بعد از ميثاق اوّل يا حقّ پروردگار، ميثاق دوّم يا حقّ والدين مطرح میشود و در اهميّتش همين بس کـه بلافـاصله بعد از توحيـد مطرح میگردد.
در کتاب «اخلاق اسلامی» که ترجمة «جامع السّعادات» میباشد، مطلبی در مورد اهميّت حقوق والدين از قول خدای تبارک و تعالی آمده است، به اين صورت که میفرمايد: «اوّلين جمله ای که بر لوح محفوظ نوشتم، اين است که منم خدايی که غير از من خداوندی نيست، هر کس پدر و مادر از او خشنود است، من از او خشنودم و کسی که پدر و مادرش از او ناخشنود باشد، من از او ناخشنود هستم». البتّه اين حقوق، منحصر در امور مادی نيست، بلکه در تمام ابعاد امور اخلاقی هم شرط است، غير از يک مورد استثنايی که دعوت به گناه میباشد، که در اين صورت هم عدم قبول دعوت والدين بايد محترمانه و در کمال ادب باشد «وَ اِنْ جاهَداكَ عَلی اَنْ تُشْرِكَ بي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفا»[1].
قابل توجّه است: اگر پدر و مادر، مشرک و کافر يا ظالم و متجاوز به حقوق فرزند باشند، باز هم فرزند در صورت بی احترامی به آنان، عاق والدين میگردد، گرچه پدر و مادرِ متجاوز به حقوق فرزند، در پيشگاه الهی به شدّت مسئول هستند و مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت.
حضرت امام باقر(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «ثَلاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِاَحَدٍ فيهِنَّ رُخْصَةً اَداءُ الْاَمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ وَ الْوَفاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفاجِرِ وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كانا اَوْ فاجِرَيْن»[2]، سه مطلب است که خداوند متعال به احدی اجازة تخلّف در مورد آنها را نداده است که عبارت است از: اداء امانت به نيکوکار و بدکار، وفاء به عهد و پيمان در مورد نيکوکار و بدکار و نيکی به پدر و مادر چه نيکوکار باشند يا بدکار. کسی خدمت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) رسيد و عرض کرد: «اِنَّ لي اَبَوَيْنِ مُخالِفَيْنِ»، پدر و مادر من مخالف اسلام و توحيد هستند، وظيفه ام چيست؟ حضرت فرمودند: «بَرَّهُما كَما تَبَرُّ الْمُسْلِمينَ مِمَّنْ يَتَوَلّانا»[3]، به اين پدر و مادرِ غيرمسلمان نيکی کن همانطور که به مسلمانان از دوستداران ما نيکی میکنی. همچنين از آن بزرگوار سوال میکنند: «اَيُّ الْاَعْمالِ اَفْضَلُ؟» بافضيلتترين اعمال چيست؟ فرمودند: «اَلصَّلاةُ لِوَقْتِها وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ وَ الْجِهاد»[4]، نماز در اوّل وقتش و نيکی به والدين و جهاد. ملاحظه میشود که نيکی به والدين آنچنان عظمتی دارد که در کنار نماز اوّل وقت و جهاد در راه خداوند ذکر شده است. خداوند متعال در سورة مبارکة لقمان میفرمايد: «اَنِ اشْكُرْ لي وَ لِوالِدَيْك»[5] اينکه از من شکرگزاری کن و از والدين خود. البتّه اين وظيفه در دوران سالمندی سنگين تر میشود و به اين سبب خدای سبحان، يکبار پدر و مادر را سفارش فرموده و بار ديگر نيکی به پدر و مادرِ سالمند را متذکّر شده است «اِمّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ اَحَدُهُما اَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريما»[6]. معلوم میشود که وقتی پدر و مادر به سنّ پيری رسيدند، گاهی کارهايی انجام میدهند که مستلزم کلمة «اُفّ» است، لکن خدای سبحـان میفرمايد: مبادا بر ايشان اُفّ بگوييد. امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اَدْنَى الْعُقُوقِ اُفٍّ وَ لَوْ عَلِمَ اللّهُ شَيْـئاً هُوَ اَهْوَنُ مِنْهُ لَنَهی عَنْـهُ»[7]، كمترينِ عاقهـا گفتن كلمة اُفّ میباشد و اگر پستتر از آن كلمه اى بود، خداوند از آن نهى مى فرمود. پس کمترين حق در عقوق والدين، گفتن کلمة «اُفّ» است. همچنين آن بزرگوار فرمودند: «مَنْ نَظَرَ اِلی اَبَوَيْهِ نَظَرَ ماقِتٍ وَ هُما لَهُ ظالِمانِ لَمْ يَقْبَلِ اللّهُ تَعالى لَهُ صَلاة»[8] هر كس به پدر و مادر از روى خشم نگاه كند، اگرچه پدر و مادر در حق او ستم كرده باشند، خداى تعالى نماز او را قبول نمىكند.
البتّه لازم به ذکر است: رعايت حقوق والدين، تنها مربوط به زمان حيات ايشان نيست، بلکه بعد از وفاتشان نيز تعطيل نمیگردد و به صورت دعا، حاضر شدن بر سر مزارشان و احسان و انفاق در حقّشان و... ادامه دارد.
در اينکه چرا حقوق والدين اين چنين والا و باعظمت است، قابل توجّه است که: بزرگترين نعمت، نعمت هستی و حيات است که در مرحلة اوّل مستند به خداوند است و در مرحلة دوّم به اِذن الله، مستند به پدر و مادر میباشد که بزرگترين واسطة فيض الهی هستند و به اين سبب خدای سبحان به رسول گرامی خود میفرمايد: «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ»[9] و بالهاى تواضع خويش را از روی محبّت و لطف، در برابر آنان (پدر و مادر) فرود آور. يعنی رعايت حقوق والدين مطلبی است و اِکرام ايشان مطلبی بالاتر. برخی افراد به پدر و مادر رسيدگی میکنند، ولی ادب و احترام لازم را به جا نمیآورند. در فرازی از دعای بيست و چهارم صحيفة سجّاديّه که مربوط به دعـای اولاد در حقّ پدر و مـادر میباشد، آمده است: «پروردگارا، به روان حضرت محمّد و آل محمّد(صَلَّیاللهُعَلَيْهِوَاله) رحمت فرست و آن خدمت و ارادتی را که شايستة مقام پدر و مادر باشد، به قلبم بياموز و بر من الهام فرما تا بدانم در حق پدر و مادر چه بايد کرد و آنگاه توفيقی عنايت فرما تا آنچه شايسته و بايستة آنان دانم، در حقّشان به جای آورم. توفيقم ده تا تکاليفم را نسبت به پدر و مادر به جای آورم، آنچنـان که در ادای تکاليف فرزندی خود لحظهای فروگذاری نکنم و سستی و اهمال روا ندارم. پروردگارا، چنان کن که هيبت مقام پدر و مادر در چشم من همچون مقام پادشاهان جلوه کند و چنان محبوب و عزيزشان دار که مانند مادری، مهر و محبّت و عطوفت در حقّ آنان روا دارم. اطاعت پدر و مادر را در ديدة من از بستر خواب، دلپذيرتر بنمايان و رنجی را که به خاطرشان میبرم، در کامم از شربت گوارا به کام تشنگان، گواراتر بگردان تا بر آنچه خواهند، خواهشی برنگزينم و همواره خواستة خود را در راه رضايتشان فدا کنم. چنان کن تا هميشه حقّشان در چشم من عظيم باشد و نيکیهايشان در ضمير من بسيار به شمار آيد؛ پروردگارا، صدای مرا در پيشگاهشان آرام و مطيع و فرمانبردار گردان و سخنان مرا گيرنده و گرم به گوششان برسان و خوی مرا نسبت به آنان نرم و ملايم ساز و قلب مرا از عطوفتشان انباشته دار و توفيقم عنايت کن تا در طول عمر با آنها مدارا و مهربانی روا دارم. پروردگار من، رنجهايشان را در راه تربيت من کفّارة گناهانشان قرار ده، بر درجات بهشتي شان بيفزای و زحماتشان را با چندين برابر پاداش عوض کن. ای خدای من، اگر اين دو موجودِ محبوب و مُطاع در حق من ستم روا داشتند و اگر در گفتار و کردارشان، قلب مرا شکستند و اگر حقی را که به خاطر من بر آنان مقدّر فرموده ای، ادا نکرده اند، اگر در توجّه و رعايتشان نسبت به من تقصيری ورزيده اند، بر من گواه باش که من حلالشان کرده ام و اکنون دست دعا به سوی تو برمیدارم و از تو میخواهم که اين گذشت را در پيشگاه عظمت و جلال خود نسبت به آنها داشته باشی و از گناهانشان درگذری. آه ای پروردگار من! محال است که پدر و مادرم بتوانند پاداش زحمتهای خود را از من دريافت بدارند و محال است که من بتوانم در برابر زحماتشان، اجر و مزد و پاداشی عوض دهم و آنچنان که حقّشان اقتضا میکند، به خدمتشان برخيزم. ای پروردگار بزرگ، به من کمک کن و مرا از خطر عقوق پناه ده و روا مدار که به روز رستاخيز در صف ناخلفان بايستم و از روی پدر و مادر شرم برم. خداوندا در آن روز که هر کس پاداش کردار خويش را دريابد و به هيچ کس ظلم و ستم نرود، بر من رحم کن و مرا خوار مدار، ای آفريدگار من، ای رحم کنندة رحم کنندگان، ياد پدر و مادر را از ضمير من مَزُدای و چنان کن که در پايان نمازها و در دل شبها و روزها از محبّتها و مرحمتهايشان ياد کنم و برايشان آمرزش و آسايش بخواهم».
پس پدر و مادر در هر حال، واجب الاطاعه هستند و هر کس به هر موفّقيّتی که بخواهد برسد، راهش اطاعت از والدين است. عاق والدين، قبل از آخرت دنيا به کامش تلخ است. دعا در حق والدين، از سيرة حضرات انبياء(عَلَيهِم السَّلام) است. با اين سفارشها در مورد رعايت حقوق والدين، معلوم میگردد که سپردن والدين به خانة سالمندان چه ظلم بزرگی محسوب میشود. زماني که والدين میخواهند حاصل زحمات و ثمرات خود را ببينند، فرزند با کمال بیرحمی، آنان را به خانة سالمندان میسپارد. اگر فرزند چنين ظلمی را در حقّ والدين روا دارد، بايد در انتظار همين روز باشد کـه در آينده بر او نيز همـان جفـا رود. مردی میخواست مادر خود را به خانة سالمندان بسپارد، فرزند کوچکش هم همراه او بود، وقتی به خانة سالمندان میرسند، فرزند از پدر میپرسد کـه نـام اين خيابان چيست؟ پدرش میگويد: فرزندم چکـار داری؟ میگويد: میخواهم وقتی که تو پير شدی، تو را هم به اينجا بياورم. به اين ترتيب پسربچّه درس بزرگی به پدرش میدهد و پدر، متحوّل و منقلب گشته و با نهايت شرمندگی و پشيمانی، مادر را دوباره به خانه برمیگرداند.
استـاد جوادی آملی فرمودند: بچّه ای کـه بـه مهد کودک سپرده میشود، وقتی همين بچّه بزرگ میشود، پدر و مادرِ سالمند خود را به خانة سالمندان میفرستد. کارشناسانِ مربوطه تأکيد میکنند که سپردن کودک به مهدکودک قبل از چهارسالگی ظلم به کودک میباشد. بهترين زمان برای رفتن به مهد برای کودکان يک يا حداکثر دو سال قبل از دوران ابتدايی است.
در يکی از ممالک خارج، مهد کودکی بسيار پُرطرفدار بود، بطوری که والدين از مدّتها پيش برای ثبتنام فرزندانشان به اين مهد کودک، وقت میگرفتند، وقتی علّت موفّقيّت اين مهد کودک را جويا میشوند، متوجّه میگردند که به گفتة يکی از مديران آن، در اين مهد کودک دو استخر شن و خاک وجود دارد. بازی با خاک برای کودکان مسألهای فطری است و در تعاليم دينی نيز به آن تأکيد فراوان شده است، چراکه در خاک آنزيمهايی وجود دارد که با امراض مبارزه میکند و مقاومت بدن را بالا میبرد*. البتّه خاکی که پاک و تميز باشد. اينکه میبينيم بچّه های روستايی در برابر امراض مقاومت بالاتری دارند، به علّت بازی با خاک است.
حضرت پيامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيْهِوَالهِ) میفرمايند: «اِنَّ التُّرابَ رَبيعُ الصِّبْيانِ»[10]. بنابراين نه تنها آنها را از بازی با خاک محروم نکنيد، بلکه آنها را به بازی با آن تشويق نماييد. اينکه کودک از خاک چيزهايی میسازد و آن را خراب میکند، قدرت خلّاقيّت او را رشد میدهد. همچنين است بازی کودکان با اسباب بازی، خصوصاً خوابانيدن عروسک روی پاها يا آغوش دختربچّه که تمرين مادری است ولی متأسّفانه اين عروسکها، امروزه جای خود را به عروسکهای بـاربی داده اند کـه به شکـل دختری بيست ساله است و حالت الگويی برای کودکان گرفته و طريقة آرايش کردن و لباس پوشيدن غلط و ... را به آنان آموزش میدهد و فرهنگ تجمّل گرايی و برهنگی را در بين کودکان رواج میدهد.
در ادامة اهميّت حقوق والدين مسألهای که توجّه به آن بسيار مهم است، ادای حقوق پدران و مادرانِ روحی و معنوی و دينی و مکتبی و توحيدی است. اگر حضرت پيامبر اکرم(صَلَّیاللهُعَلَيْهِوَالهِ) فرمودند: «اَنَا وَ عَلِيٌّ اَبَوا هٰذِهِ الْاُمَّة»[11] معلوم میشود که آن بزرگوار و اميرالمؤمنين علی(عَلَيهِ السَّلام) پدران روحی و معنوی ما هستند و حقّ انسانيّت و حقّ حيات بر گردن ما دارند، لذا توجّه نماييم که اگر عاقّ آن بزرگواران شويم، بسيار سنگين تمام خواهد شد.
1- و اگر وادار کنند تو را بر اينکه شريک قرار دهی بر من آنچه را که نيست تو را علمی بر آن، پس اطاعت مکن آن دو را و مصاحبت کن با آنان در دنيا به خوبی (مبارکه لقمان/15).
2- سه چيز است كه خداوند به احدى اجازه تخلف از آنها را نداده است، اول اداء امانت، چه صاحبِ امانت نيكوكار باشد چه گناهكار، دوم وفاء به عهد، خواه صاحب عهد صحيح العمل باشد يا بدعمل، سوم احترام و نيكى به پدر و مادر، خواه درستكار باشند يا نادرست (بحارالانوار، ج71، ص56).
3- الکافی، ج2، ص162
4- بحارالانوار، ج66، ص392
5- مبارکه لقمان/14
6- زمانی که برسند نزد تو يکی از آنها يا هر دوی آنها به پيری، پس نگو به آنها اُفّ (کمترین اهانتی به آنها نکن) و بر آنها فرياد نزن و بگو بر ايشان گفتاری کريمانه (مبارکه اِسراء/23).
7- ارشاد القلوب، ترجمه رضايى، ج1، ص421
8- ارشاد القلوب، ترجمه رضايى، ج1، ص422
9- مبارکه اِسراء/24
*قابل توجّه است: ظرفی که سگ به آن دهان زده، تنها از طريق خاکمالی پاک میشود.
10- همانا خاک، بهار (بوستان و تفرّجگاه) کودکان است (مجمع الزّوائد، ج8، ص158).
11- من و علی دو پدر اين امّت هستيم (بحارالانوار، ج23، ص259).