آیة شریفة بعدی در بیان این مطلب است که گروهی در برابر حکم جهاد، سستی ورزيدند «لَيُبَطِّئَنَّ» که اینان همان مؤمنانِ مخاطب در آیة شریفة قبلی هستند؛ چراکه در لشکر مؤمنین همه یکدست نبودند، عدّهای مؤمنانِ ثابتقدم و جان برکف و عدّهای منافقین و ضعیفالایمانها بودند. این گروه افرادِ دوچهره، همیشه در میان مسلمانان وجود دارند که از شرکت در جنگ و جهاد خودداری میکنند. یکی از عوامل مهم رکود جامعه، بیحالی و کندروی و سستی مؤمنان است. حضرت امام علی(عَلَيهِالسَّلام) از انسانهای کندرو که در کارهای خیر، بیرغبت هستند، به خدای سبحان پناه میبرند، همانطور که در خطبة صد و چهارده نهجالبلاغه میفرمايند: «نَسْتَعينُهُ عَلى هذِهِ النُّفُوسِ الْبِطاءِ عَمّا اُمِرَتْ بِهِ السِّراعِ اِلى ما نُهِيَتْ عَنْه»[1]. رغبت و اشتیاق به کارهای خیر، از نشانههای ایمان است. استاد جوادی آملی فرمودند: اگر این تأخّر در اثر بیاعتقادی به اسلام باشد، آن شخص کافر اعتقادی، و اگر در اثر رفاهطلبی باشد، کافر عملی است.
وقتی مسلمانان از جنگ برمیگشتند، در صورتی که شکست میخوردند، منافقان میگفتند: چه خوب شد که شرکت نکردیم وگرنه کشته میشدیم، و اگر پیروز میشدند، میگفتند: ای کاش شرکت میکردیم و رستگار میشدیم، البتّه منظور منافقان از رستگاری، رسیدن به مال و منال و غنیمت جنگی بود، نه شهادت در محضر رسول الله(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ). در تعالیم قرآن کریم، شهادت فوز عظیم است «اِنَّ اللهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ... ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيم»[2]، ولی در نظر منافقان، کسب غنائم، فوز عظیم میباشد. آنها شهادت را نقمت و غرامت، و مال و ثروت را نعمت و فوز عظیم میدانستند «وَ مِنَ الْاَعْرابِ مَنْ يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ مَغْرَما»[3]. به فرمودة مفسّران عظام، درخواست «فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظيماً» زمانی صحیح است که دسترسی به آن، در اختیار و توان شخص نباشد، آنگونه که امروز، خطاب به یاران حضرت امام حسین(عَلَيهِالسَّلام) گفته میشود: «يا لَيْتَنی كُنْتُ مَعَكُمْ فَاَفُوزُ فوزاً عَظيماً»[4]. امّا منافقان در عصر حضرت پیامبر اسلام(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) حضورداشتند و حضرت، آنها را فراخوانده بودند و آنها میتوانستند در جنگ شرکت کنند، ولی عملاً سر باززده و مخالفت نمودند، ولذا معنا ندارد که بگویند ای کاش با آنان بودیم. این سخن، نشانة نفاق و فرصتطلبی آنهاست.
پس منافقان آنچنان با نفاق برخورد میکردند که خداوند متعال میفرماید: «كَاَنْ لَمْ تَكُنْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ مَوَدَّةٌ» گویی میان آنها و مؤمنين هیچ نوع روابط دوستی و آشنائی نبود. این جملة شریفه، جملة مُعتَرِضه میباشد که به معنای جملة داخل پارانتز در زبان فارسی است. منافقان افراد دوچهرهای بودند که با شکست و پیروزی مسلمانان، چهره عوض میکردند و هرگز در غم و شادی با مؤمنان شریک نبودند و در مشکلات، همکاری نداشتند، ولی انتظار داشتند که به امتیازات مؤمنان برسند و در پیروزیها سهم بزرگی داشته باشند. این شرح آیات شریفه در مورد جنگ و جهاد و شهادت و منطقِ مؤمن و غیرمؤمن است.
1- براى به راه آوردن نفس سركش كه در برابر اوامر الهى سستى مىكند و در ارتكاب زشتىها كه نهى فرمود شتاب دارد، از خدا يارى مىخواهيم.
2- همانا خداوند خریداری میکند از مؤمنان جانهايشان و اموالشان را به اينکه برايشان است بهشت ... و آن است آن رستگاری بزرگ (مبارکه توبه/111).
3- و از اعراب کسی که میگيرد آنچه را که انفاق میکند، ماية غرامت (مبارکه توبه/98).
4- ای کاش بودم با شما، پس رستگار میشدم رستگاری بزرگ (مفاتيحالجنان، فرازی از زيارت ششم امام حسين(عَلَيهِالسَّلام)).