در جلسۀ سابق به مناسبت عظمت مقام حضرت عیسی(عَلَيْهِ ‌السّلام) که از پیامبران اولواالعزم هستند، لکن اصالت رسالتشان تا زمان رسالت حضرت پیامبر اسلام(صَلَّی­ اللهُ­ عَلَيهِ­ وَ­آلِهِ) و قرآن کریم بوده است، مطالبی استفاده شد و معلوم گردید که آن حضرت قسمت اعظمِ پاکی و عظمت و رفعت مقامشان را مدیون مادر عفیفه و پاکدامنشان حضرت مریم(سَلامُ ­اللهِ­ عَلَيْهِا) هستند. در ادامۀ همان مطالب و به مناسبت قرار گرفتن در هفتۀ عفاف و حجاب و روز بیست و یکم تیر ماه که روز عفاف و حجاب می­باشد، مطالب دیگری در همین زمینه از مکتب اهل بیت عصمت و طهارت(عَلَيْهِم ‌السّلام) استفاده می­شود. همان­طور که سابقاً استفاده شد، هر آنچه که خدای سبحان در قرآن کریم بندگانش را به سوی آن فرا می خوانَد، ریشه در فطرت انسان دارد و امکان ندارد که خداوند متعال، بندگانش را به مسئله و حکم و وظیفه و تکلیفی مکلّف کند، لکن ریشه در فطرت انسان نداشته و انسان در مورد آن داعیۀ درونی نداشته باشد.

     اگر خدای سبحان انسان را به عفاف و حیاء و پاکدامنی دعوت فرموده، به این سبب است که انسان، فطرتاً طالب آن است و تمام انسا­نها بر این فطرت پاک متولّد شده­اند، همانطور که حضرت پيامبر اکرم(صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ) فرمودند: «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ فَاَبَواهُ يُهَوِّدانِهِ وَ يُنَصِّرانِهِ وَ يُمَجِّسانِه‏»[1] هر مولودی که متولّد می شود، بر فطرت پاک توحیدی است، سپس پدر و مادرش او را یهودی یا مسیحی یا مجوسی می­کنند. اگر کودک بر اساس فطرت پاک توحیدی تربیت و هدایت شود، آنچه را که به سوی آن تربیت شده می­پذیرد. گاهی پدران و مادران اظهار می­دارند که این بچه با چادر سر کردن اذیّت می­شود، درحالی که این امر در فطرت ناب و زلال او ریشه دارد. انسان فطرتاً نماز و روزه و حجاب و... را دوست دارد و این نحوۀ تربیت پدر و مادرِ اوست که گاهی او را از راه به در می­کند. حضرت امام صادق(عَلَيهِ السَّلام) می فرمايند: «كودكان خود را از هفت سالگى امر به نماز كنيد»[2]، چون فرزند آن را می­طلبد و می­پذیرد و برای او تحمیلی نیست. آنچه برای انسان تحمیلی است، گناه و معصیت است. آنچه که با جان انسان سرشته شده، چگونه ممکن است تحمیلی باشد؟! تحمیل آن است که با فطرت انسان بیگانه باشد و آن، جز گناه و معصیت نیست.

«دوش دیدم که ملائک درِ میخانه زدند

                                             گِل آدم بسرشتند و بـه پیمـانه زدند»[3]

     پس خدای سبحان، تمام انسان­ها را با فطرت توحیدی سرشته و اگر کسی منحرف شده و اسلام گریز و دین گریز می­گردد، تربیتش بر اساس فطرتش نبوده و در مسیر صحیح رهبری نشده است و به عبارتی از خارج به او تحمیل شده است و تربیت او غیر الهی و انحرافی بوده است. اگر کسی بر فطرت صحیح الهی تربیت شود، در صراط مستقیم استوار می گردد و به این سبب توصیه شده که کودکان را قبل از سن تکلیف با کمال لطافت و ظرافت و محبت، آرام آرام به سوی واجبات دینی هدایت کنید. همۀ انسان ها، محبت طلب و خشونت گریز و احترام طلب هستند. تربیت هایی که بر اساس محبت و احترام و تکریم بـاشد، خیـلی سریـع مورد پذیرش قرار می گیرد، اما تربیت هایی که حالت آمرانه داشته یا با خشونت و تندی همراه باشد، موجب عناد و ستیزه جویی می گردد. اگر تربیتِ پدر و مادر یا معلم، همراه با محبت نباشد، با فطرت انسان سازگار نیست و دفع می شود. تربیتِ همراه با محبت، حالت جاذبه دارد و تربیتِ همراه با خشونت، حالت دافعه دارد. در تأیید مطلب مذکور ملاحظه می شود که کمونیسم، بعد از هفتاد سال ریشه دوانیدن، به سادگی فروپاشید، چراکه ریشه در فطرت انسان نداشت، اما با وجود این همه مبارزات علیه اسلام، روز به روز گرایش به اسلام افزایش پیدا می کند، چراکه ریشه در فطرت و جان انسان دارد. پدران و مادران و معلمان محترم نیز در صورتی که فرزندان را با محبت و احترام بـه سوی دین فراخوانند، مورد پذیرش قرار می گیرند. اگر عدّ ه ای دین ستیز می شوند و به کـارهای سبک و دون شأن روی می آورند، به این سبب است که تبلیغ ها و تربیت ها درست ارائه نشده است. حضرت امام علی(عَلَيْهِ ‌السّلام) می فرمایند: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَيْهِ شَهَواتُه‏»[4] کسی که نفسش برای او عزّت و کرامت یافت، شهواتش در نظرش خوار می گردد. آری کسی که از عزّت و کرامت نفس برخوردار شد و بـا تکریـم و احترام و محبت پـدر و مادر مواجه گشت، کـارهای پست و کوچک و سبک، برای او خوار و بی مقدار می شود و آنها را در شأن خود نمی بیند.

     برای آشنا نمودن فرزندان با تکالیف و وظایف عبادی شایسته است که کودکان را از همان سنین کودکی تشویق نمود و آرام آرام به ایشان آموزش داد تا با تکالیف و وظایف دینی شان اُنس بگیرند، نه اینکه آنان را به حال خود رها کرد و در زمان مکلّف شدن، آنان را موظّف به تکالیف کرد و پرواضح است که در چنین صورتی خارج از ظرفیّت ایشان خواهد بود.

 

[1]- بحارالانوار، ج58، ص187

[2]- سنن النبی (صَلَّی ­اللهُ ­عَلَيهِ ­وَ­آلِهِ)، ترجمه فارسی، ص157

[3]- حافظ(عَلَيهِ الرَّحمَة)

[4]- کسی که خود را گرامی دارد، هوی و هوس را خوار شمارد (نهج البلاغه، مرحوم دشتی، حکمت۴۴9).