«لكِنِ اللهُ يَشْهَدُ بِما اَنْزَلَ اِلَيْكَ...» خداوند در حقّانیّت آن بزرگوار شهادت می دهد که رسالتش حق، و کتابش حق، و مصون از هرگونه باطل و انحراف است و سرچشمه گرفته از علم بی نهایت الهی است «لا يَاْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِه»[1]، و علاوه بر آن، فرشتگان هم شهادت می دهند «وَ الْمَلائِكَةُ يَشْهَدُونَ». حال آیا دفاع و حمایت خداوند از حقّانیّت حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) و کتاب آسمانیشان دلیل بر حقّانیّت ایشان نیست؟
خدای سبحان علاوه بر آیۀ شریفۀ «لكِنِ اللهُ يَشْهَدُ بِما اَنْزَلَ اِلَيْكَ...» در مبارکۀ حجر نیز می فرماید: «اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظُونَ»[2] همانا ما این قرآن را نازل کردیم و ما برای آن محافظت کنندگانیم. اوّلین و بزرگترین حافظ دین و قرآن، خود خدای سبحان است و آنگاه حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) و آل طاهرین آن حضرت به عنوان حافظین دین و رسالت می باشند. همچنین خدای سبحان، فرشتگان را هم حافظین وحی قرار داده و به آنان دستور می دهد که بعد از نزول وحی، رسول گرامیش را از هرسو احاطه کنند تا پیام الهی بدون کمترین آسیب و خدشه به بندگان خداوند ابلاغ شود «يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً»[3].
خدای سبحان بعد از اینکه حقّانیّت حضرت پیامبراسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) را امضاء فرمود، عصمت آن بزرگوار را هم امضاء می فرماید. عصمت آن حضرت در سه مرحله است:
۱- عصمت در مرحلۀ دریافت وحی: از آنجا که وحی الهی توسّط فرشتگان بر حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) ابلاغ می شود، لذا از تحریف ها و دخالت های شیطانی مصون و محفوظ است.
۲- عصمت در مرحلۀ حفظ و نگهداری: فرشتگان و جناب جبرئیل(عَلَيهِ السَّلام)، وحی الهی را بر حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) ابلاغ می کنند و وحی الهی از زمانی که رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) آن را دریافت می کنند تا زمانی که آن را ابلاغ می نمایند، مصون از تحریف و دستبرد شیاطین می باشد.
۳- عصمت در مرحلۀ ابلاغ: حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) از زمـانی کـه وحی را دریـافت می کنند تـا زمـانی کـه آن را ابلاغ می نمایند، توسّط نیروهای غیبی از هرگونه دخالت های غیر الهی، مصون و محفوظ هستند.
خداوند متعال، اطاعت مطلق هیچ کس را واجب نمی فرماید، مگر اینکه معصوم باشد. حال وقتی اطاعت از رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) و ائمّۀ هدی(عَلَيهِم السَّلام) در ردیف اطاعت خدای سبحان واجب می باشد «اَطيعُوا اللهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمْرِ مِنْكُم»[4]، معلوم می شود که آنان از مقام عصمت برخوردارند و اطاعت مطلقه را به این سبب امر فرموده که رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) جز سخن خداوند، سخنی ندارند «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى﴿3﴾ اِنْ هُوَ اِلاّ وَحْیٌ يُوحى﴿4﴾»[5]، و مصون از خطاء و نسیان و اشتباه هستند و همان طور که رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) خلیفۀ الهی هستند، ائمه(عَلَيهِم السَّلام) نیز خلیفۀ رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ)، و در نتيجه خلیفۀ خداوند می باشند.
[1]- نیاید آن را باطل از پیش روی آن و نه از پشت سرش (مبارکه فصلت/۴۲).
[2]- همانا ما فروفرستادیم ذکر را و در حقیقت ما برای او البته حافظانیم (مبارکه حجر/۹).
[3]- قرار می دهد از پیش روی او و از پشت سر او نگهبانانی (مبارکه جنّ/۲۷).
[4]- اطاعت کنید خداوند را و اطاعت کنيد رسول را و صاحبان امر از شما (مبارکه نساء/۵۹).
[5]- و سخن نمیگوید از روی هوی و هوس﴿3﴾ نیست آن مگر وحیی که وحی کرده میشود﴿4﴾ (مبارکه نجم/۳و۴).