در جلسات سابق استفاده شد که آية شريفة مورد بحث در سه بخش مطرح می­گردد که بخش اوّل قواميّت مردان نسبت به زنان است «اَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ» که به دليل برتری مردان نسبت به زنان است «بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلىٰ‏ بَعْضٍ» و معلوم شد که اين تفضّل و برتری، برتری مقامی نيست، بلکه مربوط به قدرت جسمانی و بدنی مردان و مديريت قوی و پرداخت نفقه به زنان می­باشد. زندگی به منزلة کَشتی است که خدای سبحان، ناخدای آن کشتی را مرد قرار داده و صلاح اُخروی و دنيوی زن در آن است که اين قانون­گذاری را بپذيرد تا به سعادت موعود نائل آيد.

     بخش دوم آية شريفة مورد بحث در بيان اين مطلب است که خداوند متعال به دسته­ای از زنان صالح و قانت و مطيع و فرمانبردار که به اذن خداوند، مطيع همسرانشان هستند، عظمت داده و از آنان تجليل فرموده است. اينان با اطاعت از همسرانشان درواقع از خدای سبحان اطاعت می­کنند. حضرت امام رضا(عَلَيهِ­ السَّلام) فرمودند: «هر مردی که به زن پرهيزگار و صالحه دست يابد، به پيروزی و خوشبختی رسيده است»[1].

     استاد جوادی آملی می­فرمايند: نکته­ ای که بايد به آن توجّه نمود، اين است که: دين برای زن، احترام خاصّی قائل شده و به همين دليل، قبل از مرد، او را مورد عنايت قرار داده است.

     در بارگاه قدس ربوبی که نمی­توان بدون اذن وارد شد، خداوند متعال، شش سال زن را زودتر از مرد به حضور می­پذيرد و نماز و روزه را بر او واجب می­سازد. آیا اين نشانة فضيلت نيست؟ زن اگر موقعيت خود و جايگاهی را که خداوند برای او قرار داده، درک کند، ديگر به اين فکر نيست که چه لباسی بر تن ديگری است. اينها برای زن خيلی کوچک است، او جمال خود را در چيز ديگری بايد ببيند. حضرت پيامبر اسلام (صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) فرمودند: «فَاِنَّ الْمَرْاَةَ رَيْحانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمانَة»[2] زن، ريحانه و گل است نه قهرمان ميدان جنگ و پُرواضح است که ريحانه را نمی­توان رها کرد، ريحانه باغبان می­خواهد و باغبان اين گُل، قرآن و عترت(عَلَيهِم ­السَّلام) است. البته باغبانِ هر انسانی خداوند است که فرمود: «وَ اللهُ اَنْبَتَکُمْ مِنَ الْاَرْضِ نَبٰاتاً»[3]. آن باغبان بهتر می­داند که کدام گل را زودتر از ديگری حفظ کند، بعضی از نهال­ها را زودتر تحت پوشش قرار می­دهد که آن، نهال زن است که او را زودتر از مرد تحت پوشش دين درآورده و این، نشانِ عظمت اوست.

     استفاده شد که تسبيح حضرت فاطمة­ زهرا(سَلٰامُ­ الله­ عَلَیْها) چقدر دارای فضيلت است و در صورتی که با تسبيح تربت باشد، اجر بالاتری دارد، لکن اگر تسبيح تربت نباشد، به فرمودة امام صادق(عَلَيهِ ­السَّلام): «زن اگر با سرانگشتان تسبيح بگويد، اجر او بالاتر است» که استاد جوادی آملی در توضيح آن فرمودند: اين نشان می­دهد که تمام اعضاء و جوارح زن در برنامة ذات اقدس اله است. ای کاش زنان به اين جايگاه عظيمة خود واقف شوند.

     امّا مطلب سوم در مورد آية شريفة مورد بحث در مورد زنانِ ناشزه و متخلّف و لجباز و قانون­شکن و سرسخت است که به هيچ صراطی مستقيم نمی­شوند و در برابر قوانين الهی مخالفت می­کنند و مطيع خداوند و همسر نمی­باشند. خداوند متعال در مورد چنين زنانی، به مردان دستورالعمل­هايي بيان فرموده که در سه مرحله اجرا می­شود.

     در مرحلة اول، مردان بايد چنين زنانِ نافرمان و سرسخت را مورد وعظ و نصيحت قرار دهند و امر به معروف و نهی از منکر نمايند «فَعِظُوهُنَّ» بدين معنا که مرد بايد در مرحلة اول، زن را روشنگری کند که اين حق را خداوند به مرد داده و او حق ندارد که مرد را از حقِّ مسلّم خود محروم کند. با موعظه، غفلت­ها زدوده می­شود و با تعليم، جهل برطرف می­گردد.

     اما اگر زن به سرسختی خود ادامه دهد و با وعظ و نصيحت، بيدار نشود، مرحلة دوم مطرح می­شود و مرد موظّف است که در رختخواب يک حالت قهر به خود گيرد و به زن پشت کند «وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ». هجر مضاجع به معنای دور شدن در بستر است. حضرت امام محمّد­باقر(عَلَيهِ­ السَّلام) فرمودند: «يُحَوِّلُ ظَهْرَهُ اِلَيْها»[4] مرد در رختخواب به زن پشت کند.

     پس اگر مرد از مرحلة اول که وعظ و نصيحت است نتيجه نگرفت، نوبت به مرحلة دوم می­رسد که فاصله گرفتن در بستر می­باشد و اگر از مرحلة دوم نيز نتيجه نگرفت و اين روش نيز مؤثر واقع نشد و لجاجت و ناسازگاری زن ادامه داشت، مرحلة سوم پيش می ­آيد. به عبارت ديگر اگر زن همچنان به سرکشی و لجاجت خود ادامه داد و درواقع در مقابل خداوند که اين همه امتياز به زن داده و مردان را در اجحاف حقوق زنان عتاب فرموده، اطاعت نکرد، خدای سبحان به شوهران دستور می­فرمايد که عکس­ العمل تندی نشان دهند و زنِ متخلّف بايد تنبيه شود. البته مرد متخلّف نيز کيفر و تنبيه می­شود، لکن تنبيه او به مراجع قانونی سپرده شده است و اگر با تعزير حاکم شرع نيز به وظيفة خود آشنا نگشت و از سرپيچی و مخالفت برنگشت و حاکم شرع تشخيص داد که زن را بايد طلاق دهد، مرد را مجبور می­کند که زن را طلاق دهد و چنانچه طلاق ندهد، دادگاه او را طلاق می­دهد، چراکه زن اسير و بردة مرد نيست. پس مردِ متخلّف به حاکم شرع ارجاع داده می­شود، ولی با توجّه به اينکه خداوند غيور است، و دوست ندارد که پای زن به دادگاه باز شود و در آنجا کيفر ببيند و آبرویش برود، لذا مجازاتی را که خداوند برای زنِ متخلّف مقرّر فرموده، در داخل خانه است، و سزاوارترين فرد برای اجرای کيفر الهی شوهر می­باشد که از اين طريق اِعمال می­گردد. یعنی تنبيه و کيفر الهی به دست شوهر اجرا می­گردد و درواقع خداوند است که چنين زنِ سرکش را می­زند و تنبيه می­فرمايد، و چنانچه زنان، حقيقتاً به اين امر يقين پيدا کنند، ديگر حکم آية شريفه برايشان غير قابل هضم نخواهد بود.

 

1- فقه الرّضا(عَلَيهِ ­السَّلام)، ص30

2- بحارالانوار، ج74، ص216

3- و خداوند رویانید شما را از زمین رویانیدنی (مبارکه نور/17).

4- مجمع ­البیان، ج3، ص44