گرچه آيۀ شريفۀ مورد بحث در بيان نهی از شرکت در مجلس کفر و شرک و نفاق است، لکن استفـادهای کـه مـا از اين آيـۀ شريفه میکنيم، در مورد حکم شرکت در مجالس معصيت می باشد. حال اگر ما در مجالسی شرکت کنيم که اهالی آن به ظاهر مسلمان هستند، ولی اعمالشان معصيت و گناهآلود باشد، حکم چگونه خواهد بود؟ پاسخ اين است که چون عمل آنان معصيت و کفر است، بنابراين خودشان فاسق و کفرشان، کفر عملی است و شرکت در چنین مجالسی با استناد به آيۀ شريفۀ مورد بحث، به منزلۀ شرکت در همان گناه می باشد. به عبارت دیگر، اگر کسی در مجلسی حضور يابد که آنجا شراب میخورند، غيبت میکنند، مؤمنان را مسخره میکنند و يا حريم محرم و نامحرم رعايت نمیشود، همان گناهان به حساب او هم نوشته می شود و شرکت در مجلس معصيت به منزلۀ انجام همان معصيت است. پس طبق آيۀ شریفۀ شصت و هشتم مبارکۀ انعام، یا باید مرتکب شوندگانِ گناه را امر به معروف و نهی از منکر کرد و يا طبق آيۀ شريفۀ مورد بحث، نارضايتی خود را با ترک مجلس به آنان نشان داد.
البته حضور در مجلس معصيت به قصد امر به معروف و نهی از منکر و تغيير دادن فضای گناه و يا برای دفاع از دين و مقدّسات، بلامانع است، ولی اگر کسی متوجه شد که نمیتواند در آنجا مؤثر واقع گردد، بلافاصله باید از آنجا خارج شود و مجلس را ترک کند و در غير اينصورت طبق آيۀ شريفۀ مورد بحث، با عمل و معصیت آنان شريک خواهد بود و در روز قيامت مشاهده خواهد کرد که همان گناهان به نامۀ اعمال او هم نوشته شده اند.
پس معلوم میگردد نشان و علامت مؤمن حقیقی، داشتن غيرت دينی و توحيدی است و وظيفۀ او در مجالس معصيت، امر به معروف و نهی از منکر و در غير اين صورت، ترک آن مجلس می باشد.
همچنین هرچند صلۀ ارحام در رديف عبادات است، لکن چنانچه آلوده بـه گنـاه و معصیت شود، نـه تنهـا دیگر عبـادت محسوب نمی گردد، بلکه در رديف منکرات محسوب شده و باطل میشود. همان خدايی که امر فرموده به پدر و مادر احسان نمائيد و صلۀ ارحام کنيد، شرکت در مجلس معصیت و تبعیّت از پدر و مادر در گناه و معصیت را نهی فرموده است و قابل ذکر است که حرمت خداوند از هر کسی بالاتر است «اَلاّ تَعْبُدُوا اِلاّ اِيّاهُ»[1]. پس مراقب باشيد با حضور در مجلس معصیت، هتک حرمت الهی و بیحرمتی به پروردگار ننمایید. مجلسی که حرمت خداوند در آن شکسته شود، دیگر صلۀ ارحام نيست.
پس خداوند متعال در آيۀ شريفۀ مورد بحث، چند مطلب مهم را به بندگانش يادآور میشود که عبارت است از:
1- شرکت در محافل گناه و معصیت، نشانۀ نفاق است، ولذا بايد از شرکت در چنین محافلی پرهيز شود.
2- سکوت کردن در مجلس گناه، بمنزلۀ همراهی با گناهکاران است، همانطور که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «سامِعُ الْغِيْبَةِ اَحَدُ الْمُغْتابَيْن»[2] شنوندۀ غيبت يکی از غيبت کنندگان است. از اینرو اگر کسی در مجلس گناه حضور یابد، هرچند که در آنجا سکوت کند، باز معصیت کرده، چراکه با سکوت خود اهل باطل را تأیید و به گناه تشويق نموده است.
3- اگر در مجلس معصيت امر به معروف و نهی از منکر بصورت مثبت صورت نگیرد، مؤمنين بايد بصورت منفی، یعنی ترک مجلس، اهل آن را متوجه گناهشان بکنند و به اين صورت نارضايتی خود را به اهل مجلس اعلام کنند و هيچ گونه مسامحه و ملاحظه کاری مورد تأييد خدای سبحان نخواهد بود.
استاد جوادی آملی در تفسير تسنيم در اين رابطه مطالبی بيان فرمودهاند که خلاصه آن چنين است: «اگر از طريق رسانهها، بطور مجازی ببينيد و يا بشنويد که به مقدّسات (دينی) اهانت میشود، هيچ فرقی با ديدن صحنه های غيرمجاز ندارد. صحنه های باطل چه بصورت شنيداری و چه ديداری، حرام و هر دو غير مجاز است. چون در هر دو صورت دين مورد اهانت و استهزاء قرار گرفته است».
حضرت مولای متّقيان امام علی(عَلَيهِ السَّلام) میفرمايند: «اَلرّاضی بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدّاخِلِ فيهِ مَعَهُمْ وَ عَلى كُلِّ داخِلٍ فی باطِلٍ اِثْمانِ اِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ اِثْمُ الرِّضٰى بِه»[3] کسیکه به عمل قومی راضی شد، مانند داخل شونده در آن کار است و بر هر داخل شونده(در کاری) دو گناه است: يکی گناه عمل و ديگری گناه راضی شدن به آن عمل. در تأييد همين مطلب، در زيارت وارث میخوانيم: «لَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللهُ اُمَّةً ظَلَمَتْكَ وَ لَعَنَ اللهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِه»[4] خداوند لعنت کند امّتی را که تو را به قتل رسانيدند و خداوند لعنت کند امّتی را که به تو ظلم کردند و خداوند لعنت کند امّتی را که آن را شنيدند و به آن راضی شدند. يعنی کسی که قتل امام(عَلَيهِ السَّلام) را شنيد و به آن راضی شد، گويا که در قتل ايشان شرکت داشته است. بطور کلّی، رضايت از عملی، بـه منزلۀ انجـام آن عمل است. حضرت امـام رضـا(عَلَيهِ السَّلام) میفرمايند: «زمانی که شنيدى كسى حق را انكار كند و دروغ شمارد و به اهلش بد گويد، از نزد او برخيز و با او همنشين مباش»[5]. حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) نيز فرموده اند: «مَنْ اَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ خَيْراً کانَ اَوْ شَرّاً کانَ کَمَنْ عَمِلَهُ»[6] هر که عمل گروهی را خوب یا بد دوست بدارد، گويی خود انجامش داده است.
[1]- اینکه عبادت نکنید مگر او را (مبارکۀ اِسراء/23).
[2]- تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص221
[3]- نهج البلاغه، حکمت154
[4]- مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت وارث
[5]- اِذا سَمِعْتَ الرَّجُلَ يَجْحَدُ الْحَقَّ وَ يُكَذِّبُ بِهِ وَ يَقَعُ فی اَهْلِهِ فَقُمْ مِنْ عِنْدِهِ وَ لا تُقاعِدْهُ (بحارالانوار، ج71، ص262).
[6]- نهج الفصاحه، حديث2810