خداوند متعال بعد از بیان تفصيلی اعمال زشت و اندیشه های پلید طایفه ای از اهل کتاب، مخصوصاً یهودیان، در آیة شریفة مورد بحث فرجام آنها را که چشیدن عذاب الهی است، شرح میفرماید و درواقع چگونگی«كَفٰى بِجَهَنَّمَ سَعيراً» را توضیح میفرماید.
لازم به توضیح است: گرچه رحمت پروردگار متعال وسعت دارد «یا مَنْ وَسِعَتْ كُلَّ شَیٍْ رَحْمَتُهُ يا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ»[1]، لکن عدّه ای که از مدار بندگی و ذِیِّ عبودیّت خارج شدند و راه طغیان و عصیان را پیش گرفتند و به ستیزه جویی و محاربه با پروردگار پرداختند، گرفتار عذاب الهی میشوند. حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «مَنْ صارَعَ الْحَقَّ صَرَعَه»[2] کسی که با حق کُشتی بگیرد، (حق) او را به زمین میزند.
گاهی انسان به خداوند متعال کفر میورزد و ذات خداوند را انکار میکند و زمانی به فرستادة او کفر میورزد و بعثت پیامبران را منکر میشود و یا آیات الهی را انکار و نفی میکند. انکار آیات الهی، چه تکوینی یا تدوینی، از این جهت که آیت پروردگار هستند، به انکار خدای سبحان میانجامد. همانطور که انکار مسائل ضروری دین کفرآور است و به انکار اصل دین برمیگردد. یعنی وقتی معلوم شد که فلان حکم را دین بیان کرده است، انکار آن، نفی و انکار اصل دین شمرده میشود. پس همانطور که انکار آيات تدوينی (قرآن)، کفر به خداوند است، انکار آيات تکوينی نيز که نشانة خدای سبحان است، کفر به خداوند میباشد.
معنای باطنی آیه، انسانهای کامل و حضرات معصومین(عَلَيهِمُ السَّلام) هستند که آیة تامّ خدای سبحان میباشند، همان طور که حضرت امام علی(عَلَيهِ السَّلام) فرمودند: «ما لِلَّهِ آيَةٌ اَكْبَرُ مِنّی»[3] برای خداوند متعال آیه ای(نشانه ای) بزرگتر از من وجود ندارد.
گرچه آیة شریفة مورد بحث در مورد یهود و نصاری است، ولی خداوند متعال میفرماید: «اِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا»، یعنی درواقع آیة شریفه بیان حال کافرانِ اهل کتاب مخصوصاً یهودیان است، همانطور که با وجود این که در آیة شریفة «اِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ»[4] طرفِ خطاب، یهود و نصاری است، لکن صحبت از شرک میباشد. به عبارت دیگر در آیة شریفة مورد بحث، صحبت از کفر میباشد و در آنجا صحبت از شرک است، چون یهود و نصاری، مشرک شدند «وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللهِ وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسيحُ ابْنُ الله»[5] و بتهای مشرکین را تأیید کردند و رسالت حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ) را انکار نمودند و انکار رسالت آن حضرت به ارتداد برمیگردد و تمام اینها دلیل بر شرک و کفر یهود و نصاری است.
1- ای کسی که وسعت دارد بر هر چیزی رحمت او، ای کسی که سبقت دارد رحمت او بر غضبش (مفاتیح الجنان، فرازی از دعای جوشن کبیر).
2- بحارالانوار، ج2، ص143
3- بحارالانوار، ج23، ص143
4- همانا خداوند نمی آمرزد اینکه شريک آورده شود به او و می آمرزد غیر از آن را (مبارکة نساء/48).
5- و گفتند يهوديان، عُزير پسر خداوند است و گفتند مسيحيان مسيح پسر خداوند است (مبارکة توبه/30).