«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا اَبا عَبْدِاللهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِك‏ عَلَيْكَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِیَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّـلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلٰى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلٰى اَوْلٰادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلٰی اَصْحابِ الْحُسَيْن(عَلَيهِ ­السَّلام) ... اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ اَصْحـابِ الْحُسَيْنِ الَّـذينَ بَـذَلُـوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْن‏(عَلَيهِ ­السَّلام)»[1]. «اَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاء»[2].

«رمز قرآن از حسیـن آموختیم        زآتـش او شعـله‌هـا اندوختیم

تـار مـا از زخمه‌اش لرزان هنوز        تـازه از تکبیـر او ایمـان هنوز

ای صبا، ای پیک دور افتادگان        اشک ما بر خاک پاک او رسان»[3]

     اگر امروز ما می­توانیم در امنیّت کامل قرآن بخوانیم، به برکت قیام و شهادت و خون حضرت سیدالشّهداء(عَلَيهِ السَّلام) و اهل بیت و یاران باوفای آن حضرت می ­باشد. آری قرآن در سایۀ قیام سرور آزادگان زنده است ولذا زنده نگه داشتن نام امام حسين(عَلَيهِ السَّلام) و عاشورا، موجب زنده ماندن اسلام و قرآن است.

     در ادامۀ بحث حقایق عاشورا که چند جلسه­ ای است در این راستا، مطالبی استفاده می­شود، این هفته نیز در ادامۀ مطالب جلسۀ سابق، درس را از عقیلۀ بنی ­هاشم، اُمُّ­ المصائب، بزرگ پاسدار عاشورا، حضرت زینب کبری(سَلامُ اللهِ عَلَيها) استفاده می­کنیم. حضرت زینب کبری(سَلامُ اللهِ عَلَيها) بعد از واقعۀ عاشورا و شهادت برادرشان، رسالت عظیمی را بر عهده گرفتند و البته این رسالت عظیم در کنار آن مصائب عظیم قرار داشت. گرچه تمامی کاروان اسراء بعد از شهادت حضرت امام­ حسین(عَلَيهِ السَّلام) مصیبت زده بودند و هر کدام به نوعی در رساندن حقایق عاشورا انجام وظیفه نموده ­اند، لیکن حضرت زینب کبری(سَلامُ اللهِ عَلَيها) علاوه بر اینکه این رسالت­های سنگین را بر عهده داشتند، سرپرستی کاروان، مراقبت از امام سجّاد(عَلَيهِ السَّلام)، معرّفیِ چهرۀ سفّاک دشمنـان، معرفی خودشـان بـه عنوان اهـل بیت رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ) و خاندان رسالت، و مسئوليّتِ زنده نگه داشتن نام عاشورا را نیز عهده­ دار بودند. حقیقتاً این همه مدیریّت در رسالت، در کنار آن مصائب عظیم، بسیار قابل توجه است. درحالی که ملاحظه می­شود، غالباً وقتی مصیبت یا مشکلی بمانند مرگ عزیزان، بیماری خود یا عزیزان، عدم موفّقیت در کنکور یا مشکلات مالی و حوادث ناگوار در زندگی و... برای یکی از مـا روی می­دهد، خود را می­بازیم و دچار افسردگی می­شویم و گاهی خدای ناکرده گرفتار تزلزل ایمانی و بد­بینی نسبت به مقدّسات دینی می­گردیم، امّا حضرت زینب ­کبری(سَلامُ اللهِ عَلَيها) آن مصائب غیر­قابل جبران را آنچنان بزرگوارانه متحمّل شدند که می­توان گفت در طول زمان بی­ نظیر بوده است. وقتی قرار بر این شد که آنان را از کربلا به کوفه ببرند، از مقابل پیکر­های مطهّر بی­ سر شهداء که بر رویشان اسب­ها دوانیده بودند، عبور دادند، درحالی که آن پیکرها متعلّق به پدران، برادران، فرزندان و سایر یاران و خویشانشان بودند. دیدن آن صحنه­ ها چنان دلخراش بود که حضرت امام سجّاد(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «زمانى كه در كربلا آن مصيبت به ما وارد گشت و پدرم(عَلَيهِ السَّلام) و تمام فرزندان و برادران و جميع اهلش كه با او بودند كشته شدند و حرم و زنان آن حضرت را بر روى شتران بى‏ جهاز نشانده و ما را به كوفه برگرداندند، پس به قتلگاه ايشان چشم دوختم و ابدان طاهرۀ ايشان را ديدم كه روى خاك افتاده و دفن نشده ‏اند، اين معنا بر من گران آمد و در سينه ‏ام اثرش را يافته و هنگامى كه از ايشان چنين منظره‏ اى را مشاهده كردم، اضطراب و بى‏ آرامى در من شدت يافت به حدّى كه نزديك بود روح از كالبدم خارج شود»[4]. در یک نیم روز، هیجده عزیز از دست دادند، درحـالی کـه سرها بریده شده بودند. اين مصیبت حقیقتـاً بی نظير و استثنایی است، و درس­ها در آن نهفته است. از اینرو عزیزانی که با یک مشکل جزئی و آب از آب تکان خوردن، خود را می­ بازند، توجه کنند که مادرشان حضرت زینب کبری(سَلامُ اللهِ عَلَيها) آن مصائب عظیم را چگونه کنترل و مدیریّت نمودند. در کتاب «حماسۀ حسینی» استـاد مطهّری(رَحمَةُ اللهِ عَلَيه) آمده است: یک مورّخ خـارجی می­نویسد: «تعجّب می­کنم از قوّت قلب حسین(عَلَيهِ السَّلام)، مردی پنجاه و هفت ساله، با این همه شهید از دست داده، چنان با قدرت و صلابت قدم بر­می­داشت و چنان مسیر برایش مشخّص و هدف برایش روشن بود که گویی واقعه ­ای اتّفاق نیفتاده است». ملاحظه می­شود که همان برخورد را مردم بعد از واقعۀ عاشورا از حضرت زینب کبری(سَلامُ اللهِ عَلَيها) مشاهده می­کنند. آن بزرگوار پس از آن همه مصائب عظیم چنان با صلابت و قدرت قدم بر­می­ داشتند که گویا هیچ اتّفاقی نیفتاده است. اگر واقعۀ کربلا را حضرت امام حسین(عَلَيهِ السَّلام) آغاز کرده اند، حضرت زینب کبری(سَلامُ اللهِ عَلَيها) آن را به پایان برده و  به مقصد رسانیده ­اند. آن بزرگوار، آل الله و آلِ ­رسول الله را معرفی فرمودند و چهرۀ سفّاک دشمن و حکومت ظالم بنی­ امیه را با خطبه ­های آتشین خود افشاء نمودند. آن بزرگوار در چهل منزل، با وجود آن همه مصیبت، سخنرانی کرده و تحت نظارت امام سجاد(عَلَيهِ السَّلام)، با پیام ­رسانی­هایشان قیام حسینی را به انجام رسانیدند.

     امشب شب شهادت حضرت امام سجّاد(عَلَيهِ السَّلام) است. دوران امامت آن بزرگوار سی و چهار یـا سی و پنج سال می بـاشد که البته از سخت ترین دوره های امامت بوده است، چراکه در دوران خلافت یزید قرار داشتند و واقعۀ جسارت یزید به مدینه و قتل عام مردم، واقعۀ حَرّ ه، حکومت خُلفای طواغیت، اعم از «عبدالمَلِکِ بن مروان بن حَکَم اُمَوی» و فرماندارش «حَجاج بن یوسف» و... در دوران امامت آن بزرگوار بوده است. آن حضرت، نه تنها هیچ گونه اجازۀ وعظ و سخنرانی نداشتند، بلکه کوچکترین حرکت آن بزرگوار، تحت کنترل بود، لیکن آن حضرت به هر ترتیبی که بود اسلام را زنده نگه داشتند و از طریق دعاها، که در کتاب شريف «صحیفۀ سجّادیه» جمع آوری شده، معارف اسلامی را به مردمان رسانیدند. آن حضرت فرمودند: «به خدا سوگند، با ما چنان رفتار شد كه اگر پيامبر(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه)، خود سفارش كرده بود كه با ما بجنگند و ما را بكشند، آن­گونه كه سفارش كرده است به ما نيكى كنند، اين مردم گمان نمى­ رفت كه بيش از اين بر ما ستم كنند»[5]. آنچنان جریانات شام برای آن بزرگوار ناگوار بود که وقتی از ایشان سؤال شد کدامیک از وقایع عاشورا برای شما سخت­تر بود، در پاسخ سه مرتبه فرمودند: «اَلشّام اَلشّام اَلشّام»[6]؛ چراکه آن بزرگواران در شام مورد شماتت قرار گرفتند. «خداوند متعال را عاجزانه خواستاریم که همۀ ما را از شفاعت کبرای آن بزرگواران در دنيا و عقبی بهره مند بفرماید».

يادبود مادر:

     ماه مقدّس محرّم و صفر یادآور وفات مرحوم مادر و پدر است. مرحوم مادر در بیست و چهارم محرّم الحرام و مرحوم پدر در روز مقدّس اربعین در ماه صفر وفات یافتند. مرحوم مادر در اواخر عمر شریفشان به علّت بیماری، نمی توانستند بصورت دائم در جلسات قرآن شرکت کنند و گاه گداری در جلسۀ قرآن شرکت می­کردند. روزی که ایشان به جلسه مشرّف شده بودند، عزیزان از ایشان درخواست کردند که برایشان نصیحتی بفرمایند. مرحوم مادر فرمودند: «صبح که بلند می­شوید و می­خواهید روزتان را شروع کنید، آنچه را که خداوند نمی­ پسندد، انجام ندهید و آنچه را که راضی است و دوست دارد انجـام دهیـد». ایشـان مکـرّر بـه مـا می­فرمودند: «مراقب سخنانتان باشید، انسان را در مجالس با لباسش تحویل می­گیرند و با زبانش بدرقه می­کنند». ایشان بیست و پنج سال تمام، به آموزش قرآن پرداختند، درحالی که ریالی مطالبۀ مالی نداشتند. «خداوند تبارک و تعالی به مقرّبين درگاهش تمام اموات را مشمول عفو و آمرزش، و به ما توفيق عاقبت به خيری مرحمت بفرمايد».

     «بارالهـا! بـه روان مقدّس حضـرت محمّـد و آل محمّـد(صَلَّی­ اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) درود فرسـت و در امر ظهـور و فـرج مـولا و مقتـدایـمـان حضرت ولیّ ­عصر(عجِّل­ اللهُ­ تعالی ­فَرَجَهُ­ الشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبۀ حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی به همۀ ما مرحمت بفرمـا. خداوندا! همۀ ما را از شرّ نفس و شيطان و سقوط در ورطۀ هلاکت معنوی، مصون و محفوظ بفرما و توفيق هجرت معنوی و باطنی به همۀ ما عنايت بفرما. پروردگارا! همۀ ما را از شيعيان و پيروان حقيقی حضرات اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُ ­السَّلام) مقرّر بفرما و از شفاعت کبرای آن بزرگواران بهره­مند بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرما. به مسلمانان ستمدیده علی ­الخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق، سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».

 

 

«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ

صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»

 

[1]- سلام بر تو ای اباعبدالله(عَلَيهِ­ السَّلام) و بر روح هايی که در آستانت مدفون شدند، بر تو باد از طرف من سلام و درود خداوند هميشگی تا زمانی که باقی است شب و روز و قرار ندهد خداوند آخرين عهد از من برای زيارت شما، سلام بر امام حسین(عَلَيهِ ­السَّلام) و سلام بر علی بن الحسین(عَلَيهِ ­السَّلام) و سلام بر اولاد امام حسين(عَلَيهِ­ السَّلام) و سلام بر اصحاب امام حسین(عَلَيهِ­ السَّلام) ... خداوندا، روزيم کن شفاعت امام حسين(عَلَيهِ­ السَّلام) را در روز ورود و برجا دار گام راستينم را نزد خودت با امام حسين(عَلَيهِ­السَّلام) و اصحاب امام حسين(عَلَيه ­السَّلام) کسانی که بذل کردند خون قلبشان را در راه امام حسين(عَلَيهِ ­السَّلام) (مفاتیح­ الجنان، فرازی از زیارت عاشورا).

[2]- کجاست طلب کنندۀ خونِ کشته شده در کربلا (مفاتیح الجنان، فرازی از دعای ندبه).

[3]- اقبال لاهوری

[4]- كامل الزيارات، ترجمه ذهنى تهرانى، ص796

[5]- وَ اللَّهِ لَوْ اَنَّ النَّبِيَّ تَقَدَّمَ اِلَيْهِمْ فی قِتالِنا كَما تَقَدَّمَ اِلَيْهِمْ فِی الْوَصاءَةِ بِنا لَمَا ازْدادُوا عَلى ما فَعَلُوا بِنا (بحارالانوار، ج45، ص149).

[6]- عنوان الکلام فشارکی، ص۱۱۸