پنجم ماه مقدّس صفر سالروز شهادت دردانۀ سه یا چهار سالۀ امام حسین(عَلَيهِ السَّلام)، حضرت رقیه(سَلامُ­اللهِ­عَلَيها) است که به نام فاطمه هم معروف هستند. شهـادت این دردانـه بـه پیشگاه مقدّس حضرت ولیّ عصر(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) و تمـام پیروان واقعی و منتظران حقیقی علی الخصوص خواهران محترم تسلیت عرض می شود. آن بزرگوار گرچه دستان کوچکی داشتند، ولی قدرت بزرگی در انهدام حکومت بنی امیه داشتند. ایشان همراه پدر بزرگوارشان به کربلا رفتند و بعد از شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(عَلَيهِ السَّلام)، همراه اهل بیت حضرت به اسارت گرفته شدند و به کوفه و شام منتقل گشتند. در خرابۀ شام آنقدر در فراق پدر گریستند که یزید صدایش بلند شد که این چه صدایی است؟ گفتند: دردانۀ امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) است. گفت: ساکتش کنید و دستور داد سر مبارک حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) را در تشتی قرار داده و پیش حضرت رقیه بفرستند.

«ناگه یزید از خواب جست، آن مردِ خون آشام و پست

                     پرسيد: اين غوغا چه هست؟ آيد به گوش امشب چنين

گفتـنـد ازين ويرانـه است، زآن دختـرِ دردانـه است

                     بـابش چـو دور از خانه است، می نالد آن کودک ازين

نـاگه در آن ويـران سرا، شـد محشـری ديـگـر بپـا

                       آورده شد طشتِ طــلا، بـا شــاهِ خــاکسترنشين

بی پـرده شـد نــورِ مبين، بگـذاشتنـدش بـر زمين

                      در پيـشِ آن طـفـلِ غميـن، يعنـی بيـا بـابـا ببين

طفـلانـه يکـدم نــاز کـرد، آنگـه سخن آغـاز کرد

                        بـاب شکـايـت بـاز کرد، از جــورِ کفّــار لـعيـن

می گفت: ای بـابـای من، ويـرانـه شـد مــأوای من

                       مجروح گشتـه پـایِ من، چون دختـری صحرانشين

چون ديـد خـامُش بـاب را، گفت آنقـدر واوَيـلَتـا

                       تـا روحش از تن شد جـدا، آزاد شد از جـور و کيـن

هرگز نبـاشد در جهـان، جــانسوزتر زيـن داستان

                       دل آب می گردد (حسـان)، هرچنـد بـاشد آهنين»[1]

     «وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ»[2]. «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلٰى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلٰى اَوْلٰـادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلٰی اَصْحابِ الْحُسَيْن اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَيْن‏ الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْن(عَلَيهِ­السَّلام)»[3].

 

[1]- کتاب «ای اشک ها بريزيد»، اشعار مذهبی ديوان استاد حبيب چايچيان(حسان).

[2]- و به زودی خواهند دانست کساني که ظلم کردند، به کدامين بازگشتگاه برمی گردند (مبارکه شعراء/227)

[3]- سلام بر امام حسین(عَلَيهِ­السَّلام) و سلام بر علی بن الحسین(عَلَيهِ­السَّلام) و سلام بر اولاد امام حسين(عَلَيهِ­السَّلام) و سلام بر اصحاب امام حسین(عَلَيهِ­السَّلام)، خداوندا، روزی فرما به من شفاعت امام حسين(عَلَيهِ­السَّلام) را در روز ورود و ثابت گردان برای من قدم صدق نزد تو همراه بـا امام حسين(عَلَيهِ­السَّلام) و اصحاب امام حسين(عَلَيهِ­السَّلام) کسانی که بذل کردند خون قلبشان را در راه امام حسين(عَلَيهِ­السَّلام) (مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت عاشورا).