ماه ذیقعدة الحرام، دارای عظمت بسیاری است. طلیعۀ آن، ولادت باسعادت حضرت معصومه(سَلامُ ­اللهِ ­عَلَيها)، یازدهم آن ولادت مبارک حضرت امام رضا(عَلَيهِ السَّلام) و بیست و سوم آن بنا به روایتی شهـادت امام رضا(عَلَيهِ السَّلام) و روز زیارتی آن بزرگوار، و بیست و پنجم آن، روز دحوالارض است که از جمله چهار روزی می باشد که به فضیلت روزه ممتاز است و پایان آن شهادت وجود مقدّس حضرت امام جواد(عَلَيهِ السَّلام) می باشد.

     ماه ذیقعدة الحرام با این همه عظمت و فضیلتی که دارد، یک فضیلت ممتاز دیگری هم دارد و آن اینکه: آغاز میقات چهل روزۀ حضرت موسی(عَلَيهِ السَّلام) است که از اول این ماه آغاز می شود و تا آخرِ دهۀ اول ذیحجة الحرام ادامه می­یابد و بهترین زمان برای چلّه گیری و خودسازی می باشد. بزرگانِ دین و اهل معرفت و اولیای الهی به هر مقام و رتبه ای که رسیدند، از راه ایستادگی در برابر نفس و پاسخ ندادن به آن و به عبارت روشن تر، از طریق مبارزۀ نفسانی بوده است.

     یکی از راه های تربیت نفس، مسئلۀ چلّه گیری یا اربعین گیری است. اولیـای الـهی از این رهگـذر بهره هـای فراوانی برده اند. چلّه گیری یعنی انسان تصمیم بگیرد چهل روز در مورد یک یا تمام گناهانش مراقبت داشته و آنها را ترک نماید، مثلاً عهد کند که چهل روز نماز صبحش قضا نشود. در کلمۀ چهل معنای کمال نهفته است. در خلاصه ای از بيانات استاد جوادی آملی آمده است: «شخصی که چلّه گیری دارد، از همان روز اول بهره می برد، نه بعد از چهل روز». اول ماه ذیقعدة الحرام شروع چلّه گیری حضرت موسی(عَلَيهِ السَّلام) برای اخذ کتاب تورات بوده است که البته اول یک ماه بوده و خداوند ده روز دیگر آن را تمدید فرموده و در دهم ذیحجة الحرام، چهل شب تمام شده است «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ اَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ اَرْبَعينَ لَيْلَةً»[1]. با اربعین گیری و چلّه گیری روح انسان دارای عظمت و کرامت می گردد، ولذا چلّه گیری در بزرگی و کرامت روح انسان بسیار مؤثر است، چراکه وقتی روح بزرگ شد، همه چیز را تحت سیطرۀ خود و تحت الشّعاع قرار می دهد.

     حال عالی ترین شرایط برای چلّه گیری فراهم آمده است تا همراه و همگام با حضرت موسی(عَلَيهِ السَّلام) این سیر و سفر روحی را شروع کرده و در آستانۀ سفر مبارک حج، بمانند سالیان قبل، با حجاج محترم در روز عرفه و ترویه و عید قربان، همراه و هماهنگ شویم و از راهِ به ظاهر دور، قلبها را روانه کرده و ارتباط معنوی فراهم آوریم «بُعد منزل نَبُوَد در سفرِ روحانی»[2]. همۀ اینها از طهارت عملی برمی خیزد که همان شریعت و عمل صالح است. استاد حسن زادۀ آملی چه زیبا می فرمایند که: «مقامات معنوی مانند مقامات ظاهری نیستند، بلکه خيلی خوش نشین هستند و قابلیّت طلب می کنند». یعنی مقامات باطنی مانند مقامات ظاهری هرگز با روابط و پارتی بازی کسب نمی شوند. قابلیّت و شایستگی باید، ظرف طاهری باید، تا معرفت الله در قلب جای گیرد. مظروف نورانی، ظرف نورانی می طلبد. میان ظرف و مظروف باید تناسبی باشد، ولذا اگر انسان به کم راضی نیست و درجات بالای توحید را طالب است، هزینه بردار است. حق هزینه دارد و اهل حق بودن هزینه می خواهد.

«بـه هوس راست نیـایـد بـه تمنّـا نشود

                                        کاندر این راه بسی خون جگر باید خورد»[3]

     البته سودی که خداوند در برابر تلاش و کوشش بنده اش عنایت می فرماید، هیچ کس نمی دهد. خداوند در برابر زحمات و تلاش های انسان در عمر محدود، اجر و پاداش نامحدود اعطاء می کند و برکات دنیوی و اُخروی می دهد و بهشت دنیا و آخرت عنایت می فرماید.

     پس شایسته است از همین امشب چلّه گیری را شروع کنیم. اگر انسان چهل روز یک گناه را انجام ندهد، بعد از چهل روز بر روح او ملکه شده و رسوخ پیدا می کند و در جان او نهادینه می شود و او یک مرتبه می بیند همانند سابق گناه و معصیت برای او حلاوت ندارد و غیبت برای او لذت بخش نیست، چراکه ماهیّت گناه برایش آشکار می شود. اگر اولیای الهی نه تنها معصیت نمی کنند، بلکه از مکروه هم پرهیز دارند، برای این است که ماهیّت گناه برایشان هویدا شده است. انسان بعد از زمان چلّه گیری درمی یابد که روحاً بزرگ شده و دیگر مانند سابق در برابر نفس سست و ضعیف نیست که بی اختیار به دنبال گناه روانه شود و اکنون با روشن شدن ماهیّت گناه، روحش عظمت یافته و نه تنها لذت بخش نیست، بلکه یک نفرتی نسبت به گناه در وجودش ایجاد شده است. خداوند به رنج و تلاش محدود بنده اجر نامحدود در شأن خودش عنایت می فرماید و انسان با این تلاشها و صبرها با خداوند معامله می کند و محصول آن، ترک گناهان است. البته تلاش و کوشش و صبر همیشه عالی است، لکن در فضای خانواده از اولویّت بالاتری برخوردار است و زیباترین محصول آن این است که در محیط خانواده، همۀ افراد از او راضی می باشند[4]. آری معامله با خداوند چنین برکات عالیه ای دارد و حقیقتاً چه کسی با خداوند معامله کرد و ضرر دید؟

     «بارالهـا! بـه روان مقدّس حضـرت محمّـد و آل محمّـد(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) درود فرست و در امر ظهـور و فرج مـولا و مقتدایمـان حضـرت ولیّ­عصر(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبۀ حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی به همۀ ما مرحمت بفرما. خداوندا! توفيق تأسّی از انسان­های کامل در تمام زمینه­ها و سیراب شدن از چشمه کوثر به دست ساقی کوثر به همۀ ما عنایت بفرما. پروردگارا! توفیق صبر و شکر و تسلیم و رضا بر تمام داده­ها و مواهب و نعمت­ها و تمام مصائب و مشکلات به همۀ ما کرامت بفرما. بارالها! توفيق کسب سرمایۀ عالی ترِ ایمان و تقوا و اخلاص و یقین به همۀ ما مرحمت بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرما. به مسلمانان ستمدیده علی الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق، سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».

 

«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ

صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»

 

[1]- و وعده دادیم (حضرت) موسی را سی شب و تمام گردانیدیم آن را به ده (شب)، پس تمام شد وقت مقرّر پروردگارش چهل شب (مبارکه اعراف/۱۴۲).

[2]- حافظ(عَلَيهِ الرَّحمَة)

[3]- شمس الدین محمد بن محمود آملی

[4] - به جز در مواقعی که خشنودی آنان از او موجب ناخشنودی پروردگار گردد که حضرت معصوم (ع) فرمودند: « لا طاعة المخلوق فی معصیة الخالق» در برابر نافرمانی از خداوند اطاعت از مخلوق جایز نیست.