آية شريفة مورد بحث، در بيان صفت ديگری از «مُخْتالاً فَخُوراً» است و آن، ريا است که به معنای نشان دادن عمل است. خداوند متعال پاک و طاهر است و عمل خالص و پاک و طاهر را می پذيرد. عمل ناپاک و آلوده، در شأن حضرت احديّت نيست. فرد رياکار به جهت خودنمايی، احسان و انفاق خود را نشان میدهد. البتّه گاهی هم انسان، عمل خير خود را جهت خودنمايی به گوش ديگران میرساند و کارهای خير خود را بازگو میکند که «سُمعه» نام دارد.
لازم به توضيح است: اگر نشان دادن کار خير برای هدايت مردم باشد و به نيّت خودنمايی انجام نگيرد، ريا محسوب نمیشود. ريا مربوط به نيّت است «اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنِّيّات»[1] و يک گناه قلبی و شرک پنهان است. گاهی لازم است که انسان برای تشويق مردم، برخی کارهای خير خود را نشان دهد، همانطور که امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) میفرمايند: «فَكُلُّ ما فَرَضَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكَ فَاِعْلانُهُ اَفْضَلُ مِنْ اِسْرارِهِ وَ كُلُّ ما كانَ تَطَوُّعاً فَاِسْرارُهُ اَفْضَلُ مِنْ اِعْلانِه»[2] پس هر فريضهاى كه خداوند واجب کرده است بر تو (بمانند خمس و زکات)، آشكار کردن آن بهتر از پنهان کردن آن است و هر طاعتى كه مردم شخصاً پيشقدم شوند (مانند اعمال مستحبّی)، پنهان آن بهتر از آشكار است.
پس خداوند متعال، احسان و انفاق آلوده به ريا را نمیپذيرد، چراکه کار برای هر کسی باشد، اجر و مزدش هم برای اوست. رياکاران برای خداوند متعال کاری انجام نداده بودند که از خداوند اجر و مزدی بخواهند. حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) میفرمايند: «اِنَ اللهَ لا يَقْبَلُ عَمَلاً فيهِ مِثْقالُ ذَرَّةٍ مِنْ رِياء»[3] همانا خداوند عملی را که در آن ذرّهای ريا باشد نمی پذيرد. در بيان نورانی ديگری از آن حضرت آمده است: «اِنَّ الْمُرائِیَ يُنادٰى يَوْمَ الْقِيامَةِ يا فاجِرُ يا غادِرُ يا مُرائی ضَلَّ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ اَجْرُكَ اذْهَبْ فَخُذْ اَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَه»[4] همانا روز قيامت به رياكار ندا مىرسد: اى بدكار، اى حيله گر، اى رياكار! عملت تباه، و اجرت ضايع گشت، برو اجرت را از آن كسى بگير كه براى او كار كردى. همچنين کسی که، هم برای خداوند کاری انجام میدهد و هم به جهت نشان دادن به مردم، باز رياکار محسوب شده و اجر و مزدی در پيشگاه الهی ندارد. خداوند متعال میفرمايد: «اَنَا خَيْرُ شَريكٍ فَمَنْ عَمِلَ لی وَ لِغَيْری فَهُوَ لِمَنْ عَمِلَهُ غَيْری»[5] من شريک خوبی هستم، کسی که در عمل خود، ديگری را با من شريک قرار دهد، من تمام سهم خودم را به شريکم میدهم.
پس آن انفاق و احسانی انسان را به جايگاه های رفيعه عروج و صعود میدهد که خالصانه و تنها برای خداوند باشد و فی سبيل الله صورت گيرد. خداوند متعال میفرمايد: «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ اَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ تَثْبيتاً مِنْ اَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ اَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ اُكُلَها ضِعْفَيْنِ فَاِنْ لَمْ يُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ»[6] و در مورد انفاق و احسان اهل بيت(عَلَيهِم السَّلام) آمده است: «اِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللهِ»[7] همانا ما اطعام میکنيم شما را برای رضايت پروردگار «نيست بر لوح دلم جز الف قامت يار»[8]. موحّد حقيقی خود و هر آنچه را که در عالم است، در اوج نياز میداند و تنها خداوند بینياز ستوده است «يا اَيُّهَا النّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَى اللهِ وَ اللهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَميد»[9]. انفاق و احسانی که فی سبيل الله باشد، به عالیترين صورت در پيشگاه الهی پذيرفته میشود. امّا انفاق و احسانی که از روی ريا صورت میگيرد، فی سبيل الله نيست و اجر و مزدی ندارد.
خداوند متعال میفرمايد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْاَذٰى كَالَّذی يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ فَاَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَلی شَیْءٍ مِمّا كَسَبُوا وَ اللهُ لا يَهْدِی الْقَوْمَ الْكافِرينَ»[10] ای مؤمنان باطل نکنيد صدقات خود را به سبب منّت و اذيّت، مانند آن کسی که انفاق می کند از روی ريا به مردم و ايمان نمی آورد به خداوند و روز قيامت، پس مَثَل او مانند مَثَل سنگی است که بر آن خاک باشد، پس باران تندی بر آن بريزد، پس آن را بشويد، قادر نمی باشند بر چيزی از آنچه کسب کردند و خداوند هدايت نمی کند کافران را.
قابل توجّه است: خداوند متعال در مورد کسانی که انفاق خود را از روی ريا انجام می دهند، میفرمايد: «وَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ». ايمانِ بدون اخلاص، ايمان حقيقی محسوب نمیشود. البتّه لازم به توضيح است که ريا، گناه قلبی و شرک خفی میباشد.
با توجّه به آية شريفة «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْاَذٰى»، معلوم میشود که اعمال خير، علاوه بر ريا، با منّت و آزار و اذيّت هم باطل میشوند.
مطلبی که توجّه به آن حائز اهميّت می باشد، اين است که: ريا تنها در مورد انفاق و احسان مطرح نيست، بلکه در مورد تمام عبادات و اعمال خير اعم از نمـاز، روزه، حج، امر بـه معروف و نهی از منکر و ... مطرح میباشد، ولذا قابل توجّه مربّيان و معلّمان محترم است که اگر تبليغ حقايق و ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر، خالص برای خداوند صورت نگيرد و به خاطر تحسين و تجليل مردم، چند اصطلاح علمی يا خارجی استفاده شود، ريا محسوب شده و اجر و مزدی در پيشگاه الهی ندارد.
پس تمام اعمال خير و احسان و انفاقهايی که هدف و انگيزة الهی نداشته و به جهت خودنمايی انجام میگيرد، حبط و نابود میشوند و اين امر، در روز قيامت برای انسان بسيار سنگين تمام میشود و واقعاً دردناک است که انسان در روزی که نهايت نياز و احتياج به اعمال خيرش دارد، متوجّه شود که تمام رشته هايش پنبه شده است. نمايش نامه ای در زمانهای قديم پخش میشد که زن و مردی، خانه ای را تهيّه کردند و وقتی وارد خانه شدند، به هر جای آن که دست میزدند، بلافاصله آن قسمت فرو میريخت، ديوارها و ستونها و ارکان ساختمان به محض دست زدن، يک به يک فرو میريخت، تا اينکه متوجّه شدند موريانه ها از درون، همة ارکان ساختمان را خورده اند و ظاهری بيش نمانده است. حال اگر ما هم دلگرم عبادات و انفاقها و احسانها و اعمال خيرمان هستيم، مبادا ريا يا منّت و آزار و اذيّت آنها را از بين برده باشد و در روز قيـامت، همة آنها به يکبـاره فرو ريزند! خداوند متعال انفاق فی سبيل الله و خالص را رشد داده و چند برابر افزايش میدهد و گاهی تا هزار و چهارصد برابر قدرت رشد و نموّ دارد «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ اَمْوالَهُمْ فی سَبيلِ اللهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ اَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاء»[11] انفاق فی سبيل الله، چون ارزشمند و والا است، خداوند هم آن را می افزايد، لکن اگر انسان هزاری انفـاق کند ولی ريشة الهی و خلوص نداشته بـاشد، همه حبط و نابود میگردد. در زمان حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) منافقين مسجدی ساختند که چون با قصد و نيّت الهی نبود و برای مقابله با اسلام بنا شده بود، مسجد ضرار نام گرفت و به فرمان حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) تبديل به زباله دانی گشت.
با توجّه به اينکه هر انفاق واجب و مستحبّی که با قصد و نيّت الهی صورت نمی گيرد و از روی ريا می باشد، باطل است، لذا کسی که به ظاهر خمس و زکاتش را پرداخت نموده، ولی با نيّت و قصد الهی نبوده، نه تنها اصل تکليف بر ذمّة او باقی مانده، بلکه علاوه بر آن، گناه بزرگ ريا و خودنمايی را هم مرتکب شده است.
انفاقهای فی سبيل الله در زندگی انسان برکات مادّی و معنوی بسياری به همراه دارد و باعث سعادت دنيوی و اُخروی فرد میشوند. انسان هر آنچه که از واجب و مستحب برای رضايت خداوند انجام میدهد، در درجة اوّل به نفع خودش میباشد و به خودش خدمت میکند. حضرت امام جواد(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اَهْلُ الْمَعْرُوفِ اِلَى اصْطِناعِهِ اَحْوَجُ مِنْ اَهْلِ الْحاجَةِ اِلَيْه»[12] احسانکننده، به احسان خود نيازمندتر است از حاجتمند به آن.
شخصی خدمت حضرت امام رضا(عَلَيهِ السَّلام) نامهای مینويسد و از ايشان اجازه میخواهد که خمس و زکات خود را نپردازد، آن بزرگوار در پاسخ مینويسند: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، همانا خداوند وسعت دهنده و كريم است، در مورد عمل و كار ضامن ثواب است و در تنگى ضامن غم و اندوه (در مورد مخالفت ضامن كيفر و مجازات) هيچ مالى حلال نيست جز از راهي كه خداوند آن را حلال كرده و خمس موجب كمك به ماست بر دين ما و عيـالات ما و پيروان مـا و آنچه مي بخشيم و آبروئى كـه مي خريم از كسانى كه از قهر و زورش مي ترسيم، (مانند پولهائى كه براى حفظ آبروى خود به غير مستحقّين مي دهيم) پس آن را از ما دريغ نداريد و تا ميتوانيد خود را از دعاى ما محروم نكنيد. زيرا دادن خمس كليد روزى شما و ماية پاك شدن گناهان شماست و چيزي است كه براى روز بيچارگى خود آماده ميكنيد و مسلمان كسى است كه به عهدى كه خدا با او كرده وفا كند، مسلمان آن نيست كه با زبان بپذيرد و با دل مخالفت كند والسلام»[13].
البتّه لازم به ذکر است که خزائن آسمانها و زمين به اذن پروردگار در دست آن بزرگواران است، همـانطور که حضرت امـام صـادق(عَلَيهِ السَّلام) می فرمايند: «کسی که گمان کند امام(عَلَيهِ السَّلام) محتاج مال اوست، کافر است، بدرستی که مردم، محتاج آن هستند که امام(عَلَيهِ السَّلام) از آنها قبول کند، خداوند در قرآن میفرمايد: از اموال آنها صدقه را بگير تا آنها را به اين وسيله پاکيزه کنی»[14].
با توجّه به مطالب مذکور شايسته است جوانان عزيز به اين مطلب توجّه نمايند که به هنگام انتخاب همسر و ازدواج، با کسی ازدواج کنند که نان حرام به ايشان و فرزندانشان نخوراند و روزی حرام به منزل نياورد و ارتباط خواستگار با پروردگار و پرداخت خمس و زکات را در رأس صحبتهای خود با خواستگار قرار دهند. نقش لقمة حرام در شقاوت انسان به حدّی است که در روز مقدّس عاشورا حضرت سيّدالشّهدا امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) خطاب به لشکر عمر سعد فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرام»[15] پس به تحقيق شکمهايتان از حرام پُر شده است.
قابل توجّه است که: احسان و انفاقهای مستحبّی فراوان و نذرهای بیشمار، جايگزين خمس و زکات و حقوق واجبه نمیگردد، همانطور که غسلِ با نيّت بـا يک کـاسه آب، صحيح است و باعث طهارت معنوی میشود، لکن فرو رفتن در دريا، بدون نيّت غسل، صحيح نبوده و موجب طهارت معنوی نمیشود.
حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اِنَّ اَشَدَّ ما فيهِ النّاسُ يَوْمَ الْقِيامَةِ اَنْ يَقُومَ صاحِبُ الْخُمُسِ فَيَقُولَ يا رَبِّ خُمُسی»[16] سختترين حالى كه مردم در قيامت دارند، اين است كه صاحب خمس بپا خيزد و بگويد: پروردگارا! خمس من. همچنين آن بزرگوار در بيان نورانی ديگری فرمودند: «مَنْ مَنَعَ قيراطاً مِنَ الزَّكاةِ فَما هُوَ بِمُؤْمِنٍ وَ لا مُسْلِم»[17] هر كس قيراطى از زكات واجب را نپردازد، پس او نه مؤمن است و نه مسلمان.
حال، با اين همه برکاتی که خمس و زکات به همراه دارد، چرا عدّهای خود را از برکات خمس و زکات محروم میکنند و اينطور گرفتار خُذلان و بيچارگی میشوند؟ در پاسخ اين سوال به فرمودة خدای سبحان استناد میشود که فرمود: «مَنْ يَكُنِ الشَّيْطانُ لَهُ قَريناً فَساءَ قَرينا»، يعنی چنين کسانی به جای خدا و اوليای الهی، با شيطان رفاقت کردند و کسی که با شيطان رفيق و همنشين شد، سرانجامی بهتر از اين نخواهد داشت. شيطان راه حق را بر انسان میبندد «اِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبيل»[18] و او را از فقر و تنگدستی احتمالی در آينده میترساند «اَلشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ»[19] و به اين ترتيب از پرداخت خمس و زکات بازمیدارد. شيطان، چنان مال دنيا را برای انسان زينت میدهد و او را با دنيا مشغول میکند که از خمس و زکـات و انفاق و احسان خودداری میکند و تصوّر میکند که راه حق میرود و هدايت يافته است. از اينرو خودداری از پرداخت خمس و زکات، درواقع از آثار همنشينی با شيطان است. اگر خدای سبحان امر فرمود شيطان را پرستش نکنيد «اَلَمْ اَعْهَدْ اِلَيْكُمْ يا بَنی آدَمَ اَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطان»[20]، هر گناهی که انجام میگيرد، عبادت شيطان و سجده به اوست. هر نافرمانی از خداوند، بمانند ترک انفاق و خمس و زکات، فرمانبرداری از شيطان و سجده بر شيطان و گامی در جهت تضعيف دين اسلام است. با هر نافرمانی، دست رحمت الهی از سر انسان کوتاه شده و يک درجه از ولايت خداوند خارج گشته و تحت ولايت و سرپرستی شيطان قرار میگيرد و شيطان او را به سوی ظلمت میکشاند «وَ الَّذينَ كَفَرُوا اَوْلِياؤُهُمُ الطّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ اِلَى الظُّلُمات»[21]. خداوند متعال در سورة مبارکة اعراف از زبان شيطان می فرمايد: «ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ اَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ اَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ»[22]. کار شيطان، تزئين دادن و تسويل است. کسانی که با هزاری توجيه و به بهانة پرداخت عوارض و نوسازی و ماليات و ... شانه از زير بار خمس و زکات خالی کرده و چنين تصوّر می کنند که خداوند را فريب می دهند، درواقع به فریب خود میپردازند «يُخادِعُونَ اللهَ وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ اِلاّ اَنْفُسَهُمْ»[23]، چنين کسانی با عمل خود شيطان را بر خود مسلّط می کنند. خداوند متعال می فرمايد: شيطان قدرت تسلّط بر انسان مؤمن را ندارد «اِنَّ عِبادی لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطان»[24]. تسلّط شيطان فقط بر کسی است که او را دوست و ولی برای خود اتّخاذ کند «اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ»[25]. چنين کسانی با گناه و معصيت از خداوند دور شده و به شيطان نزديک میشوند. در مقابل، بندگان مطيع خداوند که خدای سبحان پيوسته حامی و مراقب و وکيل مدافع آنهاست، شيطان قدرتی بر فريب آنها ندارد، همانطور که خدای سبحـان حضرت يوسف(عَلَيهِ السَّلام) را تحت مراقبت و محافظت و حمايت خود قرار داد و اجازه نداد شيطان بر ايشان مسلّط شود.
خداوند متعال میفرمايد: «اِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُم»[26]، استاد جوادی آملی در بحثی میفرمايند: چه کنيم تا از دست اين شيطان نامرئی که میبيند ما را از جايی که ما او را نمی بينيم، فرار کنيم؟ برای فرار از دست چنين دشمنی، به خدايی پناهنده شويم که شيطان را می بيند از جايی که او خدا را نمی بيند. آری، برای نجات از شرّ شيطان بايد با پرهيز از نافرمانی پروردگار و انجام فرامين الهی به حصن حصين توحيد پناهنده شد ولاغير «قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النّاس﴿1﴾ مَلِكِ النّاس﴿2﴾ اِلهِ النّاس﴿3﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنّاس﴿4﴾...»[27].
1- همانا اعمال به نيّتهاست (بيان نورانی رسول اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)؛ بحارالانوار، ج67، ص211).
2- کافی، ج3، ص501
3- مجموعه ورام، ج1، ص187
4- بحارالانوار، ج69، ص303
5- الجواهر السنيه، كليات حديث قدسى، ص689
6- مَثَل کسانی که انفاق میکنند اموالشان را برای کسب رضای خداوند و تثبيت نفسهايشان، مانند مَثَل باغی است که در نقطة بلندی باشد، برسد آن را باران درشت دانه، پس بدهد ميوهاش را دو برابر، پس اگر نرسد آن را باران درشت دانه، پس برسد باران اندک (مبارکه بقره/265).
7- مبارکه دهر/9
8- حافظ(عَلَيهِ الرَّحمَة)
9- ای مردم، شماييد فقيران به سوی خداوند و خداوند، اوست بی نياز ستوده (مبارکه فاطر/15).
10- مبارکه بقره/264
11- مَثَل کسانی که اموالشان را در راه خداوند انفاق میکنند، مانند مَثَل دانهای است که برويد در آن هفت خوشه که در هر خوشه صد دانه باشد و خداوند مضاعف میگرداند برای هر کسی که بخواهد (مبارکه بقره/261).
12- بحارالانوار، ج75، ص79
13- بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اِنَّ اللهَ واسِعٌ كَريمٌ ضَمِنَ عَلَى الْعَمَلِ الثَّوابَ وَ عَلَى الضّيقِ الْهَمَّ لا يَحِلُّ مالٌ اِلّا مِنْ وَجْهٍ اَحَلَّهُ اللهُ وَ اِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنا عَلی دينِنا وَ عَلی عِيالاتِنا وَ عَلی مَوالينا وَ ما نَبْذُلُهُ وَ نَشْتَری مِنْ اَعْراضِنا مِمَّنْ نَخافُ سَطْوَتَهُ فَلا تَزْوُوهُ عَنّا وَ لا تَحْرِمُوا اَنْفُسَكُمْ دُعاءَنا ما قَدَرْتُمْ عَلَيْهِ فَاِنَّ اِخْراجَهُ مِفْتاحُ رِزْقِكُمْ وَ تَمْحيصُ ذُنُوبِكُمْ وَ ما تَمْهَدُونَ لِاَنْفُسِكُمْ لِيَوْمِ فاقَتِكُمْ وَ الْمُسْلِمُ مَنْ يَفی لِلّهِ بِما عَهِدَ اِلَيْهِ وَ لَيْسَ الْمُسْلِمُ مَنْ اَجابَ بِاللِّسانِ وَ خالَفَ بِالْقَلْبِ وَ السَّلام (الکافی، ج1، ص548).
14- وافی، ج10، ص279
15- بحارالانوار، ج45، ص8
16- الکافی، ج1، ص547
17- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص236
18- همانا ايشان البتّه بازمی دارند آنها را از راه (درست) (مبارکه زخرف/37).
19- شيطان وعده میدهد به فقر (مبارکه بقره/268).
20- آيا عهد نکردم با شما ای فرزندان آدم اينکه عبادت نکنيد شيطان را (مبارکه یس/60).
21- و کسانی که کافر شدند، سرپرست ايشان طاغوت است، خارج میکند ايشان را از نور به سوی ظلمت (مبارکه بقره/257).
22- سپس البتّه البتّه می آيم به سوی ايشان از مقابل و از پشت سر و از سمت راست و از سمت چپ ايشان (مبارکه اعراف/17).
23- خدعه میکنند با خداوند و کسانی که ايمان آوردند، درحالی که خدعه نمی کنند مگر با خودشان (مبارکه بقره/9).
24- همانا بندگان من، نيست برای تو، بر ايشان تسلّطی (مبارکه حجر/42).
25- همانا سلطنت او بر کسانی است که سرپرست اتخاذ کردند او را و کسانی که ايشان به او (خدا) مشرکانند (مبارکه نحل/100).
26- همانا میبيند شما را او و قبيله اش از جايی که نمی بينيد شما آنها را (مبارکه اعراف/27).
27- بگو پنـاه می برم به پروردگـار مردم﴿1﴾ پادشاه مردم﴿2﴾ خدای مردم﴿3﴾ از شرّ وسوسه کنندة پنهان شونده﴿4﴾... (مبارکه ناس/1و2و3و4).