گاهی کسی معتقد به خدای سبحان است، ولی ديگری را در اموراتش مؤثر میداند، به عنوان نـمونه میگـوید: پزشـک شفا میدهد، دارو درمان میکند، یا اگر فلانی نبود، من مرده بودم. امّا با توجّه به اينکه جز خدای سبحان، کسی در جهانِ هستی مؤثر نيست، «لا مُؤَثِّرَ فِی الوُجُودِ اِلَّا الله»[1] و هر چه هست، به اذن الله کارگر میباشد، لذا اگر پزشک درمان میکند، یا فلانی در اموراتش مؤثر است، به اذن الله میباشد و اگر اذن پروردگار نباشد، هيچکدام مؤثر واقع نمیشود. پزشک، دارو و ... همه سبب هستند و همه به اذن مسبّب الاسباب کـه خداوند است مؤثر واقع میشوند. اگر کـارد میبُرد، به اذن خداوند است و اگر خداوند بخواهد، قدرت بريدن را از کارد میگيرد، همانطور که از کارد حضرت ابراهيم(عَلَيهِ السَّلام) گرفت و سرِ حضرت اسماعيل(عَلَيهِ السَّلام) را نبريد. یا قدرت سوزانيدن را از آتش نمرود گرفت و حضرت ابراهيم(عَلَيهِ السَّلام) را نسوزانيد.
پس هستی مطلق، خداوند است و هر چه در عالم است، مخلوق پروردگار و پرتويي از اوست و مخلوق نمیتواند بذاته مؤثر باشد. اگر خداوند بخواهد دارو مؤثر واقع میشود و پزشک درمان میکند؛ به عبارت ديگر هر آنچه که غير او در عالم، وجود دارد، کثرت است. وقتی نگاه، موحّدانه و مؤمنانه باشد، تمام کثرتها را به وحدت و توحيد برمیگرداند. خورشيد، باد، باران و ... هر کدام جلوه ای از جلوه های خداوند است. موحّد حقيقی هر جا می نگرد، ذات حق را عیان میبیند.
«به دریـا بنـگرم دریـا تـو بينم
به صحـرا بنـگرم صـحرا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشـان از قامت رعـنا تو بـینم»[2]
«عارف، صفت روی تو در پير و جوان ديد
يعنی همه جـا عکس رخ یـار توان دید»[3]
حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «ما رَاَيتُ شَيئاً اِلّا رَاَيتَ اللهِ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ»[4] نديدم چيزی را مگر اينکه دیدم خداوند را قبل از آن و بعد از آن و با آن.
پس در عین حال که خيررسانان و صاحبان اعمال نيکو قابل تقدير هستند و معلّمانِ بااخلاص در پيشگاه الهی اجر و منزلت والائی دارند، لکن نبايد کسی را در عملی که انجام میدهد، مستقل دانست. همچنين انسان نبايد خود را در انجام کارها بمانند تحصيل علم یا کسب مال و ثروت و ... مستقل بداند که چنين نگاهی، نگاه قارونی است. هوش و حافظه و نيرو و قدرت و توان، همه جنود پروردگار هستند و به حول و قوّة الهی کار میکنند «بِحَوْلِ اللهِ وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقعُد»[5].
«به محض التفاتی زنده دارد آفرينش را
اگر نازی کند از هم فرو ريزند قالبها»[6]
1- نیست اثری در موجودات مگر به اذن خداوند (بحارالانوار، ج57، ص170).
2- بابا طاهر(عَلَيهِ الرَّحمَة)
3- شیخ بهایی(عَلَيهِ الرَّحمَة)
4- کتاب «سرّ الصّلوة» امام خمينی(رَحمَةُاللهِ عَلَيهِ)، ص103
5- به حول خداوند و قدرت او برمی خيزم و می نشينم (ذکر هنگام برخاستن در نماز).
6- ديوان بيدل شيرازی