بعد از شناخت نسبی امام (عَلَيهِ السَّلام) مطلب دوّم مطرح میشود و آن اين است که: امام از ما انسانها چه میخواهند و چگونه میتوان منتظر شد و از اعوان و انصار آن حضرت محسوب گرديد و چگونه میتوان باعث شادمانی قلب امـام زمان(عجِّل اللهُ تعالی فَرَجَهُ الشَّريف) و درواقع شادمانی رسول خدا(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) و خدای تبارک و تعالی گرديد؟ در اينجا به مکتب اهل بيت(عَلَيهم السَّلام) رجوع میکنيم: حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) میفرمايند: «مَنْ سُرَّ اَنْ يَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الْاَخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ»[1]، کسی که دوست دارد از ياران حضرت قائم باشد، پس بايد منتظر باشد و عمل کند با ورع و نيکوئی اخلاق و اوست منتظر. منتظر حقيقی به کسی گفته میشود که خود را از آلودگی گناهان پاکيزه سازد. يعنی انتظار حقيقی، در ورع متجلّی است و هر قدر اهل ورع باشد، منتظر است. و ويژگی دوّم منتظر حقيقی و جوان منتظر اين است که: دارای اخلاق کريمه باشد. همانطور که حضرت پيامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)، پيامبر اخلاق هستند «اِنَّمٰا بُعِثتُ لِاُتَمِمَ مَکٰارِمَ الاَخلاقِ»[2]، امام(عَلَيهِ السَّلام) هم امامِ اخلاق میباشند. با مزيّن شدن بـه اخلاق کريم میتوان منتظر شد. جوانی که صبور است، اهل عفو و بخشش است، جوانی که رئوف و مهربان و مؤدّب بـه آداب دين و امين و رازدار است، منتظر محسوب میگردد. در اوصاف منتظران حقيقی آمده است: «قُلُوبُهُمْ مُجتَمِعَةٌ بِالمَحَبَّةِ وَ النَّصيحة»[3]، قلوب منتظران حقيقی با محبّت و نصيحت اجتماع يافته است. باز از حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) مذکور است: «طُوبی لِمَنْ تَمَسَّكَ بِاَمْرِنا في غَيْبَةِ قائِمِنا»[4]، خوشا به حال کسی که چنگ زند به امر ما در زمان غيبت قائم ما. قرآن ناطق میفرمايد: نزديک شدن به ما و منتظر گشتن، در عمل به قرآن مکتوب متجلّی است. يعنی هر قدر به قرآن مکتوب، عمل کنيد، به قرآن ناطق نزديکتر میشويد و از منتظران حقيقی محسوب میگرديد. اگر کسی صفات و اوصاف مذکور را دارا بود و عامل به فرامين قرآن کريم بود و امام را «ولیّ الله الاعظم» دانست و اطاعت آنان را در رديف اطاعت خداوند واجب دانست «فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُم»[5]، «اَطيعُوا اللّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِي الْاَمْرِ مِنْكُم»[6]، اوّلاً در حال حيات در فسطاط امام(عَلَيهِ السَّلام) است و از ياوران امام(عَلَيهِ السَّلام) میباشد و ثانياً اگر در اين حال از دنيا برود، باز در خيمه و فسطاط امام(عَلَيهِ السَّلام) خواهد بود «مَنْ ماتَ مِنْكُمْ عَلىٰ هذَا الْاَمْرِ مُنْتَظِراً لَهُ كانَ كَمَنْ كانَ في فُسْطاطِ الْقائِم»[7].
بنابراين جوانان عزيز: با توجّه به اينکه قسمت اعظم ياران حضرت امام زمان(عجِّل اللهُ تعالی فَرَجَهُ الشَّريف) را جوانان تشکيل میدهند، لذا شايسته است کاری کنيد که اگر در زمان حياتتان، آن بزرگوار ظهور کردند، از يارانشان باشيد و اگر مقدّرات الهی طور ديگری بود و عمر کفاف نداد، بعد از ظهور آن بزرگوار، اِذن رَجعت داشته باشيد. مسألة رجعت، يکی از اعتقادات شيعه است.
وجود مقدّس حضرت امام زمان(عجِّل اللهُ تعالی فَرَجَهُ الشَّريف) نيز راه مهدويّت و منتظر حقيقی شدن را اينچنين بيان میفرمايند: «فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِما يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا وَ يَتَجَنَّبُ ما يُدْنيهِ مِنْ كَراهَتِنا وَ سَخَطِنا»[8]، پس بايد عمل کند هر يک از شما به آنچه نزديک میشود با آن به محبّت ما (که آن، عمل به قرآن و دينِ مزيّن به ولايت است)، و از آن اعمالی که موجب کراهت و ناخشنودی ماست، اجتناب نمايد.
با توجّه به مطالب مذکور معلوم میشود که در تمام مطالب، سخن از عمل میباشد «اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتي اِنْتِظارُ الْفَرَج»[9]، « اَفْضَلُ الْعِبادَةِ انْتِظارُ الْفَرَج»[10]، «اَفْضَلُ جِهـادِ اُمَّتی اِنتِظارُ الفَرَجِ»[11]. بعد از عقيده، عمل مطرح میشود. ادّعای خالی را از کسی نمیپذيرند، مگر اينکه با ورع و عمل به قرآن و تقيّد به دين تأييد شود. گرچه تزئين معابر و «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِيِّکَ الْفَرَج» گفتن زيباست و فرمايش خود آن بزرگوار است که: «اَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم»[12]، امّا زيباتر از همة اينها اين است که منتظِر بايد شبيه منتظَر باشد. امام(عَلَيهِ السَّلام)، پايگاه مردمی می طلبند، آن مردمی که در عمل و اخلاق، شبيه امام(عَلَيهِ السَّلام) هستند و چنين کسانی امام باور و امام ياور و امام آوران هستند. تمام درجات در پرتو عمل است، همانطور که در سورة مبارکه انعام فرمود: «لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمّا عَمِلُوا»[13] و منظور از عمل، عمل کردن است به آنچه که خداوند از انسان میخواهد کـه همان عمل اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهم السَّلام) است که قرآن ناطق میباشند و در اينجا معلوم میگردد که انسانهای کامل و صاحب درجه از حضرات انبياء و اوصياء و اولياء(عَلَيهِم السَّلام)، درجاتشان در ساية عمل بوده است ولاغير و اين است منتظر واقعی که ايمانش بايد با عمل همراه باشد، يعنی دارای حُسن فاعلی و حُسن فعلی باشد و مؤيّد اين مطلب، سورة مبارکة عصر میباشد که فرمود: «وَ الْعَصْرِ﴿1﴾ اِنَّ الْاِنْسانَ لَفی خُسْرٍ﴿2﴾ اِلَّا الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ... ﴿3﴾»[14]، قسم به عصر که تمام انسانها در خسران و زيانکاری هستند، مگر کسانی که دارای دو ويژگی مهم ايمان و عمل صـالح باشند. يعنی هم خود، انسانِ خوبی میباشند و دارای حُسنفاعلی هستند و هم عمل خوب انجام میدهند و به عبارتی دارای حُسن فعلی هستند.
پس منتظر واقعی کسی است که هم خودش و هم عملش مورد تأیید خدای سبحان و محبوبین او باشد. امام(عَلَيهِ السَّلام) از تمامی انسانها جز عمل به فرایض و واجبات دین نمیخواهند. آیتالله بهجت(رَحمَةاللهِ عَلَيه) به هر کسی کـه بـه ایشـان مراجعه نموده و راهکـار سیر و سلـوک میخواست، میفرمودند: به دانسته های خود عمل کنید. یعنی اگر انسان به آنچه که میداند عمل کند، اهل نجات میگردد.
1- بحارالانوار، ج52، ص140
2- اين است و جز اين نيست که من مبعوث کرده شدم تا مکرمتهای اخلاقی را به پايان برسانم (بحارالانوار، ج68، ص382).
3- الزام الناصب، ج 2، ص200
4- بحارالانوار، ج52، ص123
5- واجب کردی بر ما اطاعت از ايشان را (بحارالانوار، ج53، ص275).
6- اطاعت کنيد خداوند را و اطاعت کنيد رسول را و صاحبان امر از شما را (مبارکه نساء/59).
7- کسی که بميرد از شما بر اين امر، و منتظر است بر او، باشد مانند کسی که باشد در خيمة قائم (بيان نورانی حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)؛ بحارالانوار، ج52، ص125).
8- الاحتجاج، ج2، ص498
9- بـافضيلتترين اعمـال امّت من انتظـار فرج است (بيـان نورانی حضرت پيـامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)؛ بحارالانوار، ج75، ص208).
10- بافضيلتترين عبادت انتظـار فرج است (بيـان نورانی حضرت پيـامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)؛ بحارالانوار، ج52، ص125).
11- بافضيلتترين جهاد امّت من انتظار فرج است (بيان نورانی حضرت پيامبراکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)؛ تحف العقول، ص37).
12- زياد دعا کنيد برای تعجيل فرج که همانا آن فرج شماست (بحارالانوار، ج52، ص92).
13- برای هر کسی است درجاتی به سبب آنچه که انجام داده است (مبارکه انعام/132).
14- مبارکه عصر/1و2و3