خداوند متعـال بـا آیـه آیة قرآن کریم، بندگـانش را تربیت میفرماید که این تربیت، هم در زمان نزول قرآن و هم در تمام اعصار و زمانها جریان دارد. قرآن کریم، کتابی جهانی و جاودانی است و ارزشهای قرآنی، همیشه به روز است و تاریخ مصرف ندارد و پیوسته انسان تربیت میکند و عبد میپروراند. خدای سبحان در آیة شریفة سابق، بندگانش را به وجود شاهدان در روز قیامت توجّه داد که هیچ عملی اعم از ظـاهری و بـاطنی و حتّی افکـار و اندیشه هایشان، از ايشان پوشیده و مخفی نمی ماند و شاهدانِ روز قیامت نه تنها به ظاهر اعمال، بلکه به باطن و افکار و اعتقادات تسلّط و اِشراف دارند. از این رو در پیشگاه الهی خلوتی وجود ندارد «خَلَواتُكُمْ عِيانُه»[1] و هيچ عملی از محضر پروردگـار پنهان نمیماند «وَ مَا اللهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعْمَلُونَ»[2]. معمولاً در مکـانهای عمومی بمانند هتـلها، فروشگـاهها و ... نوشتـه میشود کـه «این مکـان مجهّز بـه دوربین مداربستـه است»، و این امر موجب میشود کـه مراجعه کنندگان بیشتر مراقب اعمال و رفتارشان باشند و اگر کسی قصد سوئی هم داشته باشد، از انجام آن خودداری کند. حال، خداوند متعال با آیة شریفة «يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ عَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوّى بِهِمُ الْـاَرْضُ وَ لا يَكْتُمُونَ اللهَ حَديثـاً»، بندگـانش را متوجّه میکند که در این دنیا دوربینهایی نصب فرموده که شبانه روز اعمال و رفتار بندگانش را کنترل میکنند و از کلیّة صحنه های زندگی ایشان فیلمبرداری میکنند که اینان همان حضرات انبیای عظام و اوصیای کرام(عَلَيهِمُ السَّلام)، فرشتگان، اعضاء و جوارح انسان، و زمین و زمان و ... هستند که انسان از آنها بیخبر و غافل است.
وقتی انسان در روز قیامت در وضعیتی قرار میگیرد که زمین و زمان علیه او شهادت میدهند، و هیچ مطلبی را نمیتواند از خداوند کتمان کند، آرزو میکند که ای کاش با زمین یکسان میشد «لَوْ تُسَوّى بِهِمُ الْاَرْضُ». خداوندی که هفتاد مرتبه از پدر و مادر مهربانتر است، در دنیا احوال قیامت را برای بندگانش بیان میفرماید تا آنان در اين دنيا اعمالشان را اصلاح کنند و در روز قیامت، جای عذرخواهی باقی نماند و حجّت تمام شود. قرآن کریم، مصون از تحریف و نسیان و خطا و اشتباه است «اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظُون»[3] و خدای سبحان با آیات قرآن کریم میخواهد عبدِ مراقب تربیت کند. هیچ جایی، خالی از حضور پروردگار متعال و شاهدان نیست، ولذا باید مراقب چشم و گوش و زبان و دست و پا و قلب بود، چراکه تمام این منافذ، در صورت غفلت جولانگاه شیطان میگردد.
از نامهای روز قیامت «يَوْمَ الْحَسْرَة»[4] و «يَوْمُ التَّغابُن»[5] است. وقتی انسان در روز قیامت متوجّه میشود که عدّه ای با شکوفا نمودن همان استعدادها و ودایع باطنی که او هم دارا بوده، به چه مقامات عالیـهای نـائل شده اند، دچار غبن و حسرت و پشیمـانی شدید میگردد.
استاد جوادی آملی فرمودند: کافر در روز قیامت چندین خواسته دارد که هیچ کدام قبول نمیشوند، این خواسته ها عبارتند از:
1- قبول فدیه: خدای سبحان در سورة مبارکة آل عمران از لسان مجرمین میفرماید: «اِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ اَحَدِهِمْ مِلْاُ الْاَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدٰى بِهِ اُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ اَليمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرينَ»[6] مجرمين آرزو میکنند که ای کاش ممکن بود و در برابر عذاب الهی فدیه میدادند، که خداوند متعـال در جواب می فرماید: اگر به اندازة کرة زمین طلا داشته باشند و فدیه دهند، باز هم پذیرفته نمیشود و در سورة مبارکة مائده میفرماید: «اِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ اَنَّ لَهُمْ ما فِی الْاَرْضِ جَميعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ يَوْمِ الْقِيامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ اَليمٌ»[7]، چراکه روز قیامت جای فدیه دادن نیست و راه جبران و عمل بسته شده است. خداوند متعال در سورة مبارکة معارج میفرماید: «یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدی مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنيهِ﴿11﴾ وَ صاحِبَتِهِ وَ اَخيه﴿12﴾ وَ فَصيلَتِهِ الَّتی تُؤْويه﴿13﴾ وَ مَنْ فِی الْـاَرْضِ جَميعاً ثُمَّ يُنْجيهِ﴿14﴾»[8] مجرم آرزو میکند ای کاش فدیه بدهد فرزندش و همسرش و برادرش را و آن خویشاوندانی که او را پناه میدادند و تمام زمينيان را، تا نجات پيدا کند، امّا از او پذيرفته نمیشود. همان فرزندی که مجرم، در دنیا به خاطر او در برابر اوامر الهی ایستادگی میکرد، به عنوان نمونه: به خاطر تأمین آیندة فرزندان، از فریضة حج شانه خالی میکرد، در آن روز آرزو میکند که ای کاش قبول میشد و او همان فرزندش را فدیه میداد و نجات پيدا میکرد، امّا پذیرفته نمیشود، چراکه روز قیامت، دیگر دارِ جبران نیست.
2- پذیرفته شدن شفـاعت: وقتی مجرمین در روز قیـامت میبینند که عرصه برایشان آن چنان تنگ شده، میگویند: «فَما لَنا مِنْ شافِعينَ﴿100﴾ وَ لا صَديقٍ حَميمٍ﴿101﴾ فَلَوْ اَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ﴿102﴾»[9]. درخواست شفاعت و ياور هم پذیرفته نمیشود و کسی نمیتواند از مجرمین شفاعت کند و تمامی درها يک به يک بسته میشوند.
3- کسب نور: در روز قیامت که خورشید و ماه از نورپاشی ساقط میشوند «اِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَت﴿1﴾ وَ اِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَت﴿2﴾»[10]، در آن روز صحنة قیامت به نور الهی روشن میشود «وَ اَشْرَقَتِ الْاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»[11] و مؤمنان که به نور خداوند سبحان مزیّن و منوّر شدهاند «اَللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْـاَرْضِ»[12]، در روز قیـامت بـا آن نور حرکت میکنند و مجرمین از مؤمنان درخواست میکنند که صبر کنید تا ما هم از نور شما اقتباس کنیم «اُنْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ»[13]، که جواب داده میشود: «قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً»[14] برگردید به دنیا و در آن جا نور فراهم آورید. یعنی این نور در آخرت کسب کردنی نیست و باید در دنیا فراهم گردد.
4- بازگشت به دنیا و جبران عمل: مجرم به هنگام مرگ آرزو میکند که ای کاش به دنیا برگردانیده شود تا اعمال صالحاتی را که انجام نداده جبران کند، که اين خواستة مجرم هم ترتيب اثر داده نمیشود «حَتّى اِذا جاءَ اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ﴿99﴾ لَعَلّی اَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ كَلاّ اِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ اِلی يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴿100﴾»[15]، چراکه تنها عامل نجات در روز قیامت، عمل صالح است و تنها دارِ عمل، دنیا میباشد و مرگ پلی است که انسان را از دنیا به آخرت منتقل میکند، همانطور که حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «فَمَا الْمَوْتُ اِلّا قَنْطَرَةٌ»[16] مرگ جز پل نیست.
5- آرزوی خروج از آتش: وقتی مجرمین در روز قیامت تمام آرزوهایشان را برباد رفته میبینند، ناچار وارد جهنّم میشوند، لکن زمانی که شدّت عذاب را مشاهده میکنند، ابتدا درخواست خروج از آتش مینمایند «رَبَّنا اَخْرِجْنا مِنْها فَاِنْ عُدْنا فَاِنّا ظالِمُونَ»[17]، که خداوند متعال در پاسخ میفرماید: «اِخْسَؤُا فيها وَ لا تُكَلِّمُونِ»[18] و آنگاه تقاضا میکنند که حداقل یک روز از عذابشان کم شود «وَ قالَ الَّذينَ فِی النّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنّا يَوْماً مِنَ الْعَذابِ»[19] که به این خواستة مجرمین هم ترتیب اثر داده نمیشود و عذرخواهی آنها پذيرفته نمیگردد «يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظّالِمينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّار»[20].
6- درخواست مرگ و نیستی: زمـانی کـه هیچ کدام از خواسته های مجرمین در روز قیامت پذیرفته نمیشود، تنها یک راه برای آنها باقی میماند و آن این است که درخواست میکنند: ای کاش با خاک یکسان شوند «يا لَيْتَنی كُنْتُ تُراباً»[21]. به فرمودة مفسران عظام، علّت این که انسان میگوید ای کاش خاک بودم، این است که: خاک، رام و مطیع است و آبی را که به صورت باران نازل میشود، جذب میکند و شکوفا و سرسبز میگردد، درحالی که سنگ آن را دفع میکند و شکوفا نمیشود و هیچ گیاهی از سنگ نمیروید. بنابراین مجرمین هم در روز قیامت آرزو میکنند که ای کاش خاک بودیم و تعالیم و حقایق و فرامین الهی و حضرات انبیاء و اوصیاء(عَلَيهِمُ السَّلام) را پذیرا میشدیم.
استاد جوادی آملی فرمودند: ترتیب مذکور، بر اساس فرمودة خداوند متعال و روایات نبوده، بلکه بر اساس تناسب طبیعی ارائه میشود.
پس امکان مرگ و نیستی هم در روز قیامت وجود ندارد، چراکه طبق بيان نورانی امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) در روز قیامت، مرگ را به صورت موجودی حـاضر میکنند و سر او را ذبـح میکنند، سپس گفته میشود: «ای اهل بهشت برای همیشه در بهشت خواهید ماند و مرگی نیست و ای اهل جهنم برای همیشه جهنمی هستید و مرگی وجود ندارد»[22]. مجرمین از خازنان دوزخ درخواست میکنند: «يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ»[23] و آنها جواب میدهند: «اِنَّكُمْ ماكِثُون»[24]. مجرمین در روز قیامت نه میمیرند و نه زنده میشوند «لا يَمُوتُ فيها وَ لا يَحْيی»[25].
به فرمودة مفسران عظام، اعتقادات و اعمال انسان در روز قیامت، ظهور دارد. اعتقادات و اعمال حق، به صورت رَوح و ریحان و بهشت ظاهر میشود «فَاَمّا اِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ﴿88﴾ فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعيمٍ﴿89﴾»[26] و اعتقادات و اعمال باطل به صورت آتش ظهور میکند «نارُ اللهِ الْمُوقَدَةُ﴿6﴾ اَلَّتی تَطَّلِعُ عَلَى الْاَفْئِدَةِ﴿7﴾»[27]. آتش دنیا از ظاهر می آید و باطن را میسوزاند، ولی آتش آخرت از باطن نشأت میگیرد و میسوزاند. ایمان و عمل صالح، توشة انسان در روز قیامت است که دار حساب میباشد. کسی که در دنیا عمل صالح انجام داده و از محرّمات الهی چشمپوشی نموده، در روز قیامت از سعی و تلاشی که در دنیا انجام داده راضی و خشنود است «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةُ»[28]، «لِسَعْيِها راضِيَةَ»[29]. امّا گروه دیگر که مجرمین هستند، در روز قیـامت سیاهی اعمالشـان بر چهره هایشـان نشسته است «وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ﴿40﴾ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ﴿41﴾»[30].
1- خلوتهايتان آشکار اوست (نهج البلاغه مرحوم دشتی، خطبه 199).
2- و نيست خداوند غافل از آنچه عمل میکنيد (مبارکة بقره/74).
3- همانا ما نازل کرديم ذکر را و همانا ما او را البتّه محافظت کنندگانيم (مبارکة حجر/9).
4- روز حسرت (مبارکه مريم(سَلامُ اللهِ عَلَيها)/39).
5- روز مغبون شدن (مبارکه تغابن/9).
6- همانا کسانی که کافر شدند و مُردند درحالی که کافران بودند، پس هرگز قبول کرده نمیشود از احدی از ايشان به اندازة پُری زمين، طلا و اگر فديه دهد آن را، آن گروره برای ايشان عذاب دردنـاک است و برای ايشان نيست هيچ يـاری کنندگـانی (مبارکة آل عمران/91).
7- همانا کسانی که کافر شدند، اگر باشد برای ايشان آنچه که در زمين است همگی و مانند آن همراه او، تا فديه دهند با آن از عذاب روز قيامت (نجات يابند)، قبول کرده نمیشود از ايشان و برای ايشان است عذابی دردناک (مبارکة مائده/36).
8- مبارکة معارج/ اا الی14
9- و نباشد ما را هيچ شفاعت کننده ای﴿100﴾ و نه دوستی نزديک﴿101﴾ پس کاش همانا برای ما بازگشتی بود، پس میشديم از مؤمنان﴿102﴾ (مبارکة شعراء/ 100و 101 و102).
10- زمانی که آفتاب درهم پيچيده شود﴿1﴾ و زمانی که ستاره ها تيره شوند﴿2﴾ (مبارکة تکویر/1و 2).
11- و روشن شود زمين به نور پروردگارش (مبارکة زمر/69).
12- خداوند، نور آسمانها و زمين است (مبارکة نور/35).
13- صبر کنيد تا ما هم از نور شما اقتباس کنيم (مبارکة حدید/13).
14- گفته میشود: برگرديد به پشت سرتان، پس نور کسب کنيد (مبارکه حديد/13).
15- تا زمانی که آمد يکی از ايشان را مرگ، میگويد: پروردگارا برگردان مرا﴿99﴾ شايد که من انجام دهم عمل صالحی در آنچه که ترک کردم، نه چنين است، همانا آن کلمه ای است که او گويندة آن است و از پيش رويشان حائلی است تا روزی که برانگيخته شوند﴿100﴾ (مبارکة مؤمنون/99 و 100).
16- بحارالانوار، ج44، ص297
17- پروردگارا، خارج کن ما را از آن، پس اگر تعدّی کرديم، پس همانا ما از ستمکاران هستيم (مبارکة مؤمنون/107).
18- دور شويد در آن و سخن نگوييد با من (مبارکة مؤمنون/108).
19- و میگويند کسانی که در آتش هستند به خازنان دوزخ، بخوانيد پروردگارتان را تا تخفيف دهد از ما، روزی از عذاب را (مبارکة غافر/49).
20- روزی که نفع نمیدهد ظالمان را عذرخواهی آنها و برای آنهاست لعنت و برای آنهاست خانة بد (مبارکة غافر/52).
21- ای کاش من خاک بودم (مبارکة انبیاء(عَلَيهِم السَّلام)/40).
22- بحارالانوار، ج8، ص346
23- ای مالک، بايد که حکم کند به مرگ ما پروردگارت (مبارکة زخرف/77).
24- همانا شما درنگ کنندگانيد (مبارکه زخرف/77).
25- نه میميرد در آن و نه زندگانی میکند (مبارکة طه/74).
26- پس امّا اگر باشد از نزديک شدگان﴿88﴾ پس راحتی است و ريحان و بهشت بانعمت﴿89﴾ (مبارکة واقعه/88 و89).
27- آتش خداوند است برافروخته﴿6﴾ آتشی که طلوع میکند از دلها﴿7﴾ (مبارکة همزه/6 و 7).
28- صورتهايی در آن روز (از شدت شادی) برافروخته است (مبارکة قیامت/22).
29- از سعيشان خشنود هستند (مبارکة غاشیه/9).
30- و صورتهايی در آن روز بر آنها غباری است﴿40﴾ که فرو گيرد آنها را تيرگی﴿41﴾ (مبارکة عبس/40 و 41).