـایی و جمـال حقیـقی، آفت زدایی و مـانع زدایی و حجاب زدایی است «دیو چو بیرون رود فرشته درآید».
خطبة شعبانیّه، بیانگر این حقیقت است که: انسان باید در ماه مبارک رمضان که میهمان پروردگار متعال است و خدای سبحان، میزبان سفرة محبت میباشد، مراقب امانات الهی باشد. چشم و گوش و زبان و سایر اعضا و جوارح امانتهای خداوند هستند و در صورتی که انسان به وسیلة آنها مرتکب گناه و معصیت شود، به امانت الهی خیانت نموده است، به عنوان نمونه: وقتی انسان با زبانش دروغ میگوید یا غیبت میکند، هم ناسپاسی بزرگ نسبت به نعمت پروردگار نموده و هم به امانت الهی خیانت کرده است و بالاتر اینکه: موحّد حقیقی محسوب نمیگردد، چرا که توحید در عمل او محقق نگشته است. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) فرمودند: «هَلْ يُكِبُّ النّاسَ فِی النّارِ اِلّا حَصائِدُ اَلْسِنَتِهِم»[10]، آيا مردم را جز دروکرده های زبان، عامل ديگرى در آتش ميافكند؟ حدود چهل نوع گناه برای زبان ذکر شده است و به این سبب حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «جِرْمُهُ صَغيرٌ وَ جُرْمُهُ ثَقيلٌ»[11]. صاحب زبانی که دروغ میگوید و چشم و گوشی که عفیف نیست، موحّد و عبد حقیقی نمیباشد. انسان وقتی بنده است که اعضا و جوارحش، او را در مسیر عبودیّت و بندگی یاری کنند. اگر بنده، نعمت حق تعالی را در معصیت بکار گرفت، به امانت الهی خیانت کرده و ناسپاسی نموده و خود را از جرگة بندگان حقیقی پروردگار خارج کرده است.
نق زدنها و غُر زدنها، عصبانیّتها و بداخلاقیها و پرخاشگریها، خصوصاً در فضای خانواده، نشان از بدبندگی و ناسپاسی است. همچنین اگر انسان از طولانی بودن روزها در ماه روزه شکایت میکند، درواقع به خداوند متعال اعتراض دارد، آن هم به خدایی که هفتاد مرتبه، مهربانتر از پدر و مادر است. خداوند متعال به حضرت عُزير(عَلَيهِ السَّلام) فرمود: «...شکايت مرا به مردم مکن...»[12]. یعنی وقتی انسان نسبت به عبادتی اعتراض دارد، درواقع به صاحب حُکم و قانون معترض است. پس بجاست که انسان مراقب اخلاق و رفتار و عمل و گفتار خود باشد. هر عضوی از اعضای روزهدار که تخلّف نمود، موحّد نیست و روزة حقیقی در مورد او محقّق نشده است و چنین روزه ای، انسان را به مقام توحید و شفا و ذکر و قرب نمیرساند.
عزیزان جوان و خواهران محترم، اگر امکان روزه داری حقیقی برای انسان نبود، خداوند سبحان هرگز او را به آن دعوت نمی فرمود. خداوند حکیم، انسان را به وظایفی دعوت و امر فرموده که در توان او قرار داده است. روزه داری حقیقی، انسان را به حقیقت ذکر میرساند و حلاوت و شیرینی ذکر و یاد الهی را نصیب انسان میکند. حضرت ابراهیم خلیل(عَلَيهِ السَّلام) آن قهرمان توحید، به خاطر این که یک ذکر الهی را بشنوند، حاضر شدند اموالشان را ببخشند. «...زمانی که آن حضرت در صحرا مشغول چَرای گوسفندان بودند، صدایی را شنیدند که ذکر خداوند سبحان را میگفت: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ»[13]، فرمودند: ای صاحب صدا اگر بار دیگر این ذکر را بگویی، نیمی از گوسفندانم را به تو خواهم بخشید، و اگر دگر بار بگویی نصف دیگر گوسفندانم را به تو خواهم داد، چراکه سخن از محبوب من گفتی و یاد محبوب من کردی...»[14]. آری، توحید حقیقی انسـان را به چنین جایگـاه رفیعه ای میرساند. هر کس به میزان توحیدی که در عملش متجلی است به مقامات عالیه نایل میگردد.
توحید مراتب دارد و به هر میزان که از مراتب توحید در وجود انسان محقق شود و به آن عمل نماید، از محبّت خداوند حکیم که هبه و تحفه است، برخوردار میگردد. محبّت، هبة خاص الهی بر محبوبان خویش است، فلذا برای ایصال به مطلوب باید رهزنها را شناخت و آنها را زدود که نتیجة این مانع زدایی و رهزن زدایی، کسب تقوای الهی است «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[15] ای مؤمنان، روزه را بر شما واجب کردم، هم چنان که بر پیشینیان از شما واجب کردم تا شاید که شما به تقوا برسید. یعنی رسالت روزه، رسانیدن انسان به تقواست و تقوا، سرمنشأ تمام خیرات و مبرّات است. اگر حضرت یوسف(عَلَيهِ السَّلام) به آن مقامات جلیله راه یافتند، به برکت تقوا بود «مَنْ يَتَّقِ وَ يَصْبِرْ فَاِنَّ اللّهَ لا يُضيعُ اَجْرَ الْمُحْسِنينَ»[16]. آری، نتیجة حفظ و صیانت از اعضا و جوارح و خویشتن داری، کسب تقواست و تقوا تنها رسانندة انسان به مقام قرب و ایصال الی المطلوب است.
«بارالها! به روان مقدّس حضرت محمد و آلمحمد(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) درود فرست و در امر ظهـور و فرج مولا و مقتدایمـان حضـرت ولیّعصـر (عَجَّلَ اللهَ تَعالٰی فَرَجَهُ الشَّریف) تعجیل بفرما. خداوند! توفیق عبودیّت و بندگی به همة ما مرحمت بفرما و ما را از موحّدان حقیقی مقرّر بفرما. پروردگارا! توفیق درک ماه مبارک رمضان و رسیدن به حقیقت روزه داری و کسب تقوای الهی به همة ما مرحمت بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرمـا. اموات محترم غريق رحمت بفرمـا. بـه مسلمانـان ستمديده علي الخصوص مردم مظلوم فلسطين، عراق و سوريّه نجات کرامت بفرما».
«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»
1- و کم است از بندگان من که شکرگزار باشند (مبارکه سباء/13).
2- کنز العمال، ج8، ص452
3- اگر بنده، ارزش ماه مبارک رمضان را بداند، آرزو میکند که سراسر سال، ماه رمضان باشد (بحارالانوار، ج96، ص344).
4- روزه بگیرید تا صحت یابید(بيان نورانی رسول خدا(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)؛ بحارالانوار، ج59، ص267).
5- مفاتیح الجنان، در اعمال مشترکه شبهای مقدّس قدر
6- بحارالانوار، چاپ بیروت، ج93، ص295
7- نهج البلاغه، حکمت145
8- برگرفته از سخنرانی استاد فرحزاد در برنامة سمت خدا
9- بحارالانوار، ج68، ص233
10- بحارالانوار، ج68، ص290
11- جِرم آن کوچک و جُرم آن سنگين است (ستارگان حرم، ج12، ص62).
12- مواعظ امامان(عَلَيهِم السَّلام)، ترجمة جلد 75 بحارالانوار، ص400
13- پاک و منزّه و مقتدر است پروردگار فرشتگان و روح
14- کتاب معراج السّعادة مرحوم نراقی
15- ای کسانی که ایمان آوردید، نوشته شد بر شما روزه همچنانکه نوشته شد بر کسانی که بودند قبل از شما شاید که شما پرهیزگار شوید (مبارکه بقره/183).
16- کسی که تقوا پیشه کند و صبر نماید، همانا خداوند ضایع نمیکند اجر نیکوکاران را (مبارکه هود(عَلَيهِ السَّلام)/90).