پاره­ای گرفتاری­ها محصول معصيت و انتقام پروردگار هستند «اِنّا مِنَ الْمُجْرِمينَ مُنْتَقِمُون‏»[1] و برخی، امتحان الهی می­باشند. البتّه انتقام پروردگار از نوع انتقام انسانها و برای تَشَفّی قلب نيست، بلکه نتيجة اعمال سوء مجرمين است. پس چنين مصائبی جنبة کيفری دارند نه جنبة آزمايشی. وقتی مجرمين بيراهه رفتند و راه نفاق و عصيان را طی کردند، خداوند متعال برای گوشمالی کردن ايشان، آنها را به نتيجة اعمال سوئشان گرفتار می­فرمايد «اِنَّما هِیَ اَعْمالَکُمْ رُدَّتْ اِلَیْکُمْ»[2]، «فَاعْلَمْ اَنَّما يُريدُ اللهُ اَنْ يُصيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ»[3]، «وَ ما اَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ اَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ»[4] اينکه خداوند متعال می­فرمايد: «وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ»، به اين معنا است که اين گرفتاری مجرمين، در برابر بخشی از گناهانشان می­باشد، چراکه بسياری از گناهانشان را خداوند عفو فرموده است.

     البتّه لازم به توضيح است: زمانی که مؤمنی در اثر غفلت گرفتار خطايی شود، خداوند متعال از باب رحمت، او را نيز گرفتار مصيبت می­سازد تا بيدار فرمايد.

     امّا مصائبی که برای موحّدان و اهل تقوا و ايمان می­رسد، نتيجة اعمال آنان نيست، بلکه امتحان الهی است و باعث ارتقاء مقام ايمانی می­گردد. خدای تبارک و تعالی انسانها را با تعبير «تَعالَوْا» دعوت می­فرمايد که بياييد به سوی رشد و کمال و راه کمال را طی کنيد نه راه سراشيبی را، ولذا يکی از علل آزمايشات، رشد و شکوفايی انسانهاست و به اين سبب يکی از اهداف آفرينش، آزمايش بيان شده است «اَلَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ اَيُّكُمْ اَحْسَنُ عَمَلا»[5]. خداوند متعال سعادت مؤمن را با بلا و مصيبت تضمين فرموده است. حضرت امام محمّد باقر(عَلَيهِ ­السَّلام) فرمودند: «براستى خداوند به بندة مؤمن با بلا و سختى، لطف نمايد همان­طور كه مسافر، خانواده­‏اش را با سوغاتى مورد لطف قرار دهد»[6].

     پس آزمايشات الهی برای مؤمنين، جنبة کيفری ندارد و هرچه مقام توحيدی بـالاتر رود، آزمايشات الهی سخت­تر می­شوند تـا می­رسد به حضرات انبياء و اوصياء(عَلَيهِمُ ­السَّلام) که مصائبشان شديدتر از ديگران است؛ به عنوان نمونه: امتحان حضرت ابراهيم خليل(عَلَيهِ ­السَّلام)، قهرمان توحيد، بردن همسر و فرزند به سرزمين بی آب و علف بود، آن هم فرزندی که در حدود صد سالگی به ايشان عطا شده بود. همچنين آن حضرت به اِذن­الله موظّف شدند که به قصد بريدن، کارد بر گردن از گل لطيف­تر حضرت اسماعيل(عَلَيهِ ­السَّلام) بگذارند. به همين ترتيب، حضرت ايّوب(عَلَيهِ ­السَّلام) يک­شبه به آن مصائب عظيم گرفتار شدند، بطوری که اموال و فرزندانشان گرفته شد و به بيماری سختی مبتلا گشتند. مقرّبان درگاه الهی، نه تنها مانند افراد ضعيف­الايمان در برابر مصائب و مشکلات متزلزل نمی­شوند، بلکه آن را تکريم الهی و وسيلة ارتقـاء مقام معنوی می­دانند ولذا از آن استقبـال می­کنند. افراد ضعيف­الايمان، به محض اينکه مصيبتی به ايشان برسد، می­گويند: خداوند مرا خوار کرد و مرا به مصيبت و بلا مبتلا فرمود «وَ اَمّا اِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبّی اَهانَنِ‏»[7]، و وقتی نعمتی به ايشان داده می­شود، می­گويند: خداوند مرا گرامی داشت «فَاَمَّا الْاِنْسانُ اِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَاَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبّی اَكْرَمَنِ»[8] که خداوند متعال در پاسخ می­فرمايد: «کَلّا»[9]. نه مصيبت جنبة اهانت دارد و نه نعمت دليل بر تکريم مقام است، بلکه هر دو ابتلاء الهی می­باشد، چراکه خداوند متعال، بندگانش را تنها با مصائب آزمايش نمی­فرمايد، بلکه با خير و شرّ می­آزمايد «وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّيِّئات‏»[10]. با بدی­ها و نيکی­ها، با رفاه و فراخی روزی، و تنگ­دستی و سختی و کاهش اموال می­آزمايد «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْاَمْوالِ وَ الْاَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرين‏»[11]، «اَلَّذينَ اِذا اَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعُون‏»[12]. اهل ايمان، با مصائب، متلاطم نمی­شوند و روحشان موج برنمی­دارد. خوشا به حال افرادی که هميشه در خوشی و ناخوشی توجّه می­کنند که در حال آزمايش قرار دارند. اگر انسان توجّه کند که در حال آزمايش است، نه در مصائب ناسپاسی می­کند و نه در نعمتها طغيان می­نمايد، چراکه مصيبت هم نعمتی در لباس مصيبت است، ولذا در آزمايشات روسفيد می­شود. اگر امتحان و آزمايش الهی نباشد، انسان به رشد و تعالی نمی­رسد. اينکه خداوند متعال بندگانش را دعوت می­فرمايد که: «تَعالَوْا»، قسمت اعظم اين تعالی به وسيلة امتحانـات حاصل می­آيد، ولذا اوليای الهی نه تنها کفران نعمت و ناسپاسی نمی­کنند، بلکه آزمايش را وسيلة ارتقاء برای مقام معنوی خودشان می­دانند، ولذا از امتحانات الهی برای رسيدن به رشد و مقامات عالی­تر استقبال می­کنند. انسانهای بزرگ، آزمايشات بزرگی را پشت سر نهادند و صبرهای جميل نمودند، چراکه هدف از خلقت انسان و ارسال حضرات انبياء و اوصياء(عَلَيهِمُ ­السَّلام) و نزول قرآن، رشد و تعالی انسان است. يکی از راههای صعود و تعالی، امتحانات الهی است. انسان بايد در کوره­های داغ آزمايشات آبديده شود تا ميزان ايمانش روشن گردد. خدای سبحان در آية شريفة مورد بحث می­فرمايد: «ما اينها را به علّت گناهانشان گرفتار کرديم». يعنی گرفتاری ايشان محصول اِعراضشان است و جنبة کيفری دارد. خداوند متعال بندگانش را گاهی با مصيبت می­آزمايد بمانند حضرت ايّوب(عَلَيهِ ­السَّلام)، و گاهی با نعمت آزمايش می­کند بمانند حضرت سليمان(عَلَيهِ ­السَّلام)، لکن اوليای الهی نه در مصيبت متزلزل می­شوند و نه در نعمت طغيان می­کنند، همانطور که وقتی حضرت سليمان(عَلَيهِ ­السَّلام) خودشان را در برابر نعمتها ديدند، نه تنها طغيان نکرده و آن نعمتها را از خودشان ندانستند، بلکه فرمودند: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبّی لِيَبْلُوَنی‏ اَ اَشْكُرُ اَمْ اَكْفُرُ»[13]. اگر حضرت ابراهيم(عَلَيهِ ­السَّلام) به آن مقامات رفيعه نائل شدند که خداوند متعال حدود شصت و هفت بار نام ايشان را در قرآن کريم ذکر نموده و آن­همه از ايشان تجليل فرموده است، به علّت روسفيدی ايشان از آزمايشات الهي است.

     بنابراين امتحانات الهی، تشريف و تکريم الهی و به نفع و سود انسان است و خدای سبحان در قبال آزمايشات که چهرة باطنی و رو به خدای آنها بر خلاف چهرة ظاهری آنها، با حلاوت و شيرين است، سرمايه­هايی از جنس توحيد به انسان می­دهد. به فرمودة اساتيد معظّم، خداوند سعادت انسان را با بلا تضمين فرموده است. انسان در ميان سختی­ها رشد می­کند و بهشت در ميان سختی­ها پوشيده شده است «حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالْمَكارِه‏»[14]، ولذا خدای سبحان بارها در قرآن کريم آزمايشات را متذکّر شده است و در حديث قدسی می­فرمايد: «وَ الْقَضاءُ مِنّی وَ الرِّضاءُ مِنْكُمْ وَ الْبَلاءُ مِنّی وَ الصَّبْرُ مِنْكُمْ‏»[15] قضا و قدر از من و راضی شدن از شماست، بلا از ناحية من و صبر از ناحية شماست. انسان با صبر نه تنها ضرر نمی­کند، بلکه خود به رشد و تعالی می­رسد.

     خداوند متعال، ارسال حضرات انبياء(عَلَيهِمُ ­السَّلام) و انزال کتب آسمانی را برای تعالی انسـان قرار داده و می­فرمايد: «تَعالَوْا» و آن جز بـا صبر در برابر آزمايشـات حاصل نمی­شود. خدای سبحان حسّ کمال­خواهی را در وجود انسان قرار داده تا به هيچ کمالی بسنده نکند و به خدای سبحان که کمال مطلق است نزدیک شود. در شأن انسان است که به خدای سبحان برسد و خود را ارزان نفروشد که اين امر، جز با صبر در برابر سختی­ها و آزمايشات الهی و روسفيدی در آنهـا محقّق نمی­شود. هيچ کس از راه رفاه و آسايش و بدون مشکلات و موانع به جايی نمی­رسد. بزرگان از راه صبر بر مصائب و مشکلات و روسفيد شدن در آزمايشات الهی به مقامات رفيعه نائل شدند «وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ اِلاّ بِالله‏»[16] پيامبرم صبر کن که صبر تو جز برای خداوند نيست.

 

1- همانا ما از مجرمان انتقام گیرنده­ایم (مبارکه سجده/22).

2- اين است و جز اين نيست که اعمال شما برگردانيده می­شود به سوی شما (بيان نورانی حضرت رسول اکرم(صَلَّي ­­اللهُ ­عَلَيْهِ ­وَ‌­الِه)؛ بحارالانوار، ج3، ص90).

3- پس بدان اين است و جز اين نيست اراده می­کند خداوند اينکه برساند ايشان را به پاره­ای (از) گناهانشان (مبارکه مائده/49).

4- و آنچه که اصابت کرد شما را از مصيبتی، پس به سبب آن چيزی است که کسب نمود دستان شما و عفو می­کند از بسياری (مبارکه شوری/30).

5- آن خدايی که خلق نمود مرگ و زندگی را تا بيازمايد شما را که کدام يک بهتريد از لحاظ عمل (مبارکه ملک/2).

6- تحف العقول

7- و امّا زمانی که آزمايش کند او را، پس تنگ گيرد بر او روزيش را، پس می­گويد: پروردگارم خوار کرد مرا (مبارکه فجر/16).

8- پس امّا انسان، زمانی که آزمايش کند او را پروردگارش، پس گرامی دارد او را و نعمت دهد به او، پس می­گويد: پروردگارم گرامی داشت مرا (مبارکه فجر/15).

9- چنين نيست (مبارکه فجر/17).

10- و آزموديم ايشان را با نيکی­ها و بدی­ها (مبارکه اعراف/168).

11- و البتّه به تحقيق می­آزماييم شما را به چيزی از ترس و گرسنگی و کاستن از مال­ها و نفس­ها و ميوه­ها و مژده ده صبرکنندگان را (مبارکه بقره/155).

12- کسانی که زمانی که برسد به ايشان مصيبتی، می­گويند: همانا ما از برای خداييم و همانا ما به سوی او بازگشت­کنندگانيم (مبارکه بقره/156).

13- اين از فضل پروردگار من است تا بيازمايد مرا اينکه شکر می­کنم يا کفران می­نمايم (مبارکه نمل/40).

14- پيچيده شده است بهشت با سختی­ها (بيان نورانی حضرت پيامبر اکرم(صَلَّي ­­اللهُ ­عَلَيْهِ ­وَ‌­الِه)؛ بحارالانوار، ج68، ص72).

15- تحرير المواعظ العدديّه، ص429

16- و صبر کن و نيست صبر تو جز برای خداوند (مبارکه نحل/127).ش