در آیة شریفة مورد بحث سخن از انفاق است و بالاترین انفاق، انفاق در خانواده، به پدر و مادر و همسر و فرزندان میباشد. گشایش دادن سرپرست خانواده به اهل خانه، در صورتی که به اسراف و افراط و زیاده خواهی اعضای خانواده منتهی نشود، از بزرگترین عبادات است.
به مناسبت قرار گرفتن در هفتة سالمندان توجّه به این نکته ضروری است کـه افراد سالمند، بخصوص پدر و مادر سالمند، برکتهای زندگی هستند ولذا نباید از ناسازگاریهای آنان به ستوه آمد. چه بسا اگر آنان از دنیا رفتند، برکت زندگی را هم ببرند. حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) می فرمایند: «اَلْبَرَكَةُ مَعَ اَكابِرِكُم»[1] برکت شما با سالمندانتان است.
البتّه توجّه به این نکته ضروری است که رسیدگی و انفاق به سالمندان مطلبی است و تکریم و احترام به آنـان مطلب بالاتری میباشد. سالمندان بیش از هر چیزی نیازمند احترام و تکریم هستند و هر خدمتی به آنان، خدمت به خودِ انسان است «اِنَّ مِنْ اِجْلالِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اِجْلالَ الشَّيْخِ الْكَبير»[2] از جمله مصادیق اجلال پروردگار عَزَّ و جلّ، اجلال سالمندان است، بخصوص سالمندی که موی خود را در راه اسلام سفید کرده باشد. اگر خواستید به خداوند متعال احترام قائل شوید، به سالمندان احترام کنید. بهره گرفتن از مشورت سالمندان، موجب میشود که هم آنان احساس شخصیّت نمایند و هم از تجربههای آنان استفاده کرد و انشاءالله تعالی آنان را راضی بدرقه نمود. بر اساس فرمایش حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ)، اعمال انسان به خودِ او برمیگردد «اِنَّما هِیَ اَعمالَکُمْ رُدَّتْ اِلَیکُمْ»[3].
از دیگر مصادیق انفاق و احسان، انفاق و احسان در حج و زیارت می باشد. یکی از مواردی که باعث قبولی بالاتر زیارتها میگردد، احسان و انفاق است. در سفر حج یا زیارت عتبات عالیات یا مشهد مقدّس که توسط تورهای زیارتی انجام میگیرد، برنامة غذایی زائرین طوری است که در هر دو وعدة غذایی (ناهار و شام)، غذای گوشتی میدهند و نیز وعده های غذایی، اغلب بیش از نیاز زائرین است و با توجّه به این که به نظر پزشکان و کارشناسان امور تغذیه، استفادة روزانه از غذای گوشتی برای انسان مضرّ است، همانطور که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «لا تَجعَلُوا بُطُونَكُمْ مَقابِرَ الحَیَوان»[4] و علاوه بر آن، مانده های غذایی زائرین هر روز تماماً بیرون ریخته میشود، لذا ضرورت ایجاب میکند که زائرین محترم، در هر وعدة غذایی، اضافة غذای خود را قبل از خوردن جدا کنند و آن را بطور آبرومندانه در ظروف یکبار مصرف قرار داده و در بیرون به هر نحوی که ممکن باشد، احسان نمایند. در ایام حج تمتّع، حجاجی که از برخی ممالک مشرّف میشوند، از امکانات مالی چندانی برخوردار نیستند و مواد غذایی کافی در اختیار ندارند ولذا شایسته است که حجاج محترم، مواد غذایی مـازاد بر نیـاز خود را به صورت تمیز و آبرومند و بسته بندی شده، به آنان و سایر افراد نیازمند انفاق نمایند و به این ترتیب از اجر عظیم انفاق در حج بهره مند گردند.
مطلب دیگر که لازم به تذکر است، در مورد انفاقهای فرهنگی است. گرچه انفاق برای مواد غذایی و سایر مایحتاج اولیّه، کمال ضرورت را دارد و خداوند تمام انفاقها را از خواهران محترم چه حضوری و چه غیرحضوری قبول بفرماید، لکن شایسته است که در کنار انفاق و احسان مواد غذایی، به انفاق در مورد امور فرهنگی و غذای روحی نیز توجه بیشتری مبذول گردد. در مورد چاپ کتابهای تربیتی، تهیه جزوات و نوارها و سی دی های مذهبی و سایر امور تربیتی و تبلیغی، چندان انفاق و احسان صورت نمی گیرد و موارد مذکور اغلب از وجوه شخصی تأمین میگردد و کفاف همة آنها را نمیدهد. بنابراین شایسته است که خواهران محترم قسمتی از انفاقهای خود را به امور فرهنگی اختصاص دهند یا انفاقهایی را که انجام می دهند، محدود و منحصر در امر خاصّی ننمایند تا در هر موردی که ضرورت بالاتری ایجاب کند، مصرف شود.
همچنین با توجّه به این که در آستانة عید قربان قرار داریم و بر این اساس که به قربانی در این روز توصیة فراوان شده، به طوری که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «اگر مردم میدانستند چه فوایدی در قربانی است، هر آینه قربانی میکردند، ولو با قرض گرفتن باشد»[5]، و نیز با توجّه به شرایط اقتصادی کنونی که تهیّة گوشت با چنین قیمت بـالایی، برای طبقات پایین و متوسط جامعه مقدور نمیباشد و یا به سختی امکان پذیر است، لذا شایسته است که عزیزان محترم و جوانان عزیز به صورت اشتراکی در این امر خیر شرکت نمایند تا هم اتّحاد مسلمین تقویت گردد و هم از اجر عظیم انفاق و قربانی بهره مند شوند.
1- بحارالانوار، ج72، ص137
2- بیان نورانی امام صادق(عَلَيهِ السَّلام)، تفصیل وسائل الشيعه، ج12، ص98
3- این است و جز این نیست که آن اعمال شماست که برگردانیده میشود به خودتان (بحارالانوار، ج3، ص90).
4- قرار ندهید شکمهايتان را قبر حیوانات (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحديد، ج1، ص26)
5- بحارالانوار، ج96، ص296-298