در جلسات سابق درسهايي از مکتب عاشورا استفاده شد، آنچه در ادامة اين پيامها و درسها قابل توجه میباشد، اين است که: پيام حضرت اباعبدالله الحسين(عَلَيهِالسَّلام) از طريق واقعة عاشورا به عالم بشريّت، جز رسيدن به حيات طيّبه و مقام شامخ بندگی و عبوديّت نبوده است. مهمترين درسی که از واقعة عاشورا اخذ میکنيم، اين است که هر چه انسان به تعاليم عاشورا عامل باشد، به همان ميزان وارد سفينه و کشتی نجات امام حسين(عَلَيهِالسَّلام) میشود «اِنَّ الْحُسين مِصْباحُ الْهُدی وَ سَفينَةُ الْنِّجاة»[1]. درواقع انسان به هر ميزان که به قرآن و تعاليم حقّة آن عمل کند، به ندای مقدّس «هَلْ مِنْ ناصِرٍ يَنْصُرُنی» حضرت پاسخ مثبت داده و به همان ميزان به حسينيّون حقيقی میپيوندد.
با تأمّل در پيامها و بيانات حضرت امامحسين(عَلَيهِالسَّلام)، اين حقيقت روشن میشود که پيامهای عاشورا در حوزة واجبات دور میزند. آن بزرگوار در روز مقدّس عاشورا قسمت اعظم قرآن کريم را عملاً تفسير فرمودند. مهمترين فريضة واجبی که از اوّلين روزِ ورود به صحرای کربلا تا پايانِ واقعه، حضور عينی و عملی دارد، فريضة نماز است که يک شب مهلت گرفتن از دشمن بخاطر نماز و مناجات با پروردگار بود که حضرت فرمودند: «اَنّی اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ كِتابِه»[2] و همچنين نماز ظهر عاشورا در بحبوحة جنگ، در اوّل وقت و به جماعت، مؤيّدِ آن است. از اينرو معلوم میشود که امکان ندارد انسان منهای اهتمام به نماز، محّب حقيقی امام حسين(عَلَيهِالسَّلام) و اهل بيت(عَلَيهِمُالسَّلام) محسوب شود و با آنان ارتباط برقرار نمايد. محّب راستين حضرت اباعبدالله الحسين(عَلَيهِالسَّلام) و اهلبيت(عَلَيهِمُالسَّلام) متعهّد میشود که تا ماهِ محرّمِ سال آينده نماز واجبی از او فوت نشود و به اين ترتيب به ندای آن حضرت، به بهترين نحو پاسخ مثبت دهد و از محبت آن بزرگوار بهرهمند گردد.
فريضة مهّم ديگری که در واقعة عاشورا جريان عينی و عملی داشته و سفارش بسياری در مورد آن شده، مسئلة حجاب است که در سفارشهای مکرّرِ امام حسين(عَلَيهِالسَّلام) در طول جنگ و هنگام وداع با خيمة بانوان حرم به وضوح ديده میشود، همانطور که در روايات آمده است: «وداع نمود (حضرت امام حسين(عَلَيهِالسَّلام)) با اهل بيتش و امر نمود ايشان را به صبر و وعده داد ايشان را به اجر و پاداش و امر کرد آنان را به در بر کردنِ حجاب»[3].
بعد از شهادت حضرت امام حسين(عَلَيهِالسَّلام)، وقتی اهلبيت(عَلَيهِمُالسَّلام) به شام رسيدند، بانو اُمکلثوم(سَلامُاللهِعَلَيها) به شخصی فرمودند: «ای سهل، از ساربان محملها بخواه که سرها(ی شهداء) را پيش بيفکند تا نگاهها از ما به آنها متوجّه شود...»[4]، يعنی حتّی در بحرانیترين زمانها هم به فکر حجابشان بودند.
همچنين وقتی نازدانة حضرت اباعبدالله الحسين(عَلَيهِالسَّلام) را با آن وضع فجيع آوردند و گوشوارهاش را کشيدند، بطوری که گوشش پاره شد، ايشان در آن حال، بعد از به هوش آمدن، وقتی عمه را در کنار خود ديدند، گفتند: «ای عمه! آیا پارچهای هست که سرم را از دید تماشاچیان با آن بپوشانم؟»[5].
پس پُرواضح است که قيام عاشورا برای ماندگاری احکام الهی و قوانين خداوند و قرآن کريم و تعـاليم اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُالسَّلام)، اعم از نماز، حجاب، امر به معروف و نهی از منکر و... بوده است و لا غير. آری، حادثة عاشورا برای اين بود که نماز و حجاب برقرار بماند، امر به معروف و نهی از منکر زنده بماند و به عبارت روشنتر، يکی از راههای تقرّب به خداوند و حضرت سيّدالشّهداء(عَلَيهِالسَّلام) و اهلبيت(عَلَيهِمُالسَّلام)، داشتن حجاب فاطمی و زينبی است، ولذا امروز، هر بانوی مسلمان و هر جوان عزيزی که به حجاب خود اهتمام میورزد و نسبت به آن متعهّد میباشد، در حقيقت زيباترين پاسخ را به ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ يَنْصُرُنی» حضرت میدهد و به خدای سبحان تقرّب میيابد. بعد از حادثة عاشورا، در چنين روزهايي، اهلبيت(عَلَيهِمُالسَّلام) به ولايت حضرت امام سجاد(عَلَيهِالسَّلام) و حضرت زينبکبری(سَلامُاللهِعَلَيها) در حال اسارت، به سوی شام در حرکت بودند، فلذا بالاترين همدردی و همرنگی با آنان، همرنگ و همگام شدن با حضرت زينب کبری(سَلامُاللهِعَلَيها) از طريق حجاب فاطمی و زينبی است و اين امر، رسالت عظيم يک بانوی مسلمان میباشد.
دين اسلام، نامش صراط است و صراط برای رفتن است نه توقّف و ماندن. صراط يعنی روز به روز در راه حق حرکت کردن و صعود نمودن و ترقّی کردن و اوج گرفتن. حضرت امام صادق(عَلَيهِالسَّلام) فرمودند: «مَنِ اسْتَوى يَوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ وَ مَنْ كانَ آخِرُ يَوْمَيْهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلْعُونٌ»[6] هر كس دو روزش مساوى باشد، مغبون است و هر كس روز دومى او از روز اول بدتر باشد، ملعون مىباشد. انسان بايد روز به روز مراحل و پلههای کمال را طی کند و در حال ترقّی و کمال باشد؛ به عنوان نمونه: نماز ظهرِ امروزِ او بايد با نماز ظهر ديروزش تفـاوت داشته باشد و يـا زيارتی که مشرّف میشود، با زيارت قبلیاش متفاوت و زيارت بالاتری باشد. به همين ترتيب تمام عباداتش و از جمله حجابش بايد روز به روز در حال ترقّی باشد. از اينرو اگر کسی تا ديروز، چادر با روسری استفاده میکرد، امروز که حقايق بالاتری به او رسيده، شايسته است که روسری را تبديل به مقنعه نمايد، ولی چنانچه خدای نکرده روسری جانشين مقنعه گردد، تنزّل میباشد، چراکه ديروزش بهتر از امروز بوده است. اگر چادر مشکی در بين عموم شکست بخورد، کمکم حجـابهای پايينتر هم شکست میخورند. اين مسئله در مورد کسانی که در جامعه مطرح هستند و جنبة الگويي دارند، بايد بيشتر رعايت گردد. جوانی که در کلاس قرآن شرکت دارد، برای ساير جوانان اُسوه است. حضرت امام صادق(عَلَيهِالسَّلام) فرمودهاند: «يُغْفَرُ لِلْجاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ اَنْ يُغْفَرَ لِلْعالِمِ ذَنْبٌ واحِد»[7] هفتاد گناه برای جاهل بخشيده میشود قبل از اينکه يک گناه از عالِم بخشيده شود؛ چراکه کسی از جاهل تبعيّت نمیکند، ولی ای بسا يک اشتباهِ عالِم، باعث اضلال جمع کثيری شود.
«بارالها! به روان مقدس حضرت محمد و آل محمد(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ) درود فرسـت و در امـر ظهـور و فرج مـولا و مقتـدایمـان حضـرت ولیّعصر(عجِّلاللهُتعالیفَرَجَهُالشَّريف) تعجیل بفرما. پروردگارا! توفيق بيداری از خواب گران غفلت و توبة حقيقی از تمام خطاها و قصورها و معاصی به همة ما مرحمت بفرمـا. خداوندا! همة ما را از شرّ نفس و شيطان و سقوط در ورطة هلاکت معنوی، مصون و محفوظ بفرما. پروردگارا! همة ما را از شيعيان و پيروان حقيقی حضرات اهل بيت عصمت و طهارت(عَلَيهِمُالسَّلام) مقرر بفرما و از شفاعت کبرای آن بزرگواران بهرهمند بفرما. به بیماران مؤمنین شفای عاجل عنایت بفرما. اموات محترم غریق رحمت بفرما. به مسلمانان ستمدیده علیالخصوص مردم مظلوم فلسطین، عراق و سوریه و يمن نجات کرامت بفرما».
«بِالنَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ
صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَ عَلَيهِمْ اَجْمَعينَ»
1- همانا حضرت امام حسين(عَلَيهِالسَّلام)، چراغ هدايت و کشتی نجات است (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّیاللهُعَلَيهِوَآلِهِ)؛ کتاب معالیالسبطين، تأليف سيّد عبدالرزاق مقرم، ص121).
2- همانا من دوست دارم نماز را برای او و تلاوت کتابش را (اللهوف علی قتلی الطفوف، ص89).
3- ودع(عَلَيهِالسَّلام) اهل بيته و امرهم بالصبر و وعدهم بالثواب و الاجر و امرهم بلبس ازرهم (ناسخ التواريخ، ج۲، ص۳۸۰؛ نفس المهموم،ص۳۵۵؛ به نقل از موسوعه کلمات الامام الحسین(عَلَيهِالسَّلام)، ص۵۹۲، ح۶۰۵).
4- کتاب «فرهنگ جامع سخنان امام حسين(عَلَيهِالسَّلام)»، ترجمة علی مؤيّدی، ص587
5- بحارالانوار، ج45، ص60 و 61
6- امالی صدوق، ص668
7- الکافی، ج1، ص47