با توجه به اینکه تنها عامل نجات، قرآن و عترت(عَلَيهِم السَّلام) است و انسان جز از این طریق به سعادت نمیرسد، معلوم میشود که زیباترین پاسخ به ندای مبارکِ «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) تمسّک به قرآن و عترت(عَلَيهِم السَّلام) است. فردا شب آخرین شب ماه محرّم است. توجه کنیم که تا چه حدّ کاروان آن حضرت را همراهی کرده و چقدر به آن بزرگوار لبّیک گفتهایم؟ دین و توحید بر دو پایۀ قرآن و عترت(عَلَيهِم السَّلام) استوار است و در صورت تمسّک به این دو پایه، زیبـاترین پاسخ به ندای حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) داده میشود. منظور از تمسّک، الگو قرار دادن قرآن و عترت(عَلَيهِم السَّلام) بطور مطلق میباشد. در مکتبهای غير اسلامی و غیر الهی، الگوها فراوان هستند، ولی هر کدام در بخش و قسمتی الگو میباشند، به عنوان نمونه: ارسطو که شاگرد افلاطون بود، میگوید: «افلاطون را دوست دارم، ولی حقیقت را بیشتر دوست دارم». یعنی افلاطون همۀ حقیقت را بیانگر نیست، درحالی که اهل بیت(عَلَيهِم السَّلام)، بمانند قرآن، حقیقت جاودان و همیشه زنده هستند و افول و غروب ندارند و فرازمانی و فرامکانی میباشند، ولذا به عنوان الگوی مطلق بیان شدهاند. حضرت اباعبدالله الحسین(عَلَيهِ السَّلام) حقیقت همیشه جاوید هستند که برای تمام اعصار و قرون الگو بوده و مطلقیّت دارند، لذا در تمام مسائل فردی و اجتماعی، دنیوی و اُخروی، الگوی مطلق میباشند. به فرمودۀ حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام)، تبعیّت از حق موجب کمال عقل است «لا يَكْمُلُ الْعَقْلُ اِلّا بِاتِّباعِ الْحَقّ»[1]. یعنی تبعیّت از حق موجب میشود که تمام نیروهای ظاهری و باطنی و تمام شئون زندگی انسان رو به قبله و به سمت الله باشد. در حال نماز جسم انسان رو به قبله است، لکن موحّد واقعی تمام شئوناتش رو به قبله و به سمت الله است. اگر انسان تبعیّت از حق و تمسّک واقعی به الگوهای مطلق داشته باشد، تمام نیروهای او رو به قبله میگردند و به این ترتیب در اثر تمسّک به الگوهای الهی، فروغ عقل انسان افزایش یافته و عقل ظاهر تبدیل به عقل باطن میگردد و در اثر عقل حقیقی، انسان موحّد میشود و راه بهشت را میپوید.
[1]- عقل جز با پیروی از حق، کمال نمیپذیرد (بحارالانوار، ج75، ص127).