بالاترين سرمايه، سرماية رضايت خدای سبحان است، همانطور که خداوند، دنيا را با اين بینهايت بزرگها، قليل و اندک میخواند «فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِی الْآخِرَةِ اِلاّ قَليلٌ»[1]، ولی وقتی به سرماية رضايت الهی میرسد، میفرمايد: «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللهِ اَكْبَر»[2]. يعنی بالاترين سرمايه ای که انسان میتواند در مدت عمر خود اخذ و کسب و تحصيل نمايد، سرماية رضوان الهی است که محصول رضايت انسان از خداوند میباشد. خداوند از بنده اش راضی نمیشود تا زمانی که بنده به مقدّرات الهی اعم از مشکلات، گرفتاريها، مرگ عزيزان، بيماریها، امتيازات ديگران يا فاقد امتياز بودن خود، از بين رفتن مال و مقام دنيا، ناملايمات زندگی و ... راضی و خشنود باشد؛ وقتی بنده يقين پيدا کرد که اگر درد و مشکلی است، خداوند فرستاده و مقدّر فرموده است، در اين صورت آن را صد در صد به صلاح خود میداند و در برابر آن تسليم و راضی است، همانطور که حضرت امـام حسين(عَلَيهِ السَّلام) در آخرين لحظات عمر شريفشان با جملة شريفة «رِضاً بِقَضائِكَ وَ تَسلیماً لِاَمرِكَ»[3]، اين پيام جاويدان را الی يوم القيامه به مردم رسانيدند که راه رستگاری، تسليم و رضا در برابر مقدّرات الهی است. ديد مثبت داشتن و حُسظنّ به تقديرات الهی، راضيه بودن انسان است و تا انسان، راضيه نشود، مرضيّه نمیگردد «يا اَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة﴿27﴾ اِرْجِعی اِلی رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة﴿28﴾فَادْخُلی فی عِبادی﴿29﴾ وَ ادْخُلی جَنَّتی﴿30﴾»[4]. منظور از «جَنَّة» در آية شريفة مذکور، «عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِرٍ»[5] است نه «جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهارُ»[6]. يعنی مرضيّه بودن انسان که به معنای راضی بودنِ خداوند است، محصول راضيه بودن انسان است. اما وقتی آفت حسد به جان انسان افتاد، نه تنها انسان راضی نمیشود، بلکه خشمگين و ناراحت از تقسيمات الهی است. حسود، درواقع عملاً به خدای سبحان اعتراض دارد و تدبير و تقدير خداوند را عادلانه نمیداند. خداوند متعال به حضرت موسی(عَلَيهِ السَّلام) فرمود: «(ای موسی!) هرگز در مورد آنچه به مردم از فضلم عطا کردهام، حسد مورز و چشم به آنها ندوز و آنها را در دل پیگیری نکن (و بر این امور خرده مگیر)، زیرا حسود نسبت به نعمتهای من خشمگین و مخالف تقسیمی است که در میان بندگانم کرده ام، هر کس چنین باشد نه من از اویم و نه او از من است»[7]. پس ملاحظه میشود که حسد، چه شرارة آتشی است که سوزانندة سعادت دنيا و آخرت انسان است. حسود آرامش ندارد و پيوسته چشمش به نعمتهای ديگران است. اوليای الهی که عبث بودن دنيا و عظمت الهی و وعده های او، برايشان روشن است، همواره در آرامش قرار دارند. حسود، هم دنيای خود را می سوزاند و هم آخرت خود را و حسد سلامت جسمی انسان را به خطر می اندازد «اَلْحَسَدُ يُفْنِى الْجَسَد»[8]، ولذا معلوم میشود که حسد از نُقصان عقل است.
1- پس نيست کالای زندگی دنيا در برابر آخرت مگر اندکی (مبارکه توبه/38).
2- و خشنودی از (جانب) خداوند بزرگتر است (مبارکه توبه/72).
3- راضی هستم به قضای تو و تسليم هستم برای امر تو(مقتل الحسين، مقرم، ص367).
4- ای نفسِ به اطمينان رسيده﴿27﴾ بازگرد به سوی پروردگارت، درحالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است﴿28﴾ پس داخل شو در ميان بندگان من﴿29﴾ و داخل شو در بهشت من﴿30﴾ (مبارکه فجر/30-27).
5- نزد پادشاهِ قدرتمند (مبارکه قمر/55).
6- باغهايی که جاری است از زير آن نهرها (مبارکه بقره/25).
7- بحارالانوار، ج70، ص249
8- حسد، جسم را فانی میکند (بيان نورانی امام علی(عَلَيهِ السَّلام)؛ الحديث، روايات تربيتی، ج1، ص120).