یک هفته از پایان ماه مبارک رمضان و عید سعید فطر سپری شده است. انشاءالله تعالی خداوند تمام طاعات و عبادات و نماز و روزه های همه را در شأن نماز و روزۀ حضرت رسول خدا(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) و آل طاهرینشان بپذیرد و قدرت حفظ و نگهداریِ عنـایـات اعطـایی را مرحمت بفرماید. وجود مقدّس حضرت امـام محمّد بـاقر(عَلَيهِ السَّلام) میفرمایند: «اَلْاِبْقاءُ عَلَى الْعَمَلِ اَشَدُّ مِنَ الْعَمَل»[1] نگهداری عمل از خود عمل سختتر است. انشاءالله تعالی هدف از ماه مبارک رمضان که کسب تقوا بود «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون»[2]، تحقّق یافته است. خداوند تبارک و تعالی در برابر عنایات اعطایی، از بندهاش انتظار مراقبت از آنها را دارد. خداوند به میزان مراقبت، بنده اش را رها نمیکند و از او محافظت میفرماید و برکات بالاتری بر او اعطاء میفرماید.
از جمله تمایلات و خواسته ها و نیازهای فطری بشر، میل به تعالی و بزرگی و به عبارت روشنتر، کرامت طلبی است. انسان، همواره تمایل دارد مورد احترام قرار گیرد و از اینکه موردِ بیاحترامی واقع شود رنج میبرد. اکثر اختلافات خانوادگی هم از این مسئله نشأت میگیرد که نسبت به من بیاحترامی شد. احترام طلبی یک حالت فطری برای انسان است و دین مبین اسلام هم مطابق با فطرت اصیل انسانی تنظیم شده و دینِ تکریم و احترام و عزّت و کرامت است و خدای سبحـان در قرآن کریم بـارها انسـان را بـه تعـالی دعوت می فرماید: «تَعالَوْا»[3]. دین اسلام دین بزرگی و کرامت است و خداوند در قرآن درس کرامت می دهد. خداوند کریم است و صفت کرامت را در وجود انسان بصورت بالقوّ ه قرار داده و ابزار کرامت را نيز در اختیار او قرار داده است تا با بهره گیری از این ابزار، کرامتِ بالقوّۀ خود را به فعلیت برساند و آنگاه در مبارکه حجرات، محور کرامت و بزرگی را تقوا معرّفی می فرماید «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ اَتْقاكُم»[4] همانا گرامی ترینِ شما نزد پروردگار، باتقواترین شماست. یعنی انسان هر اندازه ای کـه تقوا داشت، بـه همان میزان بزرگ است و به کرامت می رسد. اگر تقی است، کریم است و اگر اتقی شد، اکرم می گردد. پس کرامت، برخاسته از تقواست و تقوا محصول انجام واجبات و پرهیز از محرمات می باشد. تقوا محصول اطاعت از فرامین الهی است که یکی از این فرامین، روزۀ ماه مبارک رمضان بود که همانطور که استفاده شد، هدف از آن «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون»[5] می باشد.
بنابراین محصول ماه مبارک رمضان، کرامت است که برخاسته از تقوا می باشد. ماه مبارک رمضان مقرّر شده است تا انسان را متّقی سازد و او را در پیشگاه پروردگار، صاحب کرامت نماید. انسان در پرتو تقوا کرامت می يابد، از اینرو معلوم می شود که هر کس به میزان ایمان و عمل و تقوای خود به کرامت راه می یابد و بر اساس بیان نورانی «حَسَناتُ الْاَبْرارِ سَيِّئاتُ الْمُقَرَّبينَ»[6] تقوای انسان های والا، قابل مقایسه با تقوای انسان های عادی نیست و بین این دو فاصلۀ بسیاری وجود دارد. بنابراین بر هر کسی فرض و واجب است به میزان حقایقی که به او رسیده، مراقبت مستمر از خود داشته باشد تا بتواند کرامات عنایت شده از سوی خدای سبحان را محافظت نماید و کرامت بالاتر را از خداوند متعال دریافت دارد.
پس مراقبت های انسان ها یکسـان نیستند و به میزان تعالیم عالیه ای که به ایشان رسیده، سنگین بارتر هستند تا می رسد به وجود مقدّس حضرات معصومین(عَلَيهِم السَّلام) که چون مقام ایمانی و تقوایی بالاتری دارند، لذا مسئولیّت بیشتری نیز دارند.
وقتی انسان یک ماه میهمان ربّ کریم بوده، امکان ندارد که خداوند در این یک ماه عنایاتی به او نداشته باشد. لکن آنچه که خداوند از بنده اش می خواهد، این است که در مقام سپاس گزاری، با مراقبت های مستمر، آن عنایات اعطایی و دستاوردهای ماه مبارک رمضان را حفظ کند تـا عنایات بـالاتر دریافت نماید. البته تقوا مسئلـه ای درونی و قلبی است کـه محصول ایمـان و عمل صـالح می باشد، همان طور که حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه) اشاره به قلب مبارک خود کرده و خطاب به جناب اباذر فرمودند: «ای اباذر، تقوا اينجاست، تقوا اينجاست...»[7]. جایگاه تقوا در قلب است، لکن آثار آن در اعضاء و جوارح دیده می شود. از محضر اساتید معظّم استفاده شده وقتی قلبِ انسان متّقی شد، جان رو به قبله می گردد. به هنگام نماز جسم و بدنِ انسان رو به قبله است، ولی رو به قبله شدنِ روح و جانِ انسان در پرتو تقوا میسور است، همچنان که گناه را دست و پا و چشم و گوش و سایر اعضاء و جوارح انجام می دهند، لکن قلب آلوده و ظلمانی می گردد. در مقابل، هر عمل خیر، قلب را پاک و رو به قبله و متّقی می سازد. رئیس و فرمانده اصلی، قلب و روح است و وقتی قلب متّقی شد، تمام اعضاء و جوارح متّقی می شوند. تقوا از قلب به اعضاء و جوارح جریان می یابد و آثار تقوا در تمام اعضاء و جوارح دیده می شود. مثالی که برای این مورد می توان ذکر نمود، این است که وقتی پادشاهِ کشوری متّقی است، اعوان و انصار و مردم و رعیّتِ آن کشور هم متّقی هستند.
حال در اینکه چه کنیم تا قلب باتقوا شود و جان و روح رو به قبله گردد، قابل توجه است: اعمال خیر و تسلیم و عبودیّت و بندگی باعث می شود جانِ انسان رو به قبله گردد و همانطور که استفاده شد، جانِ رو به قبله، اعضاء و جوارح را جهت می دهد و در نتیجه، اعمالِ رو به قبله از آنها صادر می شود و این است معنای بیان مبارک حضرت مولی الموحّدین اميرالمؤمنين علی(عَلَيهِ السَّلام) که فرمودند: «فَصُونُوها وَ تَصَوَّنُوا بِها»[8] شما تقوا را حفظ کنید تا تقوا شما را حفظ کند. شما تقوا را صیانت کنید، سپس به صیانت تقوا درآیید.
[1]- باقی ماندن بر عمل شديدتر است از خودِ عمل (بحارالانوار، ج67، ص233).
[2]- باشد که شما تقوا پيشه کنيد (مبارکه بقره/183).
[3]- بياييد بالا (مبارکه انعام/151).
[4]- مبارکه حجرات/13
[5]- باشد که شما تقوا پيشه کنيد (مبارکه بقره/183).
[6]- حسنات پاك مردان براى مقرّبان گناه محسوب مىشود (بحارالانوار، ج25، ص205).
[7]- يا اَباذَرٍّ التَّقْوى هاهُنَا التَّقْوى هاهُنا وَ اَشارَ اِلى صَدْرِه (مکارم الاخلاق، ص469).
[8]- نهج البلاغه، فرازی از خطبه191