آیات شریفۀ سابق در مورد هشدار به مدافعان خائنان بود و در شأن نزول آن استفاده شد که گروهی از مسلمانان، سرقتی را انجام دادند و آن را به یک فرد یهودی نسبت دادند که به این ترتیب علاوه بر گناه سرقت، گناه دیگری روی گناه اوّل انجام دادند و آن، اینکه سرقت را به فرد بی­گناهی نسبت دادند. در اهمیّت مسئلۀ حقّ ­النّاس ملاحظه می­شود با وجود اینکه شخصِ مورد تهمت، یک فرد یهودی بوده، ولی چون در اين مورد گناهی انجام نداده بود، لذا خدای سبحان چندین آیۀ شریفه در مورد این مسئله بیان می­فرماید. حال، پُرواضح است کسانی که در برخی از ادارات یا امور قضایی، با رشوه و... حقوق مظلومانی را پایمال می­کنند، زیر بارِ چه مسئولیّت عظیمی می­روند. همچنین در مورد اختلافات خانوادگی و قضاوت میان عروس و پسر یا داماد و دختر و... و نیز در قضاوت میان دوست و خویشاوند با بیگانه، در صورتی که به عدل و عدالت حکم نشود و ضوابط فدای روابط گردد و به نفع فرزند یا دوست یا خویشاوند و به ضرر بیگانه حکم شود، موجب مسئولیّت عظیم در پیشگاه الهی خواهد بود. خداوند متعال می­فرماید: «وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ اَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ اَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏»[1] مبادا دشمنی با قومی موجب شود که به عدالت رفتار نکنید، عدالت­ پیشه کنید که آن نزدیک­تر است به تقوا.

     بنابراین معلوم می­شود تهمت­ها و افتراهایی که در فضاهای مجازی به افرادی نسبت داده می­شود یا آبروهایی که به واسطۀ اخبار درست یا نادرست بر باد می­رود، چه مسئولیّت سنگینی در پیشگاه پروردگار خواهد داشت.

     آیۀ شریفۀ مورد بحث در بیان این مطلب است که انسان هر گناهی را مرتکب شود، علیه خود اوست. در آیات شریفۀ سابق و آیات متعدّد قرآن کریم، خداوند متعال مکرّراً یادآور می­شود که هر گناهی که انجام می­دهید، اعمّ از حق­الله و حقّ­ النّاس، هر چند در مرتبه­ای از مراتب ممکن است به دیگران هم ضرر برساند، ولی ظلم اصلی و واقعی متوجه گناهکار می­گردد. در اینجا ارتباط عمل با عامل مطرح می­شود. عمل با عامل متّحد است، همان­طور که خداوند متعال در مورد پسر حضرت نوح(عَلَيهِ السَّلام) می­فرماید: «اِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِح‏»[2]. انسان با عملی که انجام می­دهد، در ارتباط است. یعنی بین عمل و عامل اتّحاد برقرار است. همه چیز، اعمّ از مال و منال و اولاد و... هنگام مرگ از انسان جدا می­شوند، ولی عمل که جان او را شکل داده، جدایی ناپذیر است و در دنیا و برزخ و قیامت با اوست. درواقع انسان در روز قيامت، همان عملش است و به شکل عملش محشور می­گردد. صورت ظاهری انسان، حکم ماسک دارد و بدکار و نیکوکار از روی صورت ظاهری مشخص نمی­شوند، بلکه انسان در عالم آخرت با چهرۀ عملش محشور می­گردد و با آن شناخته می شود. بنابراين خداوند متعال می­فرماید: هر گناهی که مرتکب شدید، قابل انتقال به دیگری نیست «وَ مَنْ يَكْسِبْ اِثْماً فَاِنَّما يَكْسِبُهُ عَلى‏ نَفْسِهِ». کلمۀ «کسب» بیانگر اختیاری بودنِ عمل است. یعنی انسان، گناه را عالمانه و عامدانه انجام می­دهد و یا بـا سوءاختیارش امور واجبی را ترک می­نماید. کسی که گناهی انجام دهد، بر خودش ظلم کرده و لطمه زده و کار او با خدای علیم و حکیم است «وَ كانَ اللهُ عَليماً حَكيماً» و خداوندِ عالم و حکیم، کارهایش از روی علم و حکمت است.

 



[1]- مبارکه مائده/8

[2]- همانا او يکپارچه عمل ناصالح بود (مبارکه هود(عَلَيهِ السَّلام)/46).