در جلسات سابق استفاده شد که هجرت دو نوع است: هجرت صغری، که همان هجرت ظاهری است، و هجرت کبری که همان هجرت باطنی می باشد و بر همه واجب است. اگر هجرت مکانی و ظاهری بر عدّ ه ای واجب و لازم است، هجرت از شرک و گناه، بر همه واجب می باشد. به همین ترتیب جهاد نیز دامنه اش وسیع است که در جلسات سابق به پاره ای از اقسام آن اشاره شد. یکی از اقسام جهاد، کسب حلال و تأمین معاش خانواده از راه حلال است. کسی که از فساد مالی و غش در معامله بر کنار است و از راه حلال معاش خانواده و اهل و عیال خود را تحصیل می کند، در ردیف مجاهدین فی سبیل الله می باشد و عملش جهاد محسوب می شود. همان طور که پیامبر گرامی اسلام(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) فرمودند: «اَلْجالِبُ اِلى سُوقِنا كَالْمُجاهِدِ فی سَبيلِ اللهِ وَ الْمُحْتَكِرُ فی سُوقِنا كَالْمُلْحِدِ فی كِتابِ اللهِ‏»[1]. در روایت دیگری از آن حضرت آمده است: «اَلْكاسِبُ مِنْ يَدِهِ خَليلُ الله‏»[2] و نیز می فرمایند: «طَلَبُ الْحَلالِ جِهاد»[3]. البته مطلب مذکور، افرادی را دربر می گیرد که از راه حلال، تحصیلِ روزی می کنند، نه اینکه شبانه روز به دنبال مال دنیا در تلاش هستند و تمام زندگیشان در تکاثر و دنیاطلبی خلاصه شده است، بطوری که حتّی نمی توانند به خانواده شان رسیدگی کنند و فرزند در حسرت دیدن روی پدر می باشد.

     نوع دیگر از جهاد، جهاد علمی و فرهنگی است. کسی که به قصد و نیّت الهی برای تعلیم و تعلّم حرکت می کند، مجاهد فی سبیل الله محسوب می شود. علمای عظام، برای خدمت به دین چه تلاش ها کردند و فقرها تحمّل نمودند، از چراغ های سرويس های عمومی استفاده می کردنـد و علم آمـوزی می نمودند. حضرت پيـامبر اکرم(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) فرمودند: «مَنْ سَلَكَ طَريقاً يَطْلُبُ فيهِ عِلْماً سَلَكَ اللهُ بِهِ طَريقاً اِلَى الْجَنَّةِ وَ اِنَّ الْمَلائِكَةَ لَتَضَعُ اَجْنِحَتَها لِطالِبِ الْعِلْمِ رِضًا بِهِ وَ اِنَّهُ يَسْتَغْفِرُ لِطالِبِ الْعِلْمِ مَنْ فِی السَّماءِ وَ مَنْ فِی الْاَرْضِ حَتَّى الْحُوتِ فِی الْبَحْر»[4]. همچنین حضرت امام صادق(عَلَيهِ­السَّلام) فرمودند: «مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فی مَلَكُوتِ السَّماواتِ عَظيماً فَقيلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّه‏»[5] هر كه براى خداوند علم را بياموزد و بدان عمل كند و به ديگران بياموزد، در مقام هاى بلندِ آسمان ها او را بزرگ خوانند، و گويند: آموخت براى خداوند، و عمل كرد براى خداوند، و تعليم داد براى خداوند.

     پس معلّم و متعلّمی که به خاطر خداوند و برای خدمت به دینش، علوم دینی را یاد می گیرد و یاد می دهد، مجاهد فی سبیل الله محسوب می شود «اَلشّاخِصُ فی طَلَبِ الْعِلْمِ كَالْمُجاهِدِ فی سَبيلِ الله»[6]. البته اگر کسی علوم غیردینی را هم برای خدمت به دینش یاد بگیرد و یاد دهد، کارش جهاد علمی و فرهنگی محسوب می شود. خوشا به حال آن دانش آموزان و دانشجویانی که به قصد قربت و برای خداوند یاد می­گیرند و لحظه لحظه های تحصیل علمشان، جهاد در راه خداوند است.

     بالاتر از تمام موارد مذکور، جهاد تبلیغی و احیای قلوب و ارشاد نفوس و تبیین حقایق و امر به معروف و نهی­ از­ منکر است که بالاترین جهاد می باشد. حضرت امام علی(عَلَيهِ­السَّلام) فرمودند: «ما اَعْمالُ الْبِرِّ كُلُّها وَ الْجِهادُ فی سَبيلِ اللهِ عِنْدَ الْاَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنْ الْمُنْكَرِ اِلّا كَنَفْثَةٍ فی بَحْرٍ لُجِّیٍّ»[7] همۀ کـارهـای خیر در راه خداوند و جهاد فی سبیل الله در برابر فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر مانند دمیدنی در دریای پرعمق و پرموج است. در اهمیّت امر ­به معروف و نهی از منکر همین بس که نمـاز که ستون دین است، بـا آن اقامه می شود. از اینرو عزیزان محترم، خصوصاً جوانان عزیز شایسته است که در مورد امر ­به معروف و نهی از منکرِ دوستان و همکلاسی های خود، بیشتر احساس مسئولیّت نمایند و خود را از این همه اجر و منزلت محروم نسازند.

     دو عمل دیگر که حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) آن را در کنار جهاد و قبل از جهاد و به عنوان محبوب ترین اعمال بیان فرمودند، عبارت از نماز اوّل وقت و نیکی به والدین است «اَحَبُّ الْاَعْمالِ اِلَى اللهِ الصَّلاةُ لِوَقْتِها ثُمَّ بِرُّ الْوالِدَيْنِ ثُمَّ الْجَهادُ فی سَبيلِ اللهِ»[8] محبوب­ترین اعمال نزد خداوند، نماز اوّل وقت و سپس نیکی به پدر و مادر و سپس جنگ در راه خداست.

     قابل تأمّل و توجه است که نماز اوّل وقت دارای چه ارزش و اهمیّتی می باشد که در کنار جهاد و قبل از آن بیان شده، ولذا شایسته است که با اهتمام ورزیدن به اقامۀ نماز در اوّل وقت، خود را از این همه فیوضات بهره مند سازیم. همچنین نیکی به والدین کفّارۀ بسیاری از گناهان و در ردیف جهاد فی سبیل الله می باشد و حتّی قبل از جهاد بیان شده و شایسته است که خوبان در این معامله تقصیر نکنند.

     عمل دیگری کـه حتّی از جهـاد فی سبیـل الله بـالاتر محسوب می شود، عفّت ورزیدن جوانان با وجودِ قدرت بر گناه است. حضرت امام علی(عَلَيهِ­السَّلام) می فرمایند: «مَا الْمُجاهِدُ الشَّهيدُ فی سَبيلِ اللهِ بِاَعْظَمَ اَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَكادَ الْعَفيفُ اَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلائِكَة»[9] پاداش مجاهد شهید در راه خداوند، بزرگتر از فرد عفیف و پاکدامنی نیست که قدرت بر گناه دارد ولی خود را حفظ می­کند، البته نزدیک است که (چنين شخصی) فرشته ای از فرشتگان شود.

     از موارد دیگری که جهـاد محسوب می شود، انفـاق و احسـان فی سبیل الله است که همان جهاد ­مالی می باشد و خدای سبحان در قرآن مجید بارها جهاد ­مالی را در کنار جهاد ­جانی نام برده است «وَ الْمُجاهِدُونَ فی‏ سَبيلِ اللهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِم‏»[10] و از ایشان چنین تجلیل می فرماید: «اَلَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی‏ سَبيلِ اللهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللهِ وَ اُولئِكَ هُمُ الْفائِزُون‏»[11] و در سورۀ مبارکۀ صف، جهاد مالی در کنار جهاد جانی را مهمّ ترین عامل نجات معرّفی می فرماید: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا هَلْ اَدُلُّكُمْ عَلى‏ تِجارَةٍ تُنْجيكُمْ مِنْ عَذابٍ اَليم‏﴿10﴾ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فی‏ سَبيلِ اللهِ بِاَمْوالِكُمْ وَ اَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ اِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون‏﴿11﴾»[12].

     بنابراین در آستانۀ سال جدید شایسته است که خانواده های پرجمعیّتِ کم درآمدِ آبرودار را دریابیم و با آبروداری از آنان و انفاق و احسان به ایشان، خود را در معرض آبروداری و انفاق و احسان خداوند متعال قرار دهیم و با گره گشایی و مشکل گشایی از دیگران، خود را در معرض گره گشایی پروردگار قرار دهیم.

     مطلب قابل توجه اينکه: با وجود اينکه مالک حقیقی مال و ثروتِ انسان، خداوند است «اِنَّمَا الْمالُ مالُ الله‏‏»[13] از روی رأفت و رحمت، آن مالی را که به بندگانش بخشیده، قرض می خواهد «مَنْ ذَا الَّذی يُقْرِضُ اللهَ قَرْضاً حَسَناً»[14]، همچنين با اينکه جنود آسمانها و زمين از آنِ اوست، می فرمايد: «اِنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُم‏»[15]. حضرت امام علی(عَلَيهِ­السَّلام) نيز می فرمایند: «اِسْتَنْصَرَكُمْ وَ لَهُ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ وَ اسْتَقْرَضَكُمْ وَ لَهُ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ وَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِيد»[16] (خداوند) از شما یاری می خواهد، درحالی که لشکریان آسمانها و زمین از آنِ اوست و اوست شکست ناپذيرِ حکمت کردار و از شما قرض خواهی می کند، درحالی که خزائن آسمانها و زمین برای اوست و اوست بی نيازِ ستوده.

     در بيانی نورانی از امام علی(عَلَيهِ­السَّلام) آمده است: خدای سبحان در حدیث قدسی می فرمايد: «اَلْمالُ مالی وَ الْفُقَراءُ عِيالی وَ الْاَغْنِياءُ وُكَلائی فَمَنْ بَخِلَ بِمالی عَلى عِيالی اُدْخِلُهُ النّارَ وَ لا اُبالی‏»[17] مال، مال من است و فقرا اهل و عیال من هستند و اغنیاء وکيلان من می باشند (تا از مال من برای فقرا انفاق کنند)، پس کسی که بخل ورزد از مال من برای عیال من، داخل می کنم او را در آتش و باکی ندارم. در سورۀ مبارکۀ نور نیز می فرماید: «آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللهِ الَّذی آتاكُم‏»[18] بدهید به ايشان از مال خداوند که به شما داده است. خداوند متعال، انسان را مالک اموالش حساب می کند و در برابر انفاق و احسان به او اجر و پـاداشی مضـاعف عنـایت می فرمـاید. از اینرو بـا انفاق و احسان فی سبیل الله و به قصد قربت به خانواده های کم درآمدِ پرجمعیّت و شاد کردنِ کودکان مغموم و پدران شرمنده و مادران غم دیده، انسان از اجر و پاداش مضاعف و احسان خداوند بهره مند می شود.

     قابل توجه است که: خداوند متعال در سراسر قرآن کریم تنها در مورد انفاق و احسان خطاب به پیامبرش می فرماید: «خُذْ مِنْ اَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ اِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُم‏»[19] یعنی انفاق فی سبیل الله هرچند که از جامعه فقرزدایی می کند، لیکن بالاتر از آن، به نفع خودِ انفاق کننده است و موجب رسیدن به حیات طیّبه می گردد «تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكّيهِمْ بِها». از اینرو معلوم می شود کسانی که انفاق و احسان نمی کنند و وجوه شرعیۀ خود را نمی پردازند، زندگی طیّبه ندارند. وقتی انسان وجوه شرعیه را پرداخت کرد و احسان و انفاق نمود، پاک و طاهر می شود، همانطور که خداوند به پیـامبرش می فرماید: صدقه را بگیر و پاکشان کن.

     علاوه بر اینکه انفاق باعث تطهیر و پاکی روح انسان می گردد، انفاق کننده مشمول دعای خیر رسول الله(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) قرار می گیرد «صَلِّ عَلَيْهِمْ»، البته دعای رسول الله(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) تنها در حال حیاتشان شامل حال انفاق کننده نمی شود، بلکه در هر زمانی، انفاق کننده مشمول دعای خیر آن حضرت قرار می گیرد. پس انسان به واسطۀ انفاق و احسان فی سبیل الله قبل از دیگران به خودش نفع می رساند و خود را در معرض احسان پروردگار قرار می دهد «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِاَنْفُسِكُم‏»[20] و هر انفاقی که انسان انجام می دهد، خداوند جای آن را پُر می کند «فَهُوَ يُخْلِفُهُ»[21]. انفاق فی سبیل الله کاهش نیست، بلکه افزایش است «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها»[22]. انفاق به نیازمندان بـاعث گشوده شدن رزق و روزی می شود و انسـان را در معرض روزی های خداوندِ خیرُالرّازقین قرار می دهد؛ البته اجرهای مذکور در صورتی شامل حال انفاق کننده می شود که احسان و انفاق با اخلاص و اِکرامِ فقرا توأم باشد، وگرنه آن انفاق و احسانی که با اِکرام و احترام همراه نباشد و یا با منّت و آزار و اذیت صورت گیرد، مقبول نخواهد بود «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْاَذى‏»[23]. احسان و انفاقِ فی سبیل الله توأم با اِکرام و احترام به فقرا چنان مورد توجه پروردگار است که امام علی(عَلَيهِ­السَّلام) مسکین را فرستادۀ خداوند معرفی می فرمایند «اِنَّ الْمِسْكينَ رَسُولُ اللهِ فَمَنْ اَعْطاهُ فَقَدْ اَعْطَى اللهَ وَ مَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللهَ سُبْحانَه‏»[24] همانا مسکین فرستادۀ خداوند است، پس کسی که به او اعطا کند، پس به تحقیق به خداوند اعطا کرده است و کسی که از او منع نمايد، پس در حقيقت از خدای سبحان منع نموده است. به عبارت دیگر، با انفاق به فرستادۀ خداوند، و شاد کردن دل مؤمن، خدای سبحان و رسول خدا(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) هم راضی و خشنود می گردند، همانطور که حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) می فرمایند: «مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنی وَ مَنْ سَرَّنی فَقَدْ سَرَّ الله‏»[25] کسی که مؤمنی را شاد کند، پس به تحقيق مرا شاد کرده و کسی که مرا شاد کند، پس در حقيقت خداوند را شاد نموده است.

     در آستانۀ سال نو و پایان سال که زمان غبارروبی از منازل است، توجه کنیم که زیبـاترین غبارروبی، زدودن غبار از چهرۀ بینوایان می باشد. حضرت امام صادق(عَلَيهِ­السَّلام) می فرمایند: «نَزْعُكَ الْقَذاةَ عَنْ وَجْهِ اَخيكَ عَشْرُ حَسَناتٍ وَ تَبَسُّمُكَ فی وَجْهِهِ حَسَنَة»[26] زدودن خس و خاشاک از چهرۀ برادرت ده پاداش دارد و تبسّم تو به چهرۀ او حسنه می باشد. از وجود مقدّس حضرت امام صادق(عَلَيهِ­السَّلام) نیز روایت است که فرمودند: «لَيْسَ مِنَ الْاَعْمالِ عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدَ الْايمانِ اَفْضَلُ مِنْ اِدْخالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنين‏»[27] بعد از ایمان به پروردگار، هیچ عملی بافضيلت تر از ادخال سرور بر مؤمنين نزد خداوند عزّ و جلّ نيست. استاد جوادی آملی در این مورد می فرمایند: منظور از ادخال سرور در قلب مؤمن، خندانیدن او نیست، بلکه گره گشایی و رفع درد و مشکل و گرفتاری از اوست.

     در روايت ديگری از حضرت امام صادق(عَلَيهِ­السَّلام) آمده است: وقتی انسان در روز قیامت از قبر برمی خیزد، یک چهره بسیار زیبا او را همراهی می کند و بلاها را از او دور می نماید و وقتی انسان از او سوال می کند: «توکیستی؟»، جواب می دهد: من آن شادمانی هستم که در قلب برادر مؤمنت در دنيا داخل کردی «اَنَا السُّرُورُ الَّذی كُنْتَ اَدْخَلْتَ عَلى اَخيكَ الْمُؤْمِنِ فِی الدُّنْيا»[28]. خوشـا بـه حـال کسـانی که دستِ گره گشا، مالِ مشکل گشا و شغلِ گره گشا دارند و دائم به فکر دیگران هستند. کسی که پیوسته به فکر دیگران است، خداوند هم به فکر اوست. پس شاد کردنِ دل مؤمن با انفاق و احسانِ فی سبیل الله و رفع غم و مشکل او، بعد از ایمان به پروردگار بالاترین عبادت محسوب می شود و بالاترین انفاق، انفاق به ارحام و خویشان می باشد «لا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتاج‏»[29]. اگر در نزدیکان انسان، افراد نیازمندی وجود داشته باشند، انفاق به آنان در اولویّت قرار دارد و نزدیکترین اقربا که اولویّت بالاتری دارند، پدر و مادر و همسر و فرزندان و خواهر و برادر می باشند. «کسی خدمت امام جعفر صادق(عَلَيهِ­السَّلام) مالی را برای انفاق آورد، حضرت فرمودند: آيا پدر و مادر و يا نزديکانی داری که نيازمند باشند؟ احسانت را بـه آنها بده، آن شخص برای بار دوّم آمد و امام(عَلَيهِ­السَّلام) دوباره فرمودند: اگر بستگانی داری، به آنان انفاق کن»[30]. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) می فرمایند: «سَيِّدُ الْاَبْرارِ يَوْمَ الْقِيامَةِ رَجُلٌ بَرَّ والِدَيْهِ بَعْدَ مَوْتِهِما»[31] سيّد ابرار در روز قیامت، کسی است که بعد از مرگِ پدر و مادرش به آنها نيکی می کند.

     در میان انفاق های مالیِ فی سبیل الله، از جمله انفاق هایی که بسیار مورد تجلیلِ حق تعالی و حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) و اهل بیت(عَلَيهِم­السَّلام) است، انفاق فرهنگی می باشد که شایسته است در کنار سایر انفاق ها، از این انفاق عظیم، غفلت ننماییم. چراکه به وسیلۀ انفاق فرهنگی مجاهد و مبلّغ و ناصر دین تربیت می شود و مجاهد در میدان جهادِ با نفس پرورش داده می شود، همان جهادی که به فرمودۀ حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) جهاد اکبر* می باشد. اگر حضرت پیامبر اکرم(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) جهاد با نفس را جهاد اکبر معرّفی فرمودند، یکی از موارد جهاد با نفس، جهاد اخلاقی می باشد که صبر و بردباری و رفق و مدارا از مصادیق آن است که در هر زمانی، خصوصاً در زمان غیبت از بالاترین فضایل اخلاقی است. حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) فرمودند: «مَنْ عَاشَ مُدارِياً ماتَ شَهيدا»[32] کسی که اهل مدارا باشد و در حال مدارا از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است. همچنان که اگر کسی در عصر غیبت امام  زمان(عجِّل­اللهُ­تعالی­فَرَجَهُ­الشَّريف) بر خط ولایت آن حضرت استوار و عامل به قرآن و مطیع آن بزرگوار باشد و بر سختی ها و دشواری ها صبر ورزد، منتظر واقعی و مجاهد حقیقی محسوب می گردد، چراکه انتظار حقیقی، بافضیلت ترین جهاد است «اَفْضَلُ جِهادِ اُمَّتِی انْتِظارُ الْفَرَج‏»[33] بافضیلت ترین جهادِ امّت من، انتظار فرج می باشد.

 

[1]- جلب کننده (روزی حلال) به سوی بازار ما همانند جهادکننده در راه خداوند است و احتکار کننده در بازار ما، مانند مُلحِد در کتاب خداوند است (نهج الفصاحه، حديث1317).

[2]- کسی که به دست خويش کسب می کند، دوست خداوند است (نهج الفصاحه، حديث2190).

[3]- طلب (روزی) حلال جهاد است (پيام پيامبر(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ)، متن عربی، ص634).

[4]- هر كس راهى رود كه در آن دانشى جويد، خدا او را به راهی به سوی بهشت برد و همانا فرشته‏ها براى طالب علم پرهاى خود را فرو نهند به نشانة رضايت از او، و همانا براى طالب علم هر كه در آسمان و در زمين است آمرزش خواهد حتّی ماهيان در دريا (اصول كافى، ترجمه كمره‏اى، ج‏1، ص97).

[5]- الکافی، ج1، ص35

[6]- كسى كه در طلب علم مى‏رود، همچون كسى است كه در راه خداوند جهاد مى‏كند (بيان نورانی امام علی(عَلَيهِ­السَّلام)؛ بحارالانوار، ج1، ص179).

[7]- نهج­البلاغه، فرازی از حکمت 374

[8]- نهج الفصاحه، حديث70

[9]- نهج البلاغه مرحوم دشتی، حکمت474

[10]- و مجاهدان در راه خداوند با اموالشان و جانهايشان (مبارکه نساء/95).

[11]- کسانی که ايمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خداوند با اموالشان و جانهايشان، بزرگترند از لحاظ درجه نزد خداوند، و آن گروه ايشانند رستگاران (مبارکه توبه/20).

[12]- ای کسانی که ايمان آورديد، آيا دلالت کنم شما را بر تجارتی که نجات دهد شما را از عذاب دردناک﴿10﴾ ايمان آوريد به خداوند و رسولش، و جهاد کنيد در راه خداوند با مالهايتان و جانهايتان، آن بهتر است برای شما اگر شما بدانيد﴿11﴾ (مبارکه صف/10و11).

[13]- همانا مال و دارايی مال خداوند است (بيان نورانی امام علی(عَلَيهِ­السَّلام)؛ نهج البلاغه، مرحوم دشتی، فرازی از خطبة126).

[14]- کيست که قرض دهد به خداوند قرضی نيکو (مبارکه بقره/245).

[15]- اگر ياری کنيد خداوند را، ياری می کند (خداوند) شما را (مبارکه حضرت محمّد(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ)/7).

[16]- نهج البلاغه، مرحوم دشتی، فرازی از خطبة183

[17]- جامع الاخبار، ص80

[18]- مبارکه نور/33

[19]- بگير از مالهايشان صدقه تا پاک سازی ايشان را و تزکيه نمايی ايشان را به وسيلة آن و دعا کن بر ايشان، همانا دعای تو ماية آرامش است برای ايشان (مبارکه توبه/103).

[20]- و آنچه انفاق می کنيد از خيری، پس برای خودتان است (مبارکه بقره/272).

[21]- پس او عوضش را می دهد (مبارکه سبأ/39).

[22]- کسی که بياورد یک نیکی، پس برای اوست ده برابر مانند آن (مبارکه انعام/160).

[23]- باطل نسازيد صدقه های خود را با منّت نهادن و آزار و اذيّت (مبارکه بقره/264).

[24]- تصنيف غررالحکم و دررالکلم، ص380

[25]- بحارالانوار، ج71، ص287

[26]- بحارالانوار، ج72، ص140

[27]- بحارالانوار، ج71، ص313

[28]- «اِذَا بَعَثَ اللَّهُ الْمُؤْمِنَ مِنْ قَبْرِهِ خَرَجَ مَعَهُ مِثالٌ يَقْدُمُ اَمامَهُ كُلَّما رَاَى الْمُؤْمِنُ هَوْلًا مِنْ اَهْوالِ يَوْمِ الْقِيامَةِ قالَ لَهُ الْمِثالُ لا تَفْزَعْ وَ لا تَحْزَنْ وَ اَبْشِرْ بِالسُّرُورِ وَ الْكَرَامَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى يَقِفَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيُحاسِبُهُ حِساباً يَسِيراً وَ يَاْمُرُ بِهِ اِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمِثالُ اَمامَهُ فَيَقُولُ لَهُ الْمُؤْمِنُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ نِعْمَ الْخارِجُ خَرَجْتَ مَعِي مِنْ قَبْرِي وَ ما زِلْتَ تُبَشِّرُنِي بِالسُّرُورِ وَ الْكَرَامَةِ مِنَ اللَّهِ حَتَّى رَاَيْتُ ذلِكَ فَيَقُولُ مَنْ اَنْتَ فَيَقُولُ اَنَا السُّرُورُ الَّذِی كُنْتَ اَدْخَلْتَ عَلى اَخيكَ الْمُؤْمِنِ فِی الدُّنْيا خَلَقَنِی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ لِاُبَشِّرَك‏» زمانی که خداوند مؤمن را از قبرش مبعوث كند، با او نمونه‏اى از قبر بيرون آيد و جلوی او باشد و هر آنجا كه مؤمن يكى از هراسهاى روز قيامت را ببيند آن تمثال گويد: نترس و غم مخور و مژده گير به شادى و كرامت از طرف خداوند عزّ و جلّ تا آنكه در برابر خدای عزّ و جلّ بايستد و از او حساب آسانى بكشد و فرمايد: او را به بهشت برند و آن نمونه جلوی او باشد، مؤمن به او گويد: خدايت رحمت كند، چه خوب كسى بودى كه با من از قبرم بيرون آمدى و پيوسته مرا به شادى و كرامت از طرف خداوند مژده مى‏دادى تا آن را به چشم ديدم و به او مى‏گويد: تو كيستى؟ مى‏گويد: من همان شاديم كه به دل برادر مؤمن خود در دنيا وارد ساختى، خدای عزّ و جلّ مرا از آن آفريده تا به تو مژده دهم (اصول كافى، ترجمه كمره‏اى، ج‏4، ص565).

[29]- نيست صدقه درحالی کـه خويشـاوندان محتـاج بـاشند (بيـان نورانی حضرت پيـامبر اکرم(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ)؛ بحارالانوار، ج74، ص59).

[30]- به نقل از رادیو معارف

[31]- بحارالانوار، ج71، ص86

*حضرت امام علی(عَلَيهِ­السَّلام) فرمودند: «اِنَّ رَسُولَ اللهِ(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) بَعَثَ سَرِيَّةً فَلَمّا رَجَعُوا قالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهادَ الْاَصْغَرَ وَ بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهادُ الْاَكْبَرُ قيلَ يا رَسُولَ اللهِ وَ مَا الْجِهادُ الْاَكْبَرُ قالَ جِهادُ النَّفْسِ ثُمَّ قَالَ(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) اَفْضَلُ الْجِهادِ مَنْ جاهَدَ نَفْسَهُ الَّتی بَيْنَ جَنْبَيْه‏» همانا رسول خدا(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ) جوخه‏اى را به جهاد فرستاد و چون برگشتند فرمود: مرحبا به مردمى که جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اكبر بر عهدۀ آنها است، عرض شد: يا رسول الله، جهاد اكبر كدام است؟ فرمودند: جهاد با نفس، سپس فرمود: بهترين جهاد از آنِ كسى است كه با نفسِ خود كه ميان دو پهلو دارد بجنگد (بحارالانوار، ج67، ص65).

[32]- مشكاة الانوار في غررالاخبار، ص218

[33]- بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی­اللهُ­عَلَيهِ­وَ­آلِهِ)؛ بحارالانوار، ج74، ص143