خداوند متعال در قسمت پايانی آية شريفة مورد بحث می­فرمايد: همانا مکر و حيلة شيطان ضعيف است «اِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً». به فرمودة مفسّران عظام، «كانَ» در جملة شریفة «اِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفا»، منسلَخ از زمان است؛ یعنی خارج از زمان و مکان می­باشد. کید و راه شیطان همیشه ضعیف است.

     با توجّه به جملة شریفة «اِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفا»، سؤالی مطرح می­شود و آن اینکه: این­همه که خداوند متعال در قرآن کریم مسلمانان را برای دشمن­شناسی دعوت فرموده و آنان را از دشمن برحذر می­دارد «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ اِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ»[1] و بعد از خداشناسی و خودشناسی، مهم­ترین مسئله، دشمن­شناسی است، به چه علّت در آیة شریفة مورد بحث، شیطان را ضعیف معرّفی می­فرماید «اِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفا»؟ پاسخ این است: دسیسه­های شیطان در برابر قدرت الهی، ضعیف است و کسانی که به عروة­الوثقی چنگ زدند، پشتیبان آنها خداوند است.

     همانطور که خداوند متعال می­فرماید: «كانَ اللهُ غَفُوراً رَحيماً»[2] خداوند همیشه بخشنده و رحیم است «كانَ اللهُ سَميعاً بَصيرا»[3] خداوند همیشه سمیع و بصیر است، همانگونه می­فرماید: «اِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفا» کید شیطان، منسلَخ از زمان است و همیشه ضعیف می­باشد. شیطان مخلوقی از مخلوقات است و کی مخلوق می­تواند بر خالق فائق آید؟ دسیسه­های شیطان، هرچند قوی باشد، باز مخلوق است و در برابر قدرت الهی که بر همة جهان محیط است «كانَ اللهُ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ مُحيطاً»[4]، نمی­تواند کاری از پیش ببرد. خداوند از حیله­های شیاطین آگاه است و بر نابودی آنها تواناست، ولذا کید شیطان هرچند بزرگ باشد، نزد خداوند بی­اثر است.

     کید و مکر، فی نفسه مذموم نیست، همانطور که خداوند متعال در قرآن کریم، کید و مکر را به خودش نسبت داده است «قُلِ اللهُ اَسْرَعُ مَكْراً اِنَّ رُسُلَنا يَكْتُبُونَ ما تَمْكُرُون‏»[5]، «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللهُ وَ اللهُ خَيْرُ الْماكِرين‏»[6]، «فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَميعاً»[7]، «اِنَّهُمْ يَكيدُونَ كَيْداً﴿15﴾ وَ اَكيدُ كَيْداً﴿16﴾»[8]، امّا به کار بردن مکر در راه باطل، مذموم می­باشد. مکر در مورد خداوند یعنی تدبیر و چاره کردن، ولی در مورد اهل باطل، به معنای کوبیدن حق و مبارزه با حق می­باشد، ولذا مذموم است. پس کید شیطان، در برابر قدرت خداوند که «عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَة»[9] است، ضعیف می­باشد، ولذا هر قدر ایمانِ انسان بالاتر و توکّل بیشتر و تمسّک به قرآن و اهل­بیت(عَلَيهِم­السَّلام)و عروة­الوثقای دین قوی باشد، کید و مکر و وسوسه­های شیطان کمتر کارساز خواهد بود. تمام تعالیم عالیة اسلام برای غفلت­زدایی است و تمام کیدهای شیطان برای غفلت­زایی می­باشد. کارِ شیطان تیراندازی است و تیرهای شیطان، معاصی و گناهان هستند. حضرت پیـامبر اسلام(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) می­فرمایند: «اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهامِ اِبْليسَ فَمَنْ تَرَكَها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعْطاهُ ايماناً يَجِدُ حَلاوَتَهُ فی قَلْبِه»[10] نگاه (به نامحرم)، تیری مسموم از تيرهای شیطان است، پس کسی که آن را از خوف خداوند ترک کند، خداوند ایمانی به او مرحمت می­فرماید که حلاوت آن را در قلبش می­یابد. برای اینکه انسان در برابر تیرهای شیطان که همان گناهان و معاصی هستند، بتواند مقاومت نماید، باید به خداوند پناهنده شود «قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ﴿1﴾ مَلِكِ النّاس‏﴿2﴾ اِلهِ النّاسِ﴿3﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنّاس‏﴿4﴾»[11]. البته تنها پناهندگیِ لسانی کفایت نمی­کند و باید عملاً نیز به خداوند پناهنده شد. به فرمودة استاد جوادی آملی، کسی که لساناً می­گوید: «اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ» ولی تلاش نمی­کند، بمانند این است که در زمان جنگ به پناهگاه نمی­رود و فقط لساناً می­گوید: من به پناهگاه می­روم.

     پس پناهندگی به خداوند و عروة­الوثقای توحید باید اعتقادی و قلبی و عملی و با تمام وجود صورت گیرد، که در اين حالت خداوند متعال، وکیل مدافع چنین کسی می­گردد، همانطور که وقتی حضرت یوسف(عَلَيهِ­السَّلام) در برابر وساوس نفس و شیطان با تمام وجود مقاومت کردند و به خداوند پناه بردند «اِنَّ النَّفْسَ لَاَمّارَةٌ بِالسُّوء»[12]، خداوند هم، به کمک ایشان شتافت و گناهان را از ایشان دور کرد «لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاء»[13]. وقتی انسان راه­های نفوذ شیاطین را بست، خداوند هم به یاری او می­شتابد. خداوند متعال در سورة مبارکة اعراف می­فرماید: «اِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ»[14] همانا شیطان و لشکریـانش شما را می­بینند از جایی کـه شما آنها را نمی­بینید. یعنی دشمن شما نامرئی است. استاد جوادی ­آملی فرمودند: پس ما چه کنیم با این دشمن که می­بیند ما را از جایی که ما او را نمی­بینیم؟ باید به خداوندی پناهنده شویم که می­بیند دشمن را از جایی که دشمن او را نمی­بیند. خداوند متعال در سورة مبـارکة اعراف، راههـای بستن نفوذ شیطـان را این­چنین بیـان می­فرماید: «اِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا اِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَاِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»[15]. آری وقتی اهل تقوا متوجّه گام­های شیطان شوند، بلافاصله خداوند را یاد می­کنند و پرده­های غفلت کنار می­رود و اینان بینا می­شوند.

     عزیزان، راه­های نفوذ شیطان فراوانند و یکی از آنها برنامه­های انحرافی و مبتذل ماهواره­ای و رایانه­ای می­باشد. تمام اینها گام­های شیطان است که باید از آنها اجتناب نمود «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطان‏»[16]. وساوس شیطان، گام به گام صورت می­گیرد. توجّه کنیم که اگر توسّط افرادی برای ورود به این فضاها دعوت می­شویم، از دام­ها و گام­های شیطان و راه نفوذ دشمن است.  

 

1- و پيروی نکنيد گام­های شيطان را، همانا او برای شما دشمنی آشکار است (مبارکه بقره/168).

1- هست خداوند آمرزندة مهربان (مبارکه نساء/100).

2- هست خداوند شنوای بينا (مبارکه نساء/134).

3- هست خداوند به همه چيز احاطه­کننده (مبارکه نساء/126).

4- بگو خداوند سريع­تر است از لحاظ مکر، همانا فرستادگان ما می­نويسند آنچه را که مکر می­کنيد (مبارکه يونس(عَلَيهِ­السَّلام)/21)

5- و مکر کردند، و مکر کرد خداونـد و خداوند بهترينِ مکرکنندگـان است (مبـارکه آل­عمران/54).

6- پس برای خداست مکر، همگی (مبارکه رعد/42).

7- همانا ايشان چاره می­کنند چاره کردنی﴿15﴾ و من چاره می­کنم چاره کردنی﴿16﴾ (مبارکه طارق/15و16).

8- دانای پنهان و آشکار (مبارکه زمر/46).

9- جامع­الاخبار، ص145

10- بگو پناه می­برم به پروردگار مردم﴿1﴾ پادشاه مردم﴿2﴾ خدای مردم﴿3﴾ از شرِّ بسيار وسوسه کنندة بسيار پنهان شونده﴿4﴾ (مبارکه ناس/1 الی4).

11- همانا نفس، البتّه بسيار امرکننده است به بدی (مبارکه یوسف(عَلَيهِ­السَّلام)/53).

12- تا دور سازيم از او بدی و گناه را (مبارکه يوسف(عَلَيهِ­السَّلام)/24).

13- مبارکه اعراف/27

14- همانا کسانی که پرهيزکارند، زمانی که مسّ کند ايشان را طواف­کننده­ای از شيطان، ياد کنند خداوند را، پس آن زمان ايشان بينايانند (مبارکه اعراف/201).

15- و پيروی نکنيد گام­های شيطان را (مبارکه بقره/168).