شهادت ششمين امام و هشتمين معصوم، حضرت امام جعفر صادق(عَلَيهِ السَّلام) به پيشگاه مقدّس و منوّر رسول مکرّم اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) و آل طاهرين آن بزرگوار و حضرت ولیّ عصر(عَجَّلَ الله تَعالي فَرَجَهُ الشَّريف) تسليت و تعزيت عرض میشود. «خداوند به مقرّبين درگاهش، همة ما را با آن بزرگواران محشور بفرمايد و از شفـاعت کبرايشان در دنيـا و عقبی بهره مند بفرمايد».
به مناسبت شهادت حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)، جلسه را تيمّناً و تبرّکاً با يک بيان مبارک از آن قرآن ناطق آغاز میکنيم تا انشاء الله تعالی بر برکات محفل قرآن افزوده شود. آن بزرگوار میفرمايند: «اَلْاِسْلامُ عُرْيانٌ فَلِباسُهُ الْحَياءُ وَ زينَتُهُ الْوَقارُ وَ مُرُوَّتُهُ الْعَمَلُ الصّالِحُ وَ عِمادُهُ الْوَرَع»[1] اسلام عريان است و لباس آن، حيا و زينت آن، وقار است و بزرگواری و جوانمردی آن، عمل صالح و ستون آن، ورع است. يعنی دين و اسلام منهای حيا، دين و اسلام ارزشمند محسوب نمیگردد، همانطور که آن بزرگوار در حديث ديگری فرمودند: «لا ايمانَ لِمَنْ لا حَياءَ لَه»[2] و منظور از حيا، اين است که انسان باور و يقين داشته باشد که خداوند متعال «عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ»[3] است و همه چيز را میداند و توجّه دارد، ولذا در برابر نگاه پروردگـار حيـا کند و معصيت را ترک نمايد. رسول گرامی اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) می فرمايند: «رَحِمَ اللّهُ عَبْداً اسْتَحْيا مِنْ رَبِّهِ حَقَّ الْحَياءِ فَحَفِظَ الرَّاْسَ وَ ما حَوٰى وَ الْبَطْنَ وَ ما وَعٰى وَ ذَكَرَ الْقَبْرَ وَ الْبِلی وَ ذَكَرَ اَنَّ لَهُ فِی الْآخِرَةِ مَعادا»[4]. در بيان نورانی ديگری از حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) آمده است: «عَلِمْتُ اَنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَيَّ فَاسْتَحْيَيْت»[5] دانستم که خداوند بر اعمال و رفتارم مطّلع است، پس حيا کردم.
پس لباس دين و اسلام که با آن ارزش پيدا میکند، حياست و بدون حيا، دين عريان است. يکی از بحرانهايی که در عصر حاضر گرفتار آن هستيم، بحران بی عفّتی است.
زينت اسلام، وقار است و منظور از وقار، تکبّر و غرور نيست. يکی از اوصاف مؤمنين تواضع است و مؤمن در عين حال که متواضع است، باوقار می باشد. گاهی افرادِ باوقار، متواضع نيستند و گاهی افراد متواضع باوقار نمی باشند، لکن مؤمنين، تواضع را در عين وقار دارند.
بزرگواری و جوانمردیِ اسلام، عمل صالح است «وَ مُرُوَّتُهُ الْعَمَلُ الصّالِحُ» و ايمانِ منهای عمل صالح، ايمان محسوب نمیگردد. اسلام، ستون و پايه ای دارد به نام ورع «وَ عِمادُهُ الْوَرَع»، يعنی انسان با ترک محارم الله نشان میدهد که او مسلمان و مؤمن و موحّد است. از اينرو مؤمنِ منهای اعمال صالحات و ترک محرّمات، مؤمن حقيقی محسوب نمیگردد.
1- بحارالانوار، ج75، ص285
2- نيست ايمانی برای کسی که نيست حيايی برای او (بحارالانوار، ج47، ص45).
3- دانای پنهان و آشکار (مبارکه حشر/22).
4- خدا رحمت كند بنده اى را كه از پروردگارش شرم كند، حياء واقعى حفظ سر و پوشاندن آن است، و شكم و آنچه در آن مى ريزد، و ياد از قبر و پوسيدگى، و به ياد داشتن اينكه در آخرت معادى هست (بحارالانوار، ج47، ص45).
5- بحارالانوار، ج75، ص228