«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا اَبا عَبْدِاللهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِك»[1]. آياتی که در جلسات سابق استفاده شد، مربوط به مسئلة انفاق و احسان فی سبيل الله و بذل اموال، و نقطة مقابلش، بخل و امسـاک بود تا میرسد به احسان و انفاق حضرت اباعبدالله الحسين(عَلَيهِ السَّلام) در نمايشگاه بذل روز مقدّس عاشورا و سرزمين کربلا که عاليترين بذلها میباشد. وجود مقدّس حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) قهرمان بذل بودند و هر آنچه داشتند، در روز عاشورا در طَبَق اخلاص نهادند و بذل معبود محبوب نمودند. بالاترين بذلی که در عالم اتفاق افتاده، توسط حضرت امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) و به دنبالشان شهدای کربلا بوده است که حاضر شدند جان و مالشان را در راه حضرت امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) بذل نمايند که درواقع همان بذل در راه خداوند است. در مقابل اينان، سپاه کفر و ظلمت قرار داشت که در نهايت بخل بودند. وجود مقدّس امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) نه تنها هر آنچه داشتند از جان و مال و فرزندان و اصحاب، بذل محبوب ازلی و ابدی نمودند، بلکه آن بزرگوار به سپاه دشمن و حتّی به مَرکبهای دشمن هم آب دادند. امّا سپاه کفر و ظلمت، از دادن جرعه ای آب حتّی به طفل شش مـاهة آن حضـرت نيـز خودداری نمـوده و آب را بـر روی آل رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) بستند. بارزترين مظهر بخل، سپاه دشمن، و عاليترين مظهر انفاق، سپاه نور بود که عالیترين بذل را در صحنة جنگ به نمايش گذاشتند. هزار و سيصد و هفتاد و پنج سال از واقعة عاشورا میگذرد و با وجود اين همه مخالفت و مبارزة دشمن عليه اسلام و قرآن و توحيد و مظاهر آن، جريان عاشورا و واقعة کربلا و حماسة حسينی نه تنها از بين نرفته بلکه کمرنگ هم نشده و هر سال که میگذرد بـا خيزش بيشتری مورد توجّه شيعه قرار میگيرد و اين محبّت امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) است که خدای سبحان در قلبها قرار داده است. علامه امينی(رَحمَةُاللهِ عَلَيه) میفرمايند: امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) هر آنچه را که داشت برای خداوند داد و خداوند متعال هر آنچه را که داشت، به حسين(عَلَيهِ السَّلام) داد. خداوند همه چيز دارد و همه چيز را به حسين(عَلَيهِ السَّلام) بخشيد، از جمله محبّت حق تعالی که در قلوب تمام بندگـان قرار دارد که آن را هم به حسين(عَلَيهِ السَّلام) داد «اِنَّ لِلحُسَینِ فى قُلُوبِ المُؤمِنينَ مَحَبَّةً مَكنُونَةً»[2] محبّت حسين(عَلَيهِ السَّلام) يک محبّت پنهانی در قلوب است که خداوند آن را قرار داده است. ملاحظه میشود که در اين روزها، چطور پير و جوان و زن و مرد هر آنچه را که در توان دارند در راه حضرت امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) و برای زنده کردن ياد آن بزرگوار بذل میکنند. در اين مسير، کسی را اجبار نکرده اند و همة اينها از محبت قلبی امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) نشأت میگيرد که خداوند در قلوب مؤمنين قرار داده است. هر کس به نوعی، با تلاش در مساجد و تکايا و سياه پوشيدن و... محبّت قلبی خود را ابراز میدارد و تمام اينها در پيشگاه خداوند ارزشمند است و بهرهها برای آنان به ارمغان می آورد، چراکه در راه امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) و برای کسی است که دردانة پروردگار میباشد، لکن توصيه شده است که انسان به کم قانع نشود. يکی از اوصاف مؤمنين داشتن طبع بلند و همّت عالی است. اينکه گفته شود: مرا به جهنّم نبرند کافی است و يا به گوشة بهشت راضی هستم، در شأن مؤمن نيست، بلکه مؤمن بايد فردوس و عاليترين درجات بهشت را از خداوند طلب کند، چراکه اين باعث میگردد انسان اعمالی در حد فردوس انجام دهد، همانطور که وجود مقدّس حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) میفرمايند: خداوند کارهای بزرگ را دوست دارد «اِنَّ اللهَ تَعالی يُحِبُّ مَعالِیَ الْاُمُور»[3]. وقتی خداوند متعال استعداد رفتن به فردوس را بصورت بالقوّه در وجود انسان قرار داده است، چرا برای آن تلاش ننمايد و به کمتر از آن قانع گردد؟ استاد جوادی آملی میفرمايند: همّت ما اين نباشد که به جهنّم نرويم، بلکه بهشت و فردوس و جايگاه شهدای کربلا را طلب کنيم و اين با تسليم و اطاعت و عمل، به فعليّت میرسد ولذا شايسته است محبّتی را برای خود تدارک ببينيم که حضرت امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) و آل طاهرينشان آن را امضاء کنند. آن محبّتی را تدارک ببينيم که مشمول اين بيان نورانی قرار گيريم که فرمودند: هر کس ما را دوست داشته باشد با ما خواهد بود «مَنْ اَحَبَّنا فَهُوَ مِنّا»[4]. دوستداران اهلبيت(عَلَيهِم السَّلام) بهشتی اند و دوستداران دوستدارانشان نيز بهشتی هستند، همانطور که رسول اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) فرمودند: «اَنْتَ فِی الْجَنَّةِ يا عَلِیُّ وَ شيعَتُكَ وَ مُحِبُّ شيعَتِك»[5] و در موردی نيز فرمودند: «اِنَّهُ لَفِی الْجَنَّةِ وَ مُحِبُّوهُ فِی الْجَنَّةِ وَ مُحِبُّو مُحِبِّهِ فِی الْجَنَّةِ»[6]، و در زيارت عاشورا نيز میخوانيم: «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِیُّ لِمَنْ والاكُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداكُم» من در صلح هستم با کسی که با شما در صلح باشد و در جنگ هستم با کسی که با شما بجنگد و دوست هستم با هر کسی که دوستدار شماست و دشمنم با هر کس که دشمن شماست. حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) میفرمايند: «مَنْ اَحَبَّنا فَلْيَعْمَلْ بِعَمَلِنا»[7] علامت محبّت، صادق بودن است و اينکه انسـان عمـل کند آنگونه کـه آن بزرگواران عمل میکنند. حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) میفرمايند: «اِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ يُحِبُّ مُطيع»[8] همانا محبّ واقعی مطيع محبوبش است. آری حقيقتاً امکان ندارد انسان کسی را دوست داشته باشد ولی با اوامر و فرامين او مخالفت نمايد. محبّ حقيقی نه تنها با اوامر محبوبش مخالفت ندارد، بلکه به شکل محبوبش درمیآيد. محبّت راستين، محبّ را به شکل محبوبش درمی آورد. خداوند متعال در قرآن کريم میفرمايد: «قُلْ اِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونی يُحْبِبْكُمُ اللهُ»[9] (پيامبرم) بگو: اگر خداوند را دوست داريد، از من که محبوب پروردگار هستم اطاعت کنيد تا خداوند شما را دوست داشته باشد. يعنی کردار و اخلاق و رفتار و گفتار خود را با محبوبم بسنجيد و به کردار و گفتار او نزديک کنيد، چراکه خُلق او خُلق قرآن و خداوند است «كانَ خُلْقُهُ الْقُرْآن»[10].
پس عزادار و شيعة حسينی، خود را به آن اعمال و رفتار و اخلاقی ملبّس میکند که مورد امضای آن بزرگواران قرار گيرد و با آنان محشور شود و انشاءالله تعالی در روز قيامت ندای «اَينَ الحُسِينِيّون» شامل حال او نيز گردد.
بعد از رسول خداوند(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)، حضرت امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) بر ذمّة ما، حق عظيمی دارند. استاد جوادی آملی فرمودند: خداوند متعال حضرات امامان(عَلَيهِم السَّلام) را اينگونه معرفی میفرمايد: «وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَهْدُونَ بِاَمْرِنا»[11] ما قرار داديم ايشان را ائمّهای، تا مردم را به امر ما هدايت کنند. آری آنان که عرشیاند، آمده اند فرشيان را هدايت کنند و عرشی نمايند، ولذا حق انسانيّت بر گردن ما دارند. اگر انسان محبّ واقعی امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) است، بايد محبّت امام(عَلَيهِ السَّلام)، در اعتقاد و اعمال و رفتار و کردار او، خصوصاً در فضای خانواده سايه افکن باشد. اگر کسی هزاری کار خير و تبليغ و ... در بيرون از خانه داشته باشد، لکن پدر و مادر يا همسر و فرزندان از او ناراضی باشند، محبّ واقعی محسوب نمیشود. حضرت امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) در کربلا، پيوسته به خيمه ها سر میزدند، کودکان را بغل میکردند و زنان و کودکان و بيماران از اهل بيت(عَلَيهِم السَّلام) را دلداری میدادند. وقتی متوجّه میشدند افرادی در خيمه ها نگران هستند، به نزديک خيمه ها می آمدند و ذکر «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِيم»[12] را میفرمودند و آنان را دلگرم میکردند. پس محبّت امامحسين(عَلَيهِ السَّلام) قبل از بيرون، بايد در خانواده پرتوافکن باشد و در اخلاق و رفتار و اعمال ديده شود، ولذا مؤمنترين و محبّترينِ افراد، سازگارترين و مهربانترين و صبورترين آنها در خانواده است.
اگر امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) يک شب از لشکر بیرحمِ دشمن مهلت گرفتند تا به نماز و دعا و مناجات بپردازند و فرمودند: «اَنّی كُنْتُ قَدْ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَـهُ وَ تِلاوَةَ كِتـابِهِ وَ كَثْرَةَ الدُّعـاءِ وَ الْـاِسْتِغْفار»[13]، معلوم میشود که محبّ واقعی آن حضرت، نماز و قرآن را دوست دارد و اهل توبه است. شيعه نشان دارد و نشان او، دوستدار نماز بودن است. محبّ حسینی کسی است که محبت نماز بر او سايه افکن باشد. با توجّه به اينکه انسان آنچه را که دوست دارد، آن را محترم میشمارد، لذا علامت دوستدار نماز بودن اين است که آن را محترم شمارد و در اول وقت و با جمع شرايط اقامه نمايد. شيعة حسينی نه تنها نماز صبحش قضا نمیشود، بلکه آن را با جمع شرايط و در اول وقت اقامه میکند.
به گفتة بزرگان، آنچه امروزه مسلمانان را در معرض خطر قرار میدهد، سکولاريسم جهانی است که با هدفِ شومِ نابودی دين و محو اسلام و ولايت به ميدان آمده است. دشمن برای محو دين، مظاهر دين را که مهمترينِ آن نماز است، از بين میبرد. حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) فرمودند: «لِكُلِّ شَیْءٍ وَجْهٌ وَ وَجْهُ دينِكُمُ الصَّلاةُ فَلا يَشينَنَّ اَحَدُكُمْ وَجْهَ دينِه»[14].
علامت ديگر شيعة حسينی، بذل و انفاق در راه پروردگار است. حضرت امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) قهرمان بذل و انفاق هستند، بنابراين کسی که اهل بخل و امساک است و از پرداخت خمس و زکات خودداری میکند، محبّ واقعی خداوند و امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) نيست و درواقع با اين کارش میگويد: يا حسين، من مالم را بيشتر از شما دوست دارم، همانطور که وقتی کسی در زمان صبح، خواب شيرين را بر نمـاز ترجيح میدهد و نمـاز صبح او قضا میشود، بـا زبانِ بی زبانی به مکتب عاشورا که مکتب نماز است، میگويد: من خواب را بيشتر از نماز دوست دارم، درحالی که خدای سبحان در قرآن کريم در اوصاف مؤمنان حقيقی میفرمايد: «وَ الَّذينَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ»[15] مؤمنان از لحاظ محبّت به خداوند شديدتر هستند. همچنين کسی که در مجلس گناه و معصيت بمانند مجلس مختلط که حريم محرم و نامحرم رعايت نمیشود، شرکت میکند، درحالی که میداند امام زمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) شاهد و ناظر هستند و برای گناهِ او اندوهگين میشوند، محبّ واقعی امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) نيست و محبّت خداوند و امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) در افکار و اعمال او سايه افکن نشده است.
حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فی شَهْرِ رَمَضانَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلّا اَنْ يَشْهَدَ عَرَفَة»[16] کسی که بخشيده نشود در ماه مبارک رمضان، آمرزشی نيست برای او تا سال ديگر، مگر اينکه در عرفه حاضر شود. حال اگر جاماندگان از شب قدر و عرفه هستيم، باب حسين(عَلَيهِالسَّلام) گشوده است و اين باب همواره مفتوح و عظمتش وسعت دارد «اِنََّ الْحُسَينِ مِصباحُ الْهُدی وَ سَفينَةُ النَّجاة»[17] امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) چراغ پرنورِ هدايت و کشتی نجاتی هستند که تمام جاماندگان را هدايت میکنند، پس باب امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) را رها نکنيم.
حضرت امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) در يکی از سخنرانیهای خود در کربلا فرمودند: آيا نمیبينيد به حق عمل نمیشود و از باطل نهی نمیشود «اَلا تَرَوْنَ اَنَّ الْحَقَّ لا يُعْمَلُ بِهِ وَ اَنَّ الْباطِلَ لا يُتَناهى عَنْه»[18]، آن بزرگوار قيام نکردند که تنها ظاهر مردم حسينی شود و معابر و کوچه و بازار سياه پوش گردند، بلکه قيام آن حضرت و نهضت عظيم عاشورا برای اصلاح اعتقاد و اخلاق و اعمال و رفتار و کردار و کل شئون زندگی انسان بوده است. قيام آن حضرت برای اين بود که نماز، حسينی شود، حجاب حسينی گردد، امر به معروف و نهی از منکر حسینی شود و اخلاق و رفتارها حسینی شود. بنابراين شايسته است قدم در راه مولا گذاشته و به هر آنچه ايشان عمل کردند عمل نماييم تا از محبّت آن بزرگوار بهره مند گرديم و مورد شفاعت آن حضرت قرار گيريم «اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَيْنِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْن(عَلَيهِ السَّلام)»[19].
«بارالها! به روان مقدّس حضرت محمّد و آل محمّد(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) درود فرسـت و در امـر ظهـور و فـرج مـولا و مقتدایمـان حضـرت ولیّ عصر(عَجَّلَ الله تَعالی فَرَجَهُ الشَّريف) تعجیل بفرما. خداوندا! توفیق عزاداری حقیقی و شیعه گری و تأسّی واقعی از حضرت اباعبدالله الحسین(عَلَيهِ السَّلام)، به همة ما عنایت بفرما و حقیقت و روح عاشورا را در وجود ما محقق بفرما. بارالها! توفیق عمل به پیامهای عاشورا به همة ما کرامت بفرما و ما را از پیام رسانان عاشورا مقرّر بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرما. به مسلمانان ستمدیده علی الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق و سوریه نجات کرامت بفرما».
«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ
صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»
1- سلام بر تو ای اباعبدالله و بر روحهايی که در آستانت مدفون شدند (مفاتيح الجنان، فرازی از زيارت عاشورا).
2- بيان نورانی رسول اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)؛ الحق المبين في معرفة المعصومين(عَلَيهِم السَّلام)، الشيخ علي الكوراني العاملي، ص588
3- پيام پيامبر(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)، متن عربی، ص740
4- بيان نورانی امام محمّد باقر(عَلَيهِ السَّلام)؛ تفسير العياشی، ج2، ص231
5- تو در بهشت هستی يا علی و شيعيان تو و دوستداران شيعيان تو (در بهشت هستند) (بحارالانوار، ج25، ص265).
6- همانا او (امام علی(عَلَيهِ السَّلام)) البتّه در بهشت است و دوستداران او در بهشت هستند و دوستدارانِ دوستداران او در بهشت هستند (بحار، چاپ بيروت، ج27، ص136).
7- کسی که دوست دارد ما را، پس بايد عمل کند به عمل ما (بحارالانوار، ج67، ص306).
8- بحارالانوار، ج47، ص24
9- مبارکه آل عمران/31
10- خُلق او (پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ))، خُلق قرآن بود (فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج1، ص123).
11- مبارکه انبياء(عَلَيهِم السَّلام)/73
12- نيست حول و قوّه ای مگر به (اِذن) خدای بلندمرتبه و بزرگ (بيان نورانی رسول اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)؛ بحارالانوار، ج2، ص63).
13- همانا من دوست میدارم نماز را برای او و تلاوت کتابش را و کثرت دعا و استغفار را (بحارالانوار، ج44، ص392).
14- برای هر چيز صورتی است و صورت دين شما نماز است، پس زشت نکند يکی از شما صورت دينش را (الکافی، ج3، ص270).
15- مبارکه بقره/165
16- الکافی، ج4، ص66
17- مثيرالاحزان، ص4
18- آيا نمیبينيد اينکه حق عمل کرده نمیشود به آن و اينکه باطل نهی کرده نمیشود از آن (تحف العقول، ص245).
19- خداوندا، روزيم کن شفاعت امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) را در روز ورود و برجا دار گام راستينم را نزد خودت با امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) و اصحاب امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) کسانی که بذل کردند خون قلبشان را در راه امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) (مفاتيح الجنان، فرازی از زيارت عاشورا).