آيات شريفة 27،26و28 مبارکة نساء پشت سرهم، پيرامون يک موضوع بحث می­کنند. تمام احکام تشريع شده و تعاليم بيان شده و قوانين وضع شده، از سوی خدای تبارک و تعالی و اراده شده از ذات اقدس الهی است. هر چند آیات مورد بحث می تواند تمام قوانينِ تشريع شدة خداوند را شامل شود، لکن  بدين سبب که در آيات شريفة قبلی، قوانين مربوط به مِلک يمين و زن آزاد آمده است، لذا معلوم می­شود که خداوند اراده نموده تا برای مردم، احکام نکاح موقّت و نکاح دائم با مِلک يمين و زن آزاد را بيان فرمايد. منظور خداوند از بيان احکام، در واقع بيان راه سعادت است و قصد او، هدايت مردم به سنت­ها و روش­های پيشينيان از پيامبران است و به دنبال آن بيراهه­روندگان و کسانی را که تبعيت از قوانين الهی نکرده­اند، به توبه دعوت فرموده و وعدة قبول توبه و آمرزش را به آنان می­دهد «وَ اللهُ يُريدُ اَنْ يَتُوبَ عَلَيْکُمْ».

     همانطور که سابقاً استفاده شده، توبة انسان محفوف در دو توبة خداوند است؛ بدين معنا کـه اول خداوند توبه می­نمـايد و رو به بنده می­کند و به او توفيق توبه می­دهد و سپس بنده توفيق توبه پيدا کرده و توبه می­کند و آنگـاه خداوند متعال، از روی لطف و احسان و از باب بنده­ نوازی، توبة او را قبول می­فرمايد. وقتی توبه با «اِلیٰ» آمده، منظور توبة عبد بر خداوند است، ولی وقتی با «عَلیٰ» آمده، منظور توبة خداوند بر عبد است.

     تمام حضرات انبياء سلف، احکام و قوانين و شريعت داشته­ اند و دين از حضرت آدم(عَلَيْهِ‌السّلام) تا حضرت خاتم(صَلَّي‌اللهُ‌عَلَيْهِ‌وَ‌الِٰهِ) يک دين و اسلام بوده است «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللهِ الْاِسْلامُ»[1]، هرچند که منهاج و شريعتِ هر کدام به حَسَب زمان با هم فرق داشته است. به هر حال هر حکم و دستوری و هر قانون و شريعتی که وضع شده، از باب علم و حکمت بوده و همه عالمانه و حکيمانه است، چراکه واضع قوانين عليم و حکيم می­باشد «وَ اللهُ عَليمٌ حَکيمٌ».

 

1- همانا دين، نزد خداوند اسلام است (مبارکه آل ­عمران/19).